شرح و تفسیر قسمت هایی از زیارت عاشورا(۱5) – ملعون بودن قطعي بني اميه و لعن الله بني امية قاطبه : و خدا همه بني اميه را لعنت كند.
مورد دوم:
«اُمیّه» بنابر مشهور، پسر «عبد شمس بن عبد مناف» است.
اما حق و تحقیق، چنان که در «بحار» و « کامل بهایی » و کتاب های دیگر- از تشیع و تسنّن- آمده «اُمیّه» غلامی رومی بوده که به «عبد شمس» تعلّق داشته. عبد شمس چون این غلام را زیرک و باهوش دید، به فرزندی پذیرفت و گفتند: «امیّة بن عبد شمس» و چنین شهرت یافت.
و از این جا نسب معاویه عثمان، معلوم و مشخص میگردد و این که پیامبر صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم فرمود:
«الائمة من قریش»:«امامان مسلمین باید از قریش باشند»،
میفهمیم که اینها قابل و لایق خلافت نبوده و خلیفه رسول الله صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم نیستند. «شفاء الصدور، صفحهی 250»
امیرالمومنین عَلَیه السَّلام نیز فرمود: «بنی امیّه صحیح النَّسب نمیباشند بلکه به قریش بسته شدهاند» و معاویه کلام حضرت را شنید و انکار نکرد...
آيات قرآن كريم در لعن و مذمت بني اميه
آیهی اوّل
« وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا»«سورهاسرا آیهی 60»
«و قرار ندادیم خوابی را که به تو ارائه نمودیم مگر امتحان برای مردم و شجره ی ملعونه در قرآن و ایشان را میترسانیم اما چیزی جز طغیان بزرگ در آنان نمیافزاید».
«نیشابوری» در تفسیر خود از ابن عباس روایت نموده که شجره ملعونه بنی امیّهاند.
«فخر رازی» در تفسیر کبیر، در ذیل این آیه شریفه میگوید: سعید بن مسیّب روایت نموده که پیامبر صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم در خواب دید که بنی امیّه مانند بوزینه بر منبر او جست و خیز میکنند. از این رو حضرت محزون گردید.
ابن ابی الحدید از امالی ابوجعفر محمّد بن حبیب در ضمن حدیثی مفصّل سخنانی از «عُمَر» و «کعب»نقل میکند تا میرسد به این جا که رسول اکرم صَلّی الله عَلَیهِ وآلِه و سَلّم فرمود:
لَیَصعَدَنّ بنو امیّه علی منبری و لقد رایتهم فی منامی ینزون علیه نزوالقردة و فیهم اُنزل: و ما جعلنا الرّویا الّتی اریناک ... الآیة: راستی که بنو امیه بر منبر من بالا خواهند رفت و من در خواب دیدم که مانند بوزینه بر منبر من جست و خیز میکنند و درباره آنان این آیه نازل شد: وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ ... تا آخر آیه.
و در منشوری که معنضد عباسی نوشت و دستور داد که در تمام شهرها بخوانند – و ما به ترجمه آن اشاره خواهیم نمود- میگوید: «خدای تعالی آیهای در شان بنی امیّه فرستاد و فرمود :« وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ ...»
و هیچ کس مخالفت ندارد که مقصود خدای متعال، بنی امیّه هستند.»
بنابراین کسی مثل «بیضاوی» که می گوید: «بنابر قولی، رسول گرامی گروهی از بنی امیّه را دید که بوزینه بر منبر او جست و خیز می کنند»، یا در تفسیر «کشّاف زمخشری» که می گوید: «در روایتی چنین است»، باید گفت: همه اینها از نهایت تعصب و لجاج و دست و پا زدن بر اساس سرپوش گذاردن بر افتضاحات و آلودگی های بنی امیّه است و هم چنین اگر بخواهیم «شجره ی ملعونه» را به «درخت زقّوم» معنا و تاویل کنیم – چنان که بعضی از مفسّران اهل سنّت این گونه معنا کردهاند- این یک نوع تحریف قرآن کریم و انحراف و بی امانتی است.
و از همه اینها گذشته، در اخبار اهل بیت عَلَیهم السَّلام این تفسیر قطعی است که مراد و منظور از «شجره ملعونه» بنی امیّه هستند.
چنان که در تفسیر «علی بن ابراهیم» و «مجمع البیان» و در «بحار» و «تفسیر صافی» آمده است.
