اسلام خود بنيانگذار يک تمدن عظيم است ودر تاريخ افتخارآميز خود دانشگاه ها به وجود آورد ودانشمندان نابغه به جهان تحويل داد و به علم و تمدن کمک فراوان کرد .
(سيري در سيره نبوي /ص20)
زنده ترين امواج اجتماعي ، امواج و جنبشهاي ديني است ؛ پيوند اين امواج و اين نهضتها با جوهر حيات وفطرت زندگي از هر چيز ديگر اصيل تر است .
(سيري در سيره نبوي / ص 24 )
جهان بيني توحيدي کشش و جاذبه دارد، به انسان نشاط و دلگرمي مي بخشد هدفهايي متعالي و مقدس عرضه مي دارد و افرادي فداکار مي سازد .
( مجموعه آثار، ج2/ص 84)
انسان يک پايگاه آزاد انديشه دارد که مي تواند به وسيله آن خود را از هر تأثيري مستقل نگه دارد ودر زبان اسلام از آن به «فطرت » تعبير شده است .
( وحي و نبوت / ص 98)
اسلام دشمن بيکاري و بيکارگي است انسان به حکم اين که از جامعه بهره مي برد و به حکم اين که کار بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع و بيکاري بزرگترين عامل فساد است بايد کار مفيد انجام دهد .
( وحي و نبوت / ص 118)
دموکراسي در اسلام يعني انسانيت رها شده ودر غرب يعني حيوانيت رها شده؛ بنابراين آزادي و دموکراسي در قاموس اسلام جنبه انساني دارد و در غرب جنبه حيواني .
( آينده انقلاب اسلامي ايران / ص 272)
قرآن مي گويد براي اينکه رعب شما به دل دشمن بيفتد وخيال تجاوز به ساحت شما را در دماغ خود نپرورد، نيرو تهيه کنيد و نيرومند باشيد .
( جهاد/ ص 28)
قرآن در پيوند انسان با خدا زيباترين بيانها را آورده است خداي قرآن برخلاف خداي فلاسفه يک موجود خشک و بي روح و بيگانه با بشر نيست ؛ خداي قرآن از رگ انسان به انسان نزديکتر است .
( وحي و نبوت /ص 93)
اسلام جامعه اي عزيز و مستقل و متکي به خود مي خواهد و نمي پسندد که يک ملت مسلمان در زمينه علم زيردست وتو سري خور يک ملت غيرمسلمان باشد .
(ده گفتار / ص 177)
اسلام تنها به موجب اين که عقيده واحدي ايجاد کرد باعث اتحاد مردم نشد بلکه علاوه برآن ، تبعيضات و شکافها و تفاوتها را هم از بين برد .
(بيست گفتار / ص 91)
رسول خدا کار خود را از متن يعني از زيربناي فکري اسلام که توحيد است شروع کرد نه از آداب سرسفره نشستن ، يعني سروکارش از ابتدا با محور نظام اجتماعي فاسد آن روز بود .
(يادداشتها استاد مطهري ، ج9 /ص 19)
بدون شک نياز مسلمين به اتحاد واتفاق از مبرم ترين نيازهاست ودرد اساسي جهان اسلام همين کينه هاي کهنه ميان مردم مسلمان است .
(امامت و رهبري /ص 17)
اسلام گذشته از اين که از نظر ايمان و پرستش خدا، پرورش دهنده يک احساس فطري است از نظر قوانين و مقرارت نيز با فطرت و طبيعت و احتياجات واقعي بشر هماهنگ است .
(مجموعه آثار، ج3 / ص 405)
از نظر قرآن مجيد سراسر طبيعت مانند کتابي است که از طرفي مؤلفي دانا و حکيم تأليف شده است و هر سطر بلکه هر کلمه اش نشانه اي از دانايي و حکمت بي منتهاي مؤلف خود دارد .
(جهان بيني توحيدي /ص 27)
بقا و دوام روحانيت و موجوديت اسلام به اين است که زعماي دين ابتکار اصلاحات عميقي که امروز ضروري تشخيص داده مي شود در دست گيرند .
(ده گفتار /ص 313)