تاريخ انتشار: 19 شهريور 1390 ساعت 21:06:34
دشمني‌هاي يهوديان با اسلام و پيامبراكرم (ص)

 

 عناد و ضديت يهوديان با پيامبر اكرم (ص) و اسلام و مسلمين در صدر اسلام و پس از آن از جمله نكات عبرت‌آموز تاريخ است. ما ذيلاً به بخش كوچكي از آن به صورت فهرست‌وار اشاره مي‌كنيم. 

1ـ يهود از بدو تشكيل اسلام در مدينه به صورت مخفيانه و علني به دشمني با پيامبر (ص) پرداختند و به شيوه‌هاي مختلف جهت تضعيف حكومت نوپاي اسلامي توطئه نمودند؛ مثلاً به ظاهر با مسلمانان دوست مي‌شدند تا بدين طريق نقاط قوت و ضعف آن‌ها را بشناسند و در اختيار سران يهود قرار دهند.

 

2ـ يهود با ايجاد تفرقه بين اوس و خزرج آن‌ها را استعمار مي‌كرد كه با آمدن دين اسلام طرح آن‌ها به هم ريخت و همين سبب بغض و كينه آن‌ها شد و در صدد برگرداندن دو دستگي و نفاق بين دو قبيله اوس و خزرج شدند ولي اين توطئه‌ نيز با درايت رسول خدا (ص) و تبعيت مسلمين از وي به جايي نرسيد.

 

3ـ يهود با مشاهده رشد سريع اسلام ترس و وحشت‌شان زياد شد و بر كارشكني‌هاي خود افزودند. پيامبر خدا آنان را امر به معروف و نهي از منكر نمود،‌ ولي آن‌ها توصيه‌هاي پيامبر را جدي نگرفتند و بر آزار و اذيت مسلمين پرداختند، بنابراين چون امينت مسلمانان در معرض خطر قرار گرفت، پيامبر (ص) به صورت عملي با آن‌ها برخورد نمود كه نتيجه آن، اخراج بعضي از قبايل از مدينه و مجازات بعضي ديگر از آنان بود.

 

4ـ خيانت‌هاي يهود به جايي رسيد كه طرح ترور پيامبر (ص) را پي‌ريزي كردند، غافل از اين‌كه او از پشتوانه وحي برخوردار است و هرچه مكر و حيله كنند نمي‌توانند بر خداوند متعال چيره شوند.

 

5ـ با اخراج قبايل بني قينقاع و بني نضير از مدينه، بغض و كينه آنان نسبت به اسلام شدت يافت و در صدد براندازي اسلام با برنامه‌ريزي دقيق و حساب‌شده برآمدند، بنابراين قبايل مختلف مشركين و بت‌پرستان و يهود را عليه پيامبر (ص) تحريك كردند و جنگ احزاب را به راه انداختند.

 

6ـ از كارشكني‌هاي آشكار يهود در زمينه‌هاي فرهنگي شبهه‌پراكني در مسائل اعتقادي بود كه اساس و پايه‌هاي دين اسلام را زير سؤال مي‌بردند و مي‌خواستند بدين وسيله افراد تازه مسلمان و ضعيف الايمان را منصرف نموده و از عقيده‌اي كه به اسلام و اصول اساسي آن پيدا كرده بودند، بازگردانند و آنان را در غفلت نگه داشته و به استثمار خود ادامه دهند.

 

7ـ يهود مدينه جهت نيل به اهداف خود شبهه‌هاي مختلفي را ايجاد نمودند كه از جمله آن‌ها نسبت فقر به خداوند متعال است. موقعي كه مسلمين از آن‌ها در ابتداي شكل‌گيري اسلام كه در تنگ‌دستي شديدي به سرمي‌بردند، استقراض نمودند، يهود علاوه بر اين‌كه هيچ گونه كمكي به مسلمانان نكردند بلكه به آنان طعنه زدند و خودشان را بي‌نياز و خداي متعال را فقير و نيازمند معرفي كردند.

 

8ـ آنان با وجود پي بردن به مطالب ژرف و عميق قرآن و ناتواني از آوردن مثل آن و اقرار به ناتواني بشر در آوردن آياتي چون آيه‌هاي قرآن، براي اين‌كه مقام و منصب‌شان در معرض خطر نباشد آن را به عنوان كتاب آسماني مستقل قبول نمي‌كردند بلكه تحريف شده تورات معرفي مي‌‌نمودند.

 

9ـ يهود جهت حفظ منافع خويش حاضر بودند حتي از اصول مسلم دين خود نيز عقب‌نشيني كنند به عنوان مثال: وقتي در حضور ايشان بت‌پرستي و خداپرستي مقايسه مي‌شود آنان بت‌پرستي مشركان قريش را بر يكتاپرستي پيامبر (ص) ترجيح مي‌دهند و همين مسئله انگيزه بت‌پرستان را براي مقابله با رسول‌ خدا (ص) تقويت مي‌كند.

 

10ـ از ناجوانمردي‌هاي يهود در عرصه فرهنگي، مأموريت دادن به عده‌اي از يهوديان بود كه صبح به دين اسلام روي آورند و موقع عصر از اسلام برگشته، دوباره يهودي شوند تا بدين طريق در ميان مسلمين ايجاد شبهه كنند كه چرا آن‌ها از اسلام برگشتند در حالي كه اهل كتاب بودند و بيش از ديگران از پيامبر (ص) و دين او آگاهي داشتند؟

 

11ـ يهود جهت مقابله با اسلام اقدام به هجمه‌هاي فرهنگي متفاوت نمودند، حتي به خيال اين‌كه رسول خدا نيز بشري مثل آن‌هاست و با وعده‌هاي مختلف قابل انحراف است، به سراغ وي رفتند ولي پيامبر (ص) از حكم الهي عدول نكرد و همه بافته‌هاي آن‌ها را پنبه كرد.

 

12ـ از جمله اقدامات يهود در اين حوزه كه بسيار كارساز بود و متأسفانه دشمنان اسلام در اعصار مختلف از آن به عنوان حربه اساسي استفاده كرده‌اند تخريب شخصيت افراد كليدي آن مكتب است. يهود نيز از اين هجمه فرهنگي با تمام توان استفاده مي‌كردند و تا آن‌جا كه مي‌توانستند شخصيت پيامبر اكرم (ص) و ياران با وفايش را مورد حمله قرار مي‌دادند و آنها توسط افراد ماهر و زبردست و شاعران اجير شده مورد استهزا و تمسخر قرار مي‌گرفتند.

 

13ـ از كارشكني‌هاي آشكار يهود در عصر پيامبر (ص) اين بود كه از پرداخت ديون خود و امانت‌هايي كه مسلمين به آن‌ها سپرده بودند، امتناع مي‌كردند و جهت تبرئه خود چنين توجيه مي‌كردند كه ارجاع اين اموال تا زماني الزام‌آور بود كه شما مسلمان نشده باشيد و اسلام آوردن شما باعث از بين رفتن اين حقوق شد.

 

14ـ نفاق و دورويي در يهود ريشه دوانيده بود و از آن‌جا كه قدرت مقابله با اسلام را نداشتند به ظاهر اسلام مي‌آوردند ولي در باطن به دليل حقد و كينه‌اي كه از اين دين آسماني داشتند، تيشه بر ريشه آن مي‌زدند و ديگران را بر مخالفت با آيين اسلام تشويق مي‌كردند.

 

منبع :  تحليلي بر عملكرد يهود در عصر نبوي،‌ علي جديد بناب، صفحه 177 به بعد، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ اول

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=2857
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.