شرح و تفسیر قسمت هایی از زیارت عاشورا (۳4) – شناخت ابوسفیان و دو فرزند ملعونش معاویه و یزید اللهم العن اباسفیان و معاویه بن ابی سفیان و یزید بن معاویه علیهم منک اللعنه ابد الابدین : خدایا لعنت فرما ابا سفیان و معاویه بن ابی سفیان و یزید بن معاویه را که لعنت و نفرین تو برای همیشه روزگاران بر آنان باد.
«اباسفیان»، اسم او «صخر» ابن حرب ابن امیّه است.مادر او صفیّه دختر مزن الهلالیّة می باشد.به فرموده صاحب محترم «شفاء الصّدور» رضوان الله تعالی علیه:ندانم کجا دیدم اندر کتاب، که آن زن، ناپاک دامن بوده و ابوسفیان فرزند پدر خود نیست.ابوسفیان ده سال، پیش از عام الفیل متولد شد (عام الفیل، سال ولادت حضرت خاتم انبیاء محمد صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم است).
ناپاک زاده، تا بود در دشمنی و آزار حضرت رسول، سعی می نمود. و در این راه جنگها به پا کرد و خون ها ریخت و هیچ فتنه و آشوب در قریش برپا نگشت و پرچمی به مخالفت با مسلمانان و ضدّیت با قرآن و در عداوت با پیامبر افراشته نشد مگر آن که این پیکره فساد و ننگ در آن سهمی کامل و قدمی ثابت داشت.او در سال فتح مکه (سال هشتم هجرت) با اجبار و از ترسِ جان پلیدش به ظاهر مسلمان شد ولی هم چنان با نفاق و دورویی زیست.در سفر طائف همراه مسلمانان بود و یک چشمش به زخم تیر نابینا شد و چشم دیگرش در جنگ یرموک هدف قرار گرفت و یکسره کور بماند.
در جنگ «هوازن» که به «مولّفة القلوب» عطای بسیار بخشیدند، سهم او یکصد شتر و چهل «اوقیه» یعنی پیمانه، نقره شد و به پسران او یزید و معاویه نیز به همین مقدار بخشیدند.
ابوسفیان پسر دیگری داشت به نام «حنظله» که پدر را گاهی «ابوحنظله» می گفتند و در جنگ «بدر» که در پیشاپیش لشکر کفر یعنی لشکر ابوسفیان و معاویه و خویشاوندان خود حرکت می کرد، به دست اسدالله الغالب و یدالله، علّی بن ابی طالب صلوات الله و سلامه علیه روانه دوزخ گردید.
فرزندان او:
اولاد ابوسفیان، مطابق آن چه «ابن قتیبه» در معارف آورده عبارتند از:
1-معاویه 2- عمر 3- عتبه 4- صخره 5-هند 6- رمله 7- آمنه 8- امّ حبیبه 9-جویریه 10-امّ الحکم 11-حنظله 12-عنبسه 13-محمّد 14- یزید 15- رملة الصّغری 16- میمونه
«زیاد» پدر عبیدلله زیاد را نیز معاویه، به پسران ابوسفیان و به عنوان برادر خود اضافه کرد و شد زیاد بن ابی سفیان و به این «استلحاق» و «فرزند خواندگی» و دخل و تصرف ننگین در نسب، به دست معاویه، پیشتر اشاره نمودیم.
ابوسفیان در سال سی ام هجرت در سن هشتاد و دو سالگی، راهی دوزخ شد. «ابن قتیبه» لعنة الله علیه با آن که مرکز دایره «نصب» و دشمنی با حضرت امیر و اهل بیت عَلَیهِ السَّلام می باشد، گویی چاره نداشته و اسم ابوسفیان را در «مولفة قلوبهم» ذکر کرده یعنی منافقین و لامذهب هایی که باید به حکم مصلحت مسلمانان چیزی به ایشان داد تا شری به پا نکنند، بلکه با پول و حطام دنیا وادارشان نمود که به طرف دین، قدم بردارند.
ابن قتیبه، پس از نام بعضی از «مولفة قلوبهم» می گوید: اسلام او نیکو شد. ولی پس از نام ابوسفیان، آن جمله را هم نگفته است. معلوم می شود نفاق ابوسفیان آن قدر آشکار بوده که ابن قتیبه نیز نتوانسته آن را بپوشاند وگرنه برای آبرودادن به معاویه لعنة الله علیه، آن جمله را می گفت...
منبع : ترجمه و شرح زیارت عاشورا، تلخیص کتاب شفاء الصدور فی زیارة العاشور، نوشته مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل مجتهد تهرانی (پدربزرگ همسر مرحومه امام خمینی)، به کوشش: مرحوم حجت الاسلام حسن ثقفی تهرانی (برادر خانم امام خمینی)، چاپ دوم سال 1386، انتشارات هاد، صفحه 436 تا صفحه 437
* استفاده بدون ذکر نشانی : http://www.hankh.ir/?p=32298 ممنوع است *
|