آیت الله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه در بخشی از جلسه درس اخلاق خود فرمودند :
مردان خدا چون به خدا متصّل میشوند، کرامات عجیبی از ناحیه آنها هست. یک نمونه از امام عظیم الشّأن عرض میکنم، موقعی که امام(ره) در نجف اشرف بودند؛ چون کارشان بر روی نظم بود، معمولاً دو ساعت بعد از نماز مغرب و عشاء برای زیارت جدّ مکرّمشان، امیرالمؤمنین(ع) میرفتند، ایشان در ایران هم همینطور منظّم بودند و کسانی که با ایشان درس داشتند، میدانستند که ایشان درست رأس ساعت درس خود را شروع میکنند.
لذا ایشان همیشه دو ساعت بعد از نماز عشاء و یک ساعت قبل از اذان صبح به زیارت جدّ مکرّمشان میرفتند. طوری که حتّی شبی حالشان خوش نبود و تب داشتند، حاج آقا مصطفی عرضه داشتند: آقا! شما حالتان خوش نیست، در منزل بمانید و از همین جا سلام دهید، حضرات که واقف به ما هستند امّا امام فرمودند: آقا مصطفی! بگذار آن روح عوامی در ما بماند و با همان حال به زیارت رفتند.
امام شبها بعد از نماز مغرب و عشاء ابتدا یک ساعت دیداری با آقایان داشتند، بعد بلند میشدند و به سمت حرم میرفتند. یک شب طبق معمول کفشهای مبارکشان را برای رفتن گذاشته بودند، بلند شدند که بروند منتها ناگهان برگشتند و درون اتاق رفتند، حالشان هم خوب بود و در صحت و سلامت بودند! همه تعجّب کردند که چرا امام به حرم نرفتند!
فردا در درس، علّت را متوجّه میشوند که دیشب سفیر ایران در عراق به حرم مولیالموالی، امیرالمؤمنین(ع) آمده و یک فرش نفیس هدیه کرده است. عدّه زیادی از خبرنگاران همراه با آنها با دوربین آمده بودند و از این مراسم، عکس و گزارش تهیّه کردند.
آنها چون میدانستند امام همیشه این ساعت میآیند، مخصوصاً ورود سفیر ایران در عراق برای به ظاهر اهداء آن فرش به امیرالمؤمنین(ع) را درست با ورود حضرت امام(ره) در حرم مبارک امیرالمؤمنین تنظیم کرده بودند که فیلمبرداری کنند، عکس بگیرند و در روزنامههای ایران هم چاپ کنند و بگویند: از وقتی آیتالله خمینی به آنجا رفتند، دیگر تغییر موضع دادند و عوض شدند!
امامی که هر شب مقیّد بودند به حرم امیرالمؤمنین(ع) بروند، از کجا این ماجرا را میدانستند؟! چگونه است که امامی که حتّی وقتی حالشان بد میشود و تب دارند و حاج آقا مصطفی بیان میکنند: آقا! نیاز به رفتن نیست، حضرات که همه جا هستند، از همین جا سلام دهید؛ میفرمایند: آقا مصطفی! روح عوامی را از ما نگیر و در آن سوز نجف در زمستان بلند میشوند و برای زیارت امیرالمؤمنین(ع) میروند
امّا یک شب که در صحّت و سلامت هستند، یک دفعه بر میگردند و از رفتن برای زیارت منصرف میشوند؟! از کجا میدانستند؟! چه کسی خبر داده بود که بناست در همان زمان سفیر ایران در عراق بیاید و به ظاهر فرشی را به آستان امیرالمؤمنین(ع) هدیه کند و اینها هم از حضور امام در آنجا عکس بگیرند و فردا در روزنامهها بزنند که فلانی هم بود؟! معنی بصیرت این است!
منبع : فارس