بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(6) نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین
آرامش روحی
نَزَلَت اَنفُسُهُم منهم فی البلاء کالتی نزلت فی الرَخاءِ
پارسایان به درجه ای از تقوا رسیدند که حالاتشان در سختی و آسانی یک سان است. اگر در نعمت و رفاه قرار گرفتند و دارای مال و منال و فرزندان، قدرت و جاه و شهرت شدند این دارایی در آنها احساس استغناء و بی نیازی به وجود نیاورده و دچار طغیان و سرمستی نشوند. به خلاف انسانهای خود ناساخته که با قدری مال و ثروت یا قدرت و شهرت یا علمی و دانشی اندک، حقیقت خود را و خدا را و حدود الهی را به دست نسیان می سپارند و طغیان می کنند. ان الانسان لیطغی ان راه استغنی. (علق7و8)
آزمایش الهی
و میزان تقوای انسان در واقع آن جا به خوبی نمایان شود که با نعمت و افزونی مورد ابتلاء قرار گیرد، مردان و قوت آنها بدین هنگام شناخته آید. اگر خداوند آدمی را قدرت داد و صاحب ریاستی شد فرمانش مطاع و امضایش مقبول افتاد اما زهد ورزید و از حدود الهی در افعال و اخلاق تجاوز نکرد و حقوق مردم را زیر پا نگذاشت و خود را الهه ای نینگاشت، آنگاه مرد است.
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو طالب مردی چنینم کو به کو
اگر نعمت علمی اندکی (و ما اوتیتُم من العلم الا قلیلاً) بدو رسید و عناوین مختلف برایش مقرر کردند و با طمطراق خطابش نمودند و سخنش را خریدار شدند، اما او هم چنان کوهی سترگ از جای نجست و تلاطم نکرد و دیگران را جاهل نپنداشت، آن هنگام بر تقوای درون او می توان پی برد و یکی از اقسام آزمایشها و فتنه های الهی همین است که از طریق دهش و عطا، انسان مدعی تقوا و غیر او را می آزماید. وَبَلَوناهُم بِالحَسَناتِ و السیئات لَعَّلهم یَرجعونَ (أعراف168) ما انسانها را با نیکی ها و بدیها می آزماییم تا شاید پس از بیداری به سوی ما باز آیند. و خداوند هرآن چه در زمین و به روی آن است، در واقع زینت زمین قرار داده است گیاهان، حیوانات، مساکن، مرکبها، البسه و پوشش ها، تجملات و تزیینات منزل و محیط کار، دکوراسیون های گوناگون همه و همه، آرایشهای زمین و موجب جمال و زیبائی آنند. اما این انسان فریفته دنیا، به خطا آنها را آرایش خویش می پندارد بدان غره میشود و تفاخر می کند و بزرگی می فروشد. زهی غفلت و بی خبری.
کلام دلنشین خدای حکیم را بشنویم: «اَنّا جَعلنا ما علی الارِض زینهً لَها لِنَبلوَهم اَیُّهم اَحسنُ عملاً» (کهف 7) ما آن چه بر زمین است زینت زمین قرار دادیم تا انسان را بیازماییم که کدامین آنها زیباتر عمل می کنند. انسان پارسا به دنبال آرایش جان است که آن ماندنی و مایه حیات ابدی است، ذاتی است نه عرضی.
اما گاهی نیز خدای قهار با قهر خویش تجلی می کند و با فقر و تنگدستی و گمنامی، مصیبت و بلاهای اجتماعی و طبیعی مدعیان ایمان را آزمایش می کند تا صادقین را از کاذبین جدا نماید:
اَحَسِبَ النّاسُ اَن یَقُولُوا آمَنّا وَهُم لایُفتَنُونَ (عنکبوت1) آیا مردمان پندارند همین که تفوه به ایمان کنند رها شوند و دیگر مورد فتنه و ابتلاء قرار نگیرند؟
این استفهام انکاری است یعنی اثبات ایمان از طریق آزمایش است فلذا انسان باید خود را برای گذراندن این مراحل آماده نماید و با سلاح صبر و شکیبایی این عقبه را پشت سر گذارد و در باب صبر سخن خواهد آمد. ان شاءا... تعالی.
مولوی در باب نحوه تلقی انسان متقی و عارف نسبت به بلایا و سختیها سروده است:
ای عاشقان ای عاشقان امروز مائیم و شـما
افتاده در غرقـابه ای تا خود که داند آشنا
گرسیل عالم پرشود هرموج چون اشتر شود
مرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هوا
ما رخ ز اشک افروخته با موج و بحر آموخته
زانسان که ماهی را بود دریا و توفان جانفزا
|