تاريخ انتشار: 29 شهريور 1390 ساعت 20:20:52
جایگاه شهادت در اسلام

حیات مادی انسان از لحظه‌ای آغاز می‌شود که در تاریک‌خانه (رحم) به صورت سلولی پدید می‌آید و پس از طی مراحلی دیده به جهان می‌گشاید، و با پشت سر نهادن نشیب و فرازهایی از کودکی، نوجوانی، سالمندی، سنگ اجل شیشه عمر او را شکسته و پرونده حیات او بسته می‌شود. و اگر دارای فامیل و بستگان باشد چند روزی نام و خاطره او بر سر زبان‌ها محفوظ مانده و سرانجام به کلی فراموش می‌شود.

این قانون آفرینش است در مورد انسان‌های عادی و معمولی . در این میان شخصیت‌های الهی، شهیدان راه حق که حماسه‌آفرینان تاریخ می‌باشند از این قاعده مستثنی بوده و پایان زندگی مادی آنان سرآغاز فصل نوینی از زندگی معنوی آنان محسوب می‌شود و اگر مرگ و سپری گشتن روزگار پرونده حیات مادی آنان را مختومه می‌سازد، در برابر آن دریچه‌ای از حیات دیگر به روی آنان می‌گشاید، و حیاتی در دل مرگ نصیب آنان می‌شود و مصداق روشن این شعر می‌شود:

پایان زندگی هر کس به مرگ اوست

جز مرد حق، که مرگ وی آغاز دفترست

مکاتب مادی در جهان بینی‌های خود، مشکل پیدایش انسان را در این کره خاکی و فلسفه و حیات و مرگ او را نگشوده و در برابر سه پرسش دیرینه بشر انگشت حیرت به دندان گرفته و لب فرو بسته‌اند، این سه پرسش دیرینه عبارتند از:

1- از کجا آمده‌ام؟

2- برای چه آمده‌ام؟

3- به کجا خواهم رفت؟

در حالی که در جهان‌بینی الهی پاسخ هر سه سوال روشن است و قرآن مجید به تمامی این پرسش‌ها با جمله‌های :

*«انا الله و انا الیه راجعون»: ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم. (بقره، 156)

*«افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون»: آیا می‌پندارید که شما را بی‌جهت آفریدیم و شما به سوی ما باز نمی‌گردید. (مومنون، 115)

*«الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا»: خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید تا بیازماید کدامیک از شما نیکوکارترین هستید. (الملک، 2)

حیات انسانی به طور مطلق، و حیات شهیدان راه حق، به حکم دلائل فلسفی و تصریح قرآن پس از مرگ امتداد و گسترش دارد و مرگ معبر و گذرگاهی بیش نیست که انسان را از سرایی به سرایی، از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر منتقل می‌سازد تو گویی مرگ دروازه ابدیت است و پاسدار این دروازه «قابض الارواح» عزرائیل می‌باشد. اگر مرگ دروازه ابدیت است، و مرگ تن، به معنی مرگ روان نیست، شهید در این میان از ویژگی خاصی برخوردار است که بیان می‌شود:

1- شهید دارای حیات اجتماعی است. او در قلوب و اذهان، جایگاه بس پرارزشی دارد. اگر او سطور تاریخ امتی را با خون پاک خود نوشته است، تاریخ بشریت نیز یادآورنده‌ی اوست و راه وی را گرامی می‌دارد، تا آن جا که مهر و مؤدت، نام و نشان، جوشش و خروش، ایثار و فداکاری او در سینه‌ها و قلوب موج می‌زند و نام او به عنوان انسان ابدی بر تارک اعصار نوشته می‌شود.

2- شهید دارای حیات معنوی و حقیقی است و خصوصیات حقیقی او را قرآن ضمن سه آیه بیان کرده است. آن جا که می‌فرماید:

*«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»: آنان که در راه خدا کشته می‌شوند مردگان ‌نپندارید آنان زندگانند و نزد خدای خویش روزی می‌خورند. (ال عمران، 169)

*«فرحین بما اتاهم‌الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلقهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»: آنان با آن چه که خدا به آنها از کرم خویش عطا فرموده خوش‌دلند و به کسانی که هنوز به آنان نپیوسته‌اند مژده می‌دهند و می‌گویند ترس و غمی بر آنان نیست. (آل عمران، 170)

این آیات نکات ذیل را یادآور می‌شود:

1- حیات شهید پس از مرگ یک حیات واقعی است و این حیات فردی از شهید، غیر از حیات اجتماعی اوست و به این حقیقت با جمله «احیاء» تصریح شده است.

2- این حیات توام با رزق و روزی است چنان که می‌فرمایند: «عند ربهم یرزقون»

3- این حیات با فرح و شادی همراه است چنان که می‌فرمایند: «فرحین بما اتاهم الله من فضله»

4- ارتباط شهید با جهان ماده قطع نمی‌شود و از آنچه در این جهان می‌گذرد آگاه است حتی از وضع آنهایی که هنوز در معرکه جنگ می‌رزمند نیز مطلع می‌باشد و به آنان پیام می‌فرستند و می‌گویند که ترس و غمی بر آنان نیست.

تعارضی از واژه شهید و شهادت: شهید از ماده شهود در شهادت است. شهید هم به معنای حضور است و هم به معنی علم و یقین است و هم به معنی معاینه و مشاهده است. اگر ما بخواهیم تمام رویدادهای بزرگی که در تاریخ زندگی به وجود آمده و در صفحات تاریخ صحبت شده مشخص کنیم و آنها را ارزیابی کنیم هیچ‌کدام از آنها ارزشمند‌تر و با اهمیت‌تر از مساله شهادت نیست. شهادت تنها یک مساله از خودگذشتگی و فداکاری نیست؛ بلکه شهادت عبارت است از خود گذشتگی و فداکاری توام با پیدا کردن و زنده نمودن تمام افراد انسان‌ها از حالت خفتگی و بی‌توجهی. بنابراین شهید به واسطه‌ی شهادتش، خون در رگ افراد مرده و خفته‌ی اجتماع تزریق می‌کند و آنها را زنده و بیدار می‌سازد.

افسانه بیرانوند

منبع : www.tebyan.net

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=3203
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.