تاريخ انتشار: 16 آذر 1391 ساعت 03:23:07
شرح و تفسیر قسمت هایی از زیارت عاشورا (۱6) – خوبان بني اميه از اين خاندان جدا ميشوند

  و لعن الله بنی امیة قاطبه : و خدا همه بنی امیه را لعنت کند.
مورد پنجم:
از این عبارت زيارت چنین به نظر می­رسد که تمای بنی­امیّه دارای خبث ذات و آلوده به اعمال زشت و مستحق لعنت و نفرین اند. مخصوصاً با آمدن کلمه «قاطبةً».
زیرا جمله­ی «الّلهم العن بنی امیّة» خود کافی است که همه افراد این شجره ملعونه را در نظر بگیریم و همگی را مستحق و مستوجب نفرین بدانیم. ولی تاکید با کلمه­ی «قاطبة» عمومیّت را جدی­تر و صریح­تر می­سازد و به نظر می رسد گوینده و دعا کننده با این جمله و تاکیدی که آورده حاضر نیست هیچ یک از افراد این خانواده را از مدال لعنت و عذاب!محروم و دست خالی گذارد. بلکه همه را بدون استثنا می­خواهد لعن کند و از آنان تبری جوید.
در حالی که می دانیم تعدادی – اگر چه اندک- از این خانواده مؤمن بوده­اند و اعتقاد داشتند که حق با حضرت علی عَلَیه السَّلام و اولاد معصوم او عَلَیه السَّلام است و بر این عقیده باقی و ثابت و ملتزم بودند و چه بسا در این راه زیان مادی و دنیایی داشتند و به حبس رفتند و شکنجه شدند و رفتارشان رفتار یک شیعه مخلص و فداکار و متعهّد بوده است و در امروز این گونه افراد کم نیستند.
«خالد بن سعید بن العاص» و «ابوالعاص بن ربیع» از بنی امیّه هستند اما از بیعت با ابوبکر امتناع ورزیدند و با امیرالمؤمنین عَلَیه السَّلام ثابت قدم ماندند. چنان که این موضوع از کتاب­های «عامّه» و «خاصّه» استفاده می­شود.
آری گروهی از مردان و زنان که بستگی و نسبت با این قبیله دارند جزء نیکان به حساب می­آمده­اند. مانند «امامه» دختر ابی العاص که پس از حضرت فاطمه علیها السّلام –طبق وصیت خانم-به عقد حضرت علی صلوات الله و سلامه علیه درآمد.
و مثل «محمد ابن ابی حذیفه» که مادرش دختر ابوسفیان بود و او خود از خواصّ اولیای امیرالمؤمنین عَلَیه السَّلام محسوب می­گشت و در محبّت آن جناب رنج­ها کشید و سال­ها در زندان معاویه – یعنی دایی خود- ماند و با معاویه موافقت نکرد.
و باز جناب «سعد الخیر» را می­شناسیم از این خانواده اما از اصحاب گرامی حضرت امام باقر عَلَیه السَّلام است که امام نسبت به او علاقه­ی وافر داشتند...
مقصود و مراد از بني اميه فقط آنها هستند كه در غصب خلافت و انكار ولايت هم دست و هم داستان بودند يا راضي و خشنود به عمل اسلاف خود بودند... بنابر اين خوبان اين طايفه جزء بني اميه نيستند...

 

ملاحظه کنید:
جناب «سعدالخیر» از اصحاب و خاصّان حضرت باقر عَلَیه السَّلام است. او برادر زاده­ی «عمر بن عبدالعزیز» و فرزند عبدالملک بن عبدالعزیز بن عبدالملک بن مروان می­باشد.
حضرت باقر عَلَیه السَّلام به خاطر علاقه­ای که به او داشتند و برای نیکوکاری­اش وی را «سعد الخیر» نامیدند.
یک بار نیز به حضور امام عَلَیه السَّلام شرفیاب شد در حالی که اشک می­ریخت. امام پرسیدند: چرا گریه می­کنی؟ گفت: می­بینم که از بنی­امیّه هستم. همان شجره­ی ملعونه که قرآن کریم از ایشان به بدی و نفرین یاد فرموده است.
حضرت فرمودند: تو از آن شجره ملعونه نیستی.
«امویٌّ منّا اهل البیت»:«تواموی هستی که از ما خاندانی».
بعد اضافه فرمودند که مگر نشنیدی همان قرآن که «بنی امیّه را شجره­ی ملعونه خوانده» از زبان حضرت ابراهیم عَلَیه السَّلام می­فرماید:«فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي»«سوره­ی ابراهیم، آیه­ی36»
«هر کس پیرو من باشد، از من است».(به منتخب التّواریخ، باب هفتم مراجعه شود)
یعنی«سعد الخیر» می­گوید: می­ترسم اصل و نسب آلوده من کار دستم بدهد و دوزخی باشم!، امام می­فرماید: تو بر اثر ولایت و دوستی ما و در نتیجه حُسن عمل و اخلاق از ما خاندانی!

منبع :  ترجمه و شرح زیارت عاشوراء، تلخیص کتاب شفا الصدور فی زیارة العاشور، نوشته مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل مجتهد تهرانی (پدربزرگ همسر مرحومه امام خمینی)، به کوشش: مرحوم حجت الاسلام حسن ثقفی تهرانی (برادر خانم امام خمینی)، چاپ دوم سال 1386، انتشارات هاد، صفحه 272 تا صفحه 275

 

* استفاده بدون ذكر نشاني : http://www.hankh.ir/?p=30903 ممنوع است *

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=30903
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.