خليل عمراني، شاعر آيينی، صبح ديروز (يکشنبه، 19 آذرماه) پس از يک دوره بيماري در سن 48سالگي درگذشت.
خليل عمراني متخلص به «پژمان» سال 1343 در روستاي لمبدان شهرستان «دير» به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستا و دوره متوسطه را در شهر به پايان برد و در سال 1363 دانشجوي مرکز تربيت معلم پسران بوشهر شد.
دو سال بعد به زادگاهش برگشت و در مدرسهاي که خود در آن درس خوانده بود، به تدريس ادبيات پرداخت.در سال 1367 ازدواج کرد و به دانشگاه يزد رفت و همزمان با تحصيل، در واحد کارشناسي فعاليتهاي ادبي استان به پرورش استعدادهاي جوان و نوجوان در زمينه شعر پرداخت. در سال 1372، پس از اخذ ليسانس ادبيات فارسي دبير دبيرستان آيتالله طالقاني بندر دير شد و يک سال بعد، معاونت فرهنگي اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي را به عهده گرفت.
در سال 1376 به تهران آمد و ضمن فعاليتهاي فرهنگي به تدريس ادبيات در اسلامشهر پرداخت و از سال 1378 کارشناس فعاليتهاي ادبي اداره کل آموزش و پرورش تهران شد.از خليل عمراني علاوه بر آثار چاپشده در مطبوعات، اين کتابها منتشر شده است: مرواريد فراموش (گزيده غزلها) 1376، ساعت به وقت شرعي دريا (مجموعه غزل) 1380، گزيدهء شعرها (مجموعه نيستان) 1380.
«ابوذر»شعري از خليل عمراني:
ميخواست خزان جنگل باور شدنم را
دشمن که نميخواست تناور شدنم را
يک فصل ز شمشيرترين سايه گذشتم
انديشه فردايي ديگر شدنم را
از آتش و فرياد برايم کفني دوخت
مادر که ببيند من و پرپر شدنم را
در باور من معجزه عشق نمرده است
افسون مکن اي خصم، دلاور شدنم را
بار دگر اي عشق! مدد ساز که انگار
ديروز نديدند ابوذر شدنم را
تا تازه شود در نفسم جوهر فرياد
تکرار کن اي حادثه! بيسر شدنم را
منبع : روزنامه ابتکار