| سفره عمومي يادش بخير ، قديما كه بر عكس امروز تو خونه ها بچه زياد بود و بودجه كم ، رابطه ها با محبتتر بود و ضابطه ها ساده تر و منطق حسابگري و من وتويي جاي برادر و خواهري را نگرفته بود ، من و خواهر وبرادرهام كه با پدر و مادرم(خدابيامرزدشان) پنج جفت ميشديم سر يك سفره همگاني ، غذاي همگاني ميخورديم.
يك سيني بزرگ(كه به آن مجمع مي گفتيم) ميگذاشتيم وسط و پنج جفت نان بربري در كنار. آنوقت ده تا دهان باز و شكم گرسنه با بيست جفت چشم منتظر و دست شسته يا نشسته با تكه اي از نون مي افتاديم به جان محتويات نه چندان ذي قيمت ولي بسيار ارجمند و گران مايه مجمع و در يك چشم به هم زدن ته آن را با نان در مي آورديم و آخر كار مجمع و دستمون رو مي ليسيديم.
اون زمون من از سفره عمومي ، درآمد ، هزينه ، بودجه وغيره همين قدر مي فهميدم ، بعد كه بزرگتر شدم ، ديدم كه جامعه نيز بي شباهت به اون سفره خونگي ما نيست ، فرقش اينه كه بزرگتره ، غذاهاش بيشتر و متنوعتره ، پاي سفره ايها هم جور وا جور و البته همه خواهر و برادر ايماني وهموطن.
حالا كه ديگه تقريبا آفتاب لب بوم شدم فهميده ام كه اين سفره عمومي فرقهايي هم داره كه برخي خواصش عجيب و غريبه. بعضيهاشو براتون مينويسم.
1- داخل اين سفره عمومي يه چند تايي يا چند صدتايي سفره خصوصي وجود داره ولي اسمش نيست. معلوم نيست خواهرند يا برادر يا زبانم لال هم خواهرند هم برادر! مثل اجنه جسم لطيف دارند و ديده نمي شوند. مثل بو احساس مي شوند ولي نميتوني ببينيشون.
2- غذاهاش خيلي متنوعه از نون و شير و مرغ گرفته تا جون آدميزاد.
3- هر چي ازش ميخورن كم نميشه.
4- غذاهاش اونقدر لذيذ و عجيبه كه هرچي ميل ميكنند سير نميشند.
5- حتي يك لقمه از اين غذاها حيف نميشه و همش ميل ميشه.
6- منبع تهيه اون سفره عموميه ولي محصولش مال همون سفره خصوصيه.
7- نه موادش و نه خورندگانش پس دهي و فضولات نداره.
8- فض....................................................
داشتم خواص ديگه اين سفره با نمك وپر بركت ولي كم جمعيت را مي نوشتم كه مادر بچه ها با اخم و غيض گفت :
به جاي اين كارها پاشو برو نون و شير و مرغ و... بخر، هيچي براي شام و صبحونه نداريم.
تا يادم نرفته :
8- فضولي در مورد هر دو تا قدغنه.
بقيه اش رو شما بنويسيد تا من برم ببينم يارانه ام رو به حساب ريخته اند يا نه.
« خوش خيال »
** استفاده بدون ذكر نشاني سايت " www.fajr57.ir "جايز نيست**
|
