تاريخ انتشار: 04 آذر 1391 ساعت 00:56:21
مهمانی

  طلوع می کند آن آفتاب پنهانی 
 ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
 دوباره پلک دلم می پرد،نشانه ی چیست؟ 
 شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
   کسی که سبزتر است از هزار بار بهار 
 کسی، شگفت کسی، آن چنان که می دانی
 کسی که نقطه ی آغاز هرچه پرواز است 
 تویی که در سفر عشق خط پایانی
  تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند 
 بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد
 بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
  کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
 بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

آینه­های ناگهان ،مرحوم دكتر قیصر امین­پور، صفحه 89 و 90

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=29896
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.