تاريخ انتشار: 09 دي 1391 ساعت 00:35:47
شرح و تفسیر قسمت هایی از زیارت عاشورا (۳7) – شناخت یزید

اللهم العن اباسفیان و معاویه بن ابی سفیان و یزید بن معاویه علیهم منک اللعنه ابد الابدین : خدایا لعنت فرما ابا سفیان و معاویه بن ابی سفیان و یزید بن معاویه را که لعنت و نفرین تو برای همیشه روزگاران بر آنان باد.
یزید علیه اللّعنة، در ایام عمر خود از نشستن با سگ و میمون و نوشیدن شراب و بازی قمار و هتک حرمت مسلمین و اسلام و قتل ذرّیه طاهره و پرده دری و بی حرمتی نسبت به زن و مرد مسلمانان و توهین به حریم شریف نبوی و ریختن خون اهل مدینه و به بندکشیدن و اسارت گرفتن آزادگان از تابعین و تخریب بیت الله و آتش زدن پرده خانه کعبه و هزاران کار ناستوده و بسیار زشت دیگر فروگذار نکرد. شرح تبه کاری ها و بی آبرویی وی، در این کتاب ممکن نیست. باید کتاب ها نوشت و مجالس ترتیب داد تا سطری از فساد این مرد ناپاک را بتوان بیان نمود.
ابن جوزی که از علمای بزرگ اهل سنت است در «رساله­ی تجویز لعن یزید» می گوید:جمعی از مردم مدینه به شام رفتند و چون بازگشتند یزید را دشنام می دادند و می گفتند:«قَدمنا من عند رجل لیس له دین، یشرب الخمر، و یعرف [یَعزف] بالطنابیر و یلعب بالکلاب» می خواهد بگویند:
«از پیش مردی می آییم که با تار و تنبور، محشور و با فسق و فجور مانوس و دائم الخمر است. با سگ و «تازی» به بازی، سرگرم  و به هرزگی مشغول و از دوری آنها افسرده و ملول خواهد گشت.»
و هم چنین ابن جوزی از پسر حنظله غسیل الملائکه نقل نموده که درباره یزید گفته است:«ینکح الامّهات و البنات و الاخوات و یشرب الخمر و یدع الصّلوة».
نماز که نخوانَد و شراب بنوشد و از مادران و خواهران ودختران خود چشم نپوشد!
مسعودی رحمة الله در مروج الذّهب می نویسد:
یزید چند بار پس از قتل حضرت سیدالشّهداء عَلَیهِ السَّلام  بساط شراب گسترانید. و آوازخوانان را آورد و ابن زیاد را در دست راست خود نشاند و رو به ساقی کرد و این شعر کفر آمیز را انشا نمود:
اسقنی شربةً تروّی فوادی                  ثمّ مِل فاسق مثلها ابنَ زیاد
صاحب السّرّ و الامانة عندی              و لتسدید مغنمی و جهادی
و در بعضی کتابها این بیت هم اضافه شده:
قاتل الخارجی اعنی حسیناً                 و مُبید الاعداء و الحسّاد
در کامل التواریخ آمده که یزید در دوران معاویه به قصد حج وارد مدینه شد و بر سفره شراب نشست
سفر حج و زیارت مدینه و بزم شراب!
گرفتم ساغری از دست مستی             تعالی الله چه مستی با چه دستی
بشارت باد خاصان حرم را                که عزم کعبه دارد بت پرستی
امام حسین عَلَیهِ السَّلام  بر او وارد گردید.
(شاید حضرت دعوت شده بودند و شاید برای مذاکره­ی بعضی از امور که به نظر مبارک امام عَلَیهِ السَّلام  لازم بوده، آمدند)
یزید جام شرابی طلبید و نوشید و جامی دیگر خواست و به امام عَلَیهِ السَّلام  تعارف کرد. فقال: اسقِ اباعبدالله...
«فقال له الحسین عَلَیهِ السَّلام  علیک شرابُک ایها المرء لاعین علیک منی»:«امام فرمودند: شرابت ارزنی خودت ،دیگر چشمم به تو نخواهد افتاد»
فنهض الحسین عَلَیهِ السَّلام
امام برخاستند و کلمه­ی تندی هم به یزید گفتند (البته یزید سرش گرم شده بود)
یزید شروع به اشعار کفرآمیزی نمود و بی شرمی و لامذهبی خود را به نمایش گذارد.
مرحوم مسعودی، در مروج الذّهب می نویسد: یزید بوزینه ای داشت که خیلی به آن علاقمند بود و او را کنار خود می نشاند و گاه سوار گورخری می نمود و در مسابقات شرکتش می داد و چه ... و چه ... بماند ... و لباس این بوزینه و پالان آن گورخر از حریر و پارچه های قیمتی بوده که باید مروج الذهّب را خواند و عبرت گرفت.
والحق، این مومنین که خون فرزند پیامبر را بریزند و با دختران صحابه­ی او در روز «حرّه» در آمیزند. و اسب در حرم او ببندند و مردم را بکشند که مدینه چندان خالی شد که سگان بر منبر پیامبر –نعوذبالله- بول نمایند، امیری چنان را محتاجند که با یوز و میمون به سر برد و مدام در مجلس بزم و شراب حاضر شود و اشعار کفرآمیز بگوید و بخواند.
و رسول گرامی اسلام صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم از این وضع و فسق یزید خبر داده بود.چنان که سیوطی در تاریخ الخلفاء از ابوعبیده جراح نقل نموده که حضرت فرمودند : یزید رخنه در دین و در عالم اسلام ایجاد می کند...

منبع : ترجمه و شرح زیارت عاشورا، تلخیص کتاب شفاء الصدور فی زیارة العاشور، نوشته مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل مجتهد تهرانی (پدربزرگ همسر مرحومه امام خمینی)، به کوشش: مرحوم حجت الاسلام حسن ثقفی تهرانی (برادر خانم امام خمینی)، چاپ دوم سال 1386، انتشارات هاد، صفحه 473 تا 476

 

* استفاده بدون ذکر نشانی : http://www.hankh.ir/?p=32608 ممنوع است *

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=32608
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.