اخلاص (پیشکش به آنان که هم چنان حافظ خون شهداء هستند) روزگاری حرف دیگر داشتیم
جای زر قرآن به زیور داشتیم
در بلندای شعور و اشتیاق
یک امام و صد ابوذر داشتیم
در شبانگاهان خواب قطبیان
سایه ی خورشید بر سر داشتیم
زخم های جان ستان کهنه را
تحفه ای از سوی داور داشتیم
عزم ما سیر الی الله بود و بس
بالها همچون کبوتر داشتیم
ما ز مکتب درس عدل آموختیم
یک به یک با هم برابر داشتیم
در پناه اتحاد و همدلی
قلب عالم را مسخّر داشتیم
دست بیعت با خمینی داده ایم
وجد در راه پیمبر داشتیم
با هبوط فرقه ی نمرودیان
بیرق دین تاج بر سر داشتیم
پیرو راهِ امیر مومنان
کشته در محراب و منبر داشتیم
چون سیه مستان به جان ماشدند
حربه ی ایمان به سنگر داشتیم
هر شقاقی سدّ راه حق نمود
با شجاعت از میان برداشتیم
کید هر زاهد نمای دین فروش
در درون سینه خنجر داشتیم
از سرِ اخلاص در قول و عمل
صد هزاران یار پرپر داشتیم
خیل مرغان (مهاجر) بی امان
راهیِ باغ معطّر داشتیم
** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **
( استفاده از اين قصیده با ذکر منبع " fajr57.ir " جایز است )
|