حجاب و پوشش زنان و سابقه تاريخي آن
حجاب در جهان، به دوران پیش از تاریخ و عصر حجر باز میگردد. از دیدگاه باستانشناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز میگردد، بنابراین مذهب را نمیتوان عامل پیدایش حجاب دانست. برپایهٔ متون تاریخی در بیشتر تمدنها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بودهاست. هرچند فراز و نشیب زیادی داشتهاست و گاه به میل حاکمان وقت، بیشتر یا کمتر شدهاست ولی هرگز به طور کامل از میان نرفتهاست.
ایرانیان
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجستهاست که میتوان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست. دایرهالمعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره میکند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمدهاست: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشتهاست.» حجاب در میان زنان ایرانی از زمان آریاییان و در آیین زرتشت وجود داشتهاست. در دوران مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و پس از اسلام نیز این پوشش ادامه یافت.
یونانیان
در دورههای گذشته زنان یونانی، صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشاندند. این پوشش در جزایر کورس وامرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد. زنان فنیقی دارای پوششی قرمزرنگ بودند. «بنیلوب» (همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاک) نیز با حجاب بودهاست. زنان شهر «ثیب» حجاب ویژهای داشتهاند که حتی صورتشان را نیز با پارچه میپوشاندند. این پوشش صورت دارای دو منفذ بودهاست تا قادر به دیدن باشند. دختران در «اسپارته» تا پیش از ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج باید خود را از چشم مردان میپوشاندند. از نقشهای به جا مانده میتوان دریافت که زنان سرشان را میپوشاندهاند و صورتهایشان باز بودهاست هرچند در بازار صورتشان را نیز میپوشاندهاند.
در نوشتههای یونانیان از پوشش زنان بسیار یاد شدهاست. «آرتمیس»، الهه عفت بوده و بهترین الگو برای دختران جوان به شمار میرفتهاست.
در یونان باستان زنان فقط درصورتی میتوانستند به دیدار خویشان ودوستان خود بروند و در تماشاخانهها و جشنهای مذهبی حضور یابند که کاملا در حجاب باشند. یکی ازفلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، چنین نقل کردهاست: «نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت.»
منابع:
- علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛ مقدمه
- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۲، ص۷۸ و برتراند راسل، زناشوئی و اخلاق، ص۱۳۵
- دایره المعارف لاروس به نقل از دایرهالمعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳
- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص ۵۲۰ و ۳۴۰
( استفاده از اين مقاله بدون ذكر نشاني سايت جايز نيست )
|