شرح و تفسیر قسمت هایی از زیارت عاشورا (۱6) – خوبان بني اميه از اين خاندان جدا ميشوند و لعن الله بنی امیة قاطبه : و خدا همه بنی امیه را لعنت کند.
مورد پنجم:
از این عبارت زيارت چنین به نظر میرسد که تمای بنیامیّه دارای خبث ذات و آلوده به اعمال زشت و مستحق لعنت و نفرین اند. مخصوصاً با آمدن کلمه «قاطبةً».
زیرا جملهی «الّلهم العن بنی امیّة» خود کافی است که همه افراد این شجره ملعونه را در نظر بگیریم و همگی را مستحق و مستوجب نفرین بدانیم. ولی تاکید با کلمهی «قاطبة» عمومیّت را جدیتر و صریحتر میسازد و به نظر می رسد گوینده و دعا کننده با این جمله و تاکیدی که آورده حاضر نیست هیچ یک از افراد این خانواده را از مدال لعنت و عذاب!محروم و دست خالی گذارد. بلکه همه را بدون استثنا میخواهد لعن کند و از آنان تبری جوید.
در حالی که می دانیم تعدادی – اگر چه اندک- از این خانواده مؤمن بودهاند و اعتقاد داشتند که حق با حضرت علی عَلَیه السَّلام و اولاد معصوم او عَلَیه السَّلام است و بر این عقیده باقی و ثابت و ملتزم بودند و چه بسا در این راه زیان مادی و دنیایی داشتند و به حبس رفتند و شکنجه شدند و رفتارشان رفتار یک شیعه مخلص و فداکار و متعهّد بوده است و در امروز این گونه افراد کم نیستند.
«خالد بن سعید بن العاص» و «ابوالعاص بن ربیع» از بنی امیّه هستند اما از بیعت با ابوبکر امتناع ورزیدند و با امیرالمؤمنین عَلَیه السَّلام ثابت قدم ماندند. چنان که این موضوع از کتابهای «عامّه» و «خاصّه» استفاده میشود.
آری گروهی از مردان و زنان که بستگی و نسبت با این قبیله دارند جزء نیکان به حساب میآمدهاند. مانند «امامه» دختر ابی العاص که پس از حضرت فاطمه علیها السّلام –طبق وصیت خانم-به عقد حضرت علی صلوات الله و سلامه علیه درآمد.
و مثل «محمد ابن ابی حذیفه» که مادرش دختر ابوسفیان بود و او خود از خواصّ اولیای امیرالمؤمنین عَلَیه السَّلام محسوب میگشت و در محبّت آن جناب رنجها کشید و سالها در زندان معاویه – یعنی دایی خود- ماند و با معاویه موافقت نکرد.
و باز جناب «سعد الخیر» را میشناسیم از این خانواده اما از اصحاب گرامی حضرت امام باقر عَلَیه السَّلام است که امام نسبت به او علاقهی وافر داشتند...
مقصود و مراد از بني اميه فقط آنها هستند كه در غصب خلافت و انكار ولايت هم دست و هم داستان بودند يا راضي و خشنود به عمل اسلاف خود بودند... بنابر اين خوبان اين طايفه جزء بني اميه نيستند...
ملاحظه کنید:
جناب «سعدالخیر» از اصحاب و خاصّان حضرت باقر عَلَیه السَّلام است. او برادر زادهی «عمر بن عبدالعزیز» و فرزند عبدالملک بن عبدالعزیز بن عبدالملک بن مروان میباشد.
حضرت باقر عَلَیه السَّلام به خاطر علاقهای که به او داشتند و برای نیکوکاریاش وی را «سعد الخیر» نامیدند.
یک بار نیز به حضور امام عَلَیه السَّلام شرفیاب شد در حالی که اشک میریخت. امام پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ گفت: میبینم که از بنیامیّه هستم. همان شجرهی ملعونه که قرآن کریم از ایشان به بدی و نفرین یاد فرموده است.
حضرت فرمودند: تو از آن شجره ملعونه نیستی.
«امویٌّ منّا اهل البیت»:«تواموی هستی که از ما خاندانی».
بعد اضافه فرمودند که مگر نشنیدی همان قرآن که «بنی امیّه را شجرهی ملعونه خوانده» از زبان حضرت ابراهیم عَلَیه السَّلام میفرماید:«فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي»«سورهی ابراهیم، آیهی36»
«هر کس پیرو من باشد، از من است».(به منتخب التّواریخ، باب هفتم مراجعه شود)
یعنی«سعد الخیر» میگوید: میترسم اصل و نسب آلوده من کار دستم بدهد و دوزخی باشم!، امام میفرماید: تو بر اثر ولایت و دوستی ما و در نتیجه حُسن عمل و اخلاق از ما خاندانی!
منبع : ترجمه و شرح زیارت عاشوراء، تلخیص کتاب شفا الصدور فی زیارة العاشور، نوشته مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل مجتهد تهرانی (پدربزرگ همسر مرحومه امام خمینی)، به کوشش: مرحوم حجت الاسلام حسن ثقفی تهرانی (برادر خانم امام خمینی)، چاپ دوم سال 1386، انتشارات هاد، صفحه 272 تا صفحه 275
* استفاده بدون ذكر نشاني : http://www.hankh.ir/?p=30903 ممنوع است *
|