و از کلمات قابل توجه و تامّل در آیهی کریمه، کلمهی «یزید» است که اشاره به «یزید پلید» و طغیان و سرکشی این عنصر ناپاک و مغرور و منافق شده و نوعی معجزه و پیشگویی برای قرآن مقدس به شمار میرود. و لازم نیست بگوییم «یزید» در آیهی شریفه اسم همان ملعون است. بلکه میگوییم: ظاهراً «یزید» فعل مضارع میباشد بدین جهت فرمود: الّا طغیاناً کبیراً و اگر اسم بود به نظر میرسد که لازم بود «الّا طغیانٌ کبیرٌ» خوانده شود.
و چرا خداوند به یزید اشاره فرمود؟!
جواب: به خاطر عمل بسیار شنیع و جنایت بی سابقهی وی در تاریخ و لکّهی ننگ بزرگی که او با کشتن حضرت سیدالشّهداء بر دامن خاندان خود، اضافه نمود و همه را پیش جهانیان رو سیاه و بی آبرو ساخت اگرچه آبرویی نداشت.
آیهی دوم
« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ. جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ » «سورهی ابراهیم، آیهی 28 و 29»
«آیا ندیدی آنان را كه نعمت خدا را به کفر تبدیل ساختند و کسان خود را به خانهی هلاکت کشاندند. (یعنی) جهنم که وارد میشوند و بدجایگاهی است».
در تفسیر این دو آیه شریفه فرمودهاند: منظور از نعمت در این جا امام معصوم عَلَیه السَّلام است که نعمت حقیقی و واسطه هر نعمت و لطف خدا است. اما بنی امیّه از ایشان روی گرداندند و نعمت حق را کفران نموده و کافر شدند و سر از خانهی هلاک و جهنم درآوردند.
در تفسير و كتابهاي معتبر كافي و عيون و صافي از امامان معصوم از جمله امام باقر و حضرت صادق و امام رضا عليهم السلام در تفسير آيه ي شریفه که فرمود:
«ثُمَّ لَتُسْالُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «سورهی تکاثر، آیهی8»
«راجع به نعمت خدا از شما سوال و بازخواست خواهد شد».
توضیح دادهاند که مقصود نعمت وجود ائمهی معصوم عَلَیه السَّلام و سئوال از ولایت و پیروی ایشان است.
و در بعضی از روایات آمده که حضرت صادق عَلَیه السَّلام از ابوحنیفه پرسیدند:
مقصود از نعمت چیست؟ او گفت: غذای خوب و آب خنک .
امام فرمودند: چنین نیست بلکه نعمت اهل بیت عصمت و طهارتند عَلَیه السَّلام که مایهی همه برکات و سبب هدایت خلق میباشند. آری پیامبر و عترت او.
و در روایت عیون، امام هشتم عَلَیه السَّلام فرمودند: اگر میزبانی از میهمانان خود، راجع به غذا و آبی که خوردهاند بازخواست کند پسندیده نیست. پس چگونه است که این کار را به خدا نسبت میدهید؟!.
بلکه مقصود از نعمت، سوال و بازخواست از آن، محبّت ما خاندان است و سپس اضافه فرمود:
«ولکنّ النّعیم حبّنا اهل البیت و موالاتنا یسئل الله عنه بعد التوحید و النبّوة»: «مقصود از «نعیم» محبت ما خاندان و پیروی ما است. خداوند، پس از توحید و رسالت راجع به این دوستی و پیروی سوال و بازخواست خواهد فرمود».
و به نظر این بنده، نگارنده این سطور، کلام مبارک حضرت ثامن الحجج عَلَیه السَّلام را میتوانیم یک دلیل – علاوه بر دلیلهای دیگر که داریم- برای عمل شیعیان محترم قرار دهیم که در اذان و اقامه به امامت و ولایت حضرت علی عَلَیه السَّلام شهادت میدهند.
زیرا معنای سخن امام این است که: توحید و نبوّت، از ولایت جدا نیست و سوال خداوند در قیامت از هر سه موضوع خواهد بود.
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة علیهم السّلام.
منبع : ترجمه و شرح زیارت عاشورا، تلخیص کتاب شفاء الصدور فی زیارة العاشور، نوشته مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل مجتهد تهرانی (پدربزرگ همسر مرحومه امام خمینی)، به کوشش: مرحوم حجت الاسلام حسن ثقفی تهرانی (برادر خانم امام خمینی)، چاپ دوم سال 1386، انتشارات هاد، صفحه 251تا 255
* استفاده بدون ذكر نشاني : http://www.hankh.ir/?p=30867 ممنوع است *
|