آخ سلن! چون كورش بر كرزوس پادشاه ليديه غلبه يافت دستور داد آتشى را بيافروزند. وقتى هيمه را آتش زدند كرزوس فرياد كرد آخ سلن آخ سلن! كورش سبب را پرسيد؟ او حكايت آمدن سلن قانونگذار يونانى را به سارد بيان كرده گفت : بعد از اينكه او تمام تجملات و خزائن مرا ديد از وى پرسيدم كه چه كسى را خوشبخت مى داند و يقين داشتم كه اسم مرا خواهد برد.
وليكن او در جواب گفت : درباره هيچكس تا نمرده است نمى توان گفت سعادتمند بوده و حالا فهميدم كه اين مرد چه حرف صحيحى زده است .
اين بيان باعث تنبه كورش گرديد، امر كرد تا آتش را خاموش نمايند! (تاريخ ايران از آغاز تا انقراض ساسانيان ص 61)
|