بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(۱1) نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین
صبر
صَبَروُا اَیاماً قَصیرة اَعقَبَتهُم راحة ً طَویلةً یَسَّرها لهم رَبُّهم
اهل تقوا در ایام کوتاه و زودگذر دنیا بر ترک لذتهای دنیایی، سختیها و رنجها، مصیبتها و بلایا و طاعات و عبادات و مشقتهای آنها در مقابل خواهش های نفس اماره مقاومت ورزیدند و در مقابل، به سعادت و راحت طولانی و ابدی که پروردگارشان برایشان مهیا ساخته بود دست یازیدند. حکیم و عارف بزرگ عبدالرزاق کاشانی در شرح منازل السائرین مرحوم خواجه عبدالله انصاری در باب صبر مطالبی نیکو دارد که عصاره آن چنین است: خدای سبحان فرمود: وَاصبر وَ ما صَبرُکَ اِلاّ بالله:صبر پیشه کن و صبر تحقق نمی یابد مگر به استعانت ازخدا زیرا که صبر با قدرت و قوت امکان پذیر است و هر قوه ای از آن خداوند است. اَنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَمیعاً (بقره65)
ماهیت صبر
و صبر را چنین تعریف کرده اند: الصبرُ حَبسُ النفسِ علی جَزَعٍ کامِن علی الشَکوی یعنی صبر، حبس نفس از اظهار جزع و شکایت نزد دیگری است. چرا که اگر بنده ای شکوی به نزد خدا برد مذموم نیست. حضرت ایوب علیه السلام به پیشگاه خدای شکوه برد: اَنیّ مَسَّنیَ الشَّیطانُ بِنُصبِ و عذابٍ (ص41)در حالی که پروردگار وی را ستود و صابرش خواند: اِنّا وَجَدناه صابِراً نِعمَ العَبدُ اَنَّهُ اَوّابٌ (ص44) و هم چنین است که یعقوب علیه السلام با وجود صابر بودنش به خدا شکوه می برد. اِنّما اَشکوا بَثّی و حُزنی اِلی الله: من دردها و رنجهایم را برخدا عرضه می کنم.(یوسف86).
صبر از سخت ترین مراحل برای عامه مردم است زیرا که تمرین بر ریاضت ندارند و عادت بر بلاء و سختی نداشته و اهل مجاهدات نفسانی نیستند و از سویی دگر اهل عشق و محبت هم نیستند تا از رنج و بلاء لذت برند.
هرکه در این بزم مقرب تراست جام بلا بیشترش می دهند
بنابراین هرگاه خدای منان او را با سختی و بلا به امتحان کشد تاب نیاورد و فریاد جزع و فزع بردارد چرا که نفس او به مقام اطمینان نرسیده است.
صبر و محبت متنافی و ناسازگارند، اقتضای محبت به خدا لذت بردن از بلاست، زیرا که محب در حال چشیدن بلا، خود را غرق در یادخدا می یابد فلذا نزدیکی و انس او را به پروردگار افزایش می دهد در حالی که صبر، مکروه شمردن بلا را اقتضا دارد. پس کراهت بلا، منافی انس و محبت است. صبر در طریق توحید حقیقی نیز مرغوب الیه نیست، چرا که صابر ادعای قوت در ثبات دارد و آن از تجلیات نفس است که اثبات منیت کند در حالی که توحید حقیقی، طالب فنای نفس و عدم اثبات آن است.
درجات صبر
درجه اول: صبر از معصیت است که آدمی به هنگام قدرت و توان بر معصیت صبر پیشه کرده و از گناه دوری جوید و آن حاصل نیاید مگر به دوام نظر در وعیدهای خداوند و عدم غفلت از آنها تا از این میان بتواند ایمانش را از آفات مصون دارد و حرمتهای الهی را پاس داشته حدود وی را حافظ باشد. البته مرتبه بالاتر آن است که انگیزه صبر از معصیت، حیاء باشد نه خوف، چرا که به هنگام حیاء، آدمی حشمت خدای را شهود می کند و مخالفت با وی را جایز نمی شمرد و آن در جائی است که انسان خود را با حضرت حق و در محضر او بیابد. در صورتی که اگر انگیزه ترک گناه، خوف از عقاب باشد، انسان در مقام حفظ نفس است از خدای غائب، و روشن است که بین آن دو فرقی است عظیم. حیاء و شرم از حشمت الهی، علامت آزادگان و اشراف و خوف، از نشانه های عبید و بردگان است.
درجه دوم: صبر بر طاعت است با محافظت مداوم برآن و این مرحله بالاتر از مرحله قبل است. چرا که صبر بر طاعت مستلزم آن است. اِنَّ الصَّلوةَ تَنهی عَنِ الَفحشاءِ و المُنکرِ به ویژه آن که اگر انسان طاعات را از آفات محفوظ دارد و در اوقات خاص آنها اقدام نماید و در شرائط و ارکان آن احتیاط نماید و آن را از ریاء و نقص مصون دارد و با اخلاص و خشوع و حضور قلب قرین نماید و در آداب و سنن و هیآت آن اخلال نورزد، قلب صفا و نورانیت یابد و خویشتن را در محضر خدا احساس کند و خدای، نور عصمت را بدو ارزانی دارد تا از معاصی مصون شود.
صابر بر طاعت، قلبش متلقی الهامات الهی است در حالی که صابر از معصیت، درگیر وساوس نفسانی و مجاهده با آن است و همین نشانه برتری این مرتبه بر مرحله قبل است.
درجه سوم: صبر در بلاء است که آن نیز به چند طریق حاصل می آید نخست آن که حسن جزاء صبر بر بلا را ملاحظه نماید و آن چه از ثوابهای نیکو در قرآن و روایات آمده مطالعه کند و مقام و کرامتشان را در نزد خدا تامل نموده، ثناء و مدح الهی در شأن ایشان را دقت فرماید تا موجب تقویت قلب و کاهش مشقت صبر گردد. و ثانی آن که در انتظار نسیم گشایش و فرج الهی باشد که این به نوبه خود عبادت دیگری است. و ثالث آن که کثرت نعمتهای الهی را بر خویشتن به یاد آورد و به هنگام مقایسه دریابد که ایام سختی در مقابل نعمتهای الهی قابل ذکر نیست و همین موجب آسانی تحمل شدائد و بلایا شود.
در روایت است که به ایوب علیه السلام گفته شد که: خدا را بخوان تا سختی و بلاء از تو بدارد، وی فرمود: خوشی و رفاه چند است؟ و آیا آن بیشتر است یا روزهای رنج و سختی؟ گفتند: ایام خوشی و رفاه بیشتر باشد، پس فرمود: از خدا آزرم دارم که بدو شکوه برم. آیه شریفه یا ایها الذین آمنو اصبِرُوا وَ صابِروا وَ رابِطوا نیز در بیان همین درجات سه گانه صبر نازل آمده است: اصبروا یعنی صبر کنید در بلاء و صابروا یعنی از معصیت، زیرا در آن معنای مجاهده و مقاومت مستتر است و رابطوا یعنی صبر کنید بر طاعت، زیرا نفس به هنگام طاعت و ریاضت و مجاهده با شیطان، مشابه انسان مرزداری است که مراقب اوضاع است.
*استفاده بدون ذکر نام نویسنده و نشانی : http://www.hankh.ir/?p=36459 ممنوع است *
|