احادیثی در باب توبه (1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: كه رسول خدا (ص ) فرمود: خداى عزوجل فرمايد بعزت و جلالم سوگند من بنده اى كه بخواهم رحمتش كنم از دنيا بيرون نبرم تا اينكه هر گناهى كرده است (عوضش را) يا بوسيله بيمارى در تنش ، يا به تنگى در روزيش ، يا با ترس و هراس در دنيايش ، و اگر باز هم چيزى بماند مرگ را بر او سخت كنم ، و بعزت و جلالم سوگند بنده اى را كه بخواهم عذاب كنم از دنيا بيرون نبرم تا هر كارى نيكى انجام داده (عوض كاملش ) را باو بدهم : يا به فراخى در روزيش ، و يا بسلامت در تنش ، و يا به آسودگى خاطر در دنيايش ، و اگر باز هم چيزى باقى ماند مرگ را بر او آسان كنم . اصول كافى جلد 4 صفحه 180
- حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا مؤمن خواب هولناك ببيند و (بواسطه همان ترسى كه كرده ) گناهش آمرزيده شود، و تنش رنج كار ببيند پس گناهش آمرزيده شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 180
- و نيز فرمود اميرالمؤمنين عليه السلام در تفسير گفتار خداى عزوجل : ((و هر چه به شما رسد از پيش آمدها پس به سبب چيزى است كه فراهم كرده اند دستهاى شما و خداوند در گذرد از بسيارى گناهان )) (سوره شورى آيه 30) فرمود: هيچ پيچ خوردن ریگى نيست ، و نه برخورد به سنگى ، و نه لغزش گامى ، و نه خراش دادن چوبى ، جز بخاطر گناهى ، و هر آينه آنچه را كه خداوند در گذرد بيشتر است ، پس هر كه را خداوند در دنيا به كيفر گناهش شتاب كرد پس آن خداى عزوجل و والاتر و كريمتر و بزرگوارتر از آنست كه دوباره در آخرت او را كيفر كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 181
حضرت باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: پيوسته غم و اندوه گريبانگير مؤمن باشند تا براى او گناهى بجا نگذارند. اصول كافى جلد 4 صفحه 181
- حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده است : خداى عزوجل فرمايد: هيچ بنده اى نباشد كه من بخواهم او را به بهشت ببرم جز آنكه او را ببلائى در تنش دچار كنم ، پس اگر آن كفاره گناهانش شد (كه پاك ) و گرنه هنگام مرگش بر او سخت گيرم تا نزد من آيد و گناهى بر او نباشد سپس او را به بهشت برم ، و هيچ بنده اى نباشد كه بخواهم او را به دوزخ برم جز آنكه تنش را سالم كنم ، پس اگر بدان سبب آنچه از من خواهد به پايان رسد (حسابش پاك شود) و گرنه از ترس آنكه بر او تسلط دارد آسوده خاطرش كنم ، پس اگر طلبى كه نزد من دارد بدان پايان يابد (كه رها شود) و گرنه روزيش را بر او فراخ كنم ، پس اگر طلبش از اين تمام شود (كه او را بس باشد) و گرنه (در آخر كار) مرگ را بر او آسان كنم تا نزد من آيد و هيچ كردار نيكى نزد من نداشته باشد سپس او را بدوزخ برم . اصول كافى جلد 4 صفحه 182
|