زندگي نامه حضرت لوط عليه السلام
- حضرت لوط در عراق
لوط (lut) پسر هاران و برادرزادۀ ابراهيم. شرح احوالش در بابهاي 11-14 سفر پيدايش عهد عتيق آمده است. در اور متولد شد، و با ابراهيم به كنعان رفت. به سبب نزاعي كه در ميان شبانان آنان روي داد، دوستانه از هم جدا شدند؛ ابراهيم در سرزمين كنعان ماند، و لوط درۀ اردن را اختيار كرد، كه نزديك شهرهاي بدنام سدوم و عموره بود. لوط در سدوم سكني گزيد. كدر لعومر و متحدينش لوط را اسير كردند، ولي ابراهيم وي را رهايي بخشيد. در باب 19 سفر پيدايش آمده است كه خداوند به سبب گناهكاري مردم سدوم (قوم لوط) در صدد ويران كردن آن شهر برآمد ولي قبلاً لوط را اجازه داد كه با زوجه و دو دخترش از شهر خارج شوند و وي به صوغر رفت. آنگاه خداوند بر سدوم عموره از آسمان گوگرد و آتش بارانيد. چون زوجۀ لوط به عقب برگشته بر اين شهر نگريست به ستوني از نمك مبدل شد. در قرآن، لوط از پيغمبراني است كه قومشان عذاب ديدهاند، و در كنار هود، صالح، نوح شعيب قرار دارد. قوم لوط، كه در قرآن به عنوان «اخوان لوط» نيز از ايشان ياد ميشود، در رديف ثمود و مدين، از اقوام گناهكاري هستند كه به عذاب الهي گرفتار شدهاند. هنگامي كه ابراهيم قوم خويش را از گناهكاري و بتپرستي باز ميدارد،لوط به او ايمان ميآورد. قوم لوط كه به انحراف جنسي گرفتارند، از مهمانان وي كام ميطلبند وي ايشان را از گناه باز ميدارد، اما آنان نميپذيرند و عذاب الهي مانند صيحهاي از آسمان بر ايشان فرود ميآيد. و باران سجّيل (سنگ گل) نازل ميشود. لوط و خانوادهاش نجات مييابند، مگر همسر لوط كه در عذاب گرفتار ميشود، زيرا به پشت سر مينگرد.
در كتب قصصالانبياء (از قبيل ثعلبي و كسائي) و در تاريخ طبري اطلاعات زيادي در باب قوم لوط نقل شده كه متخذ از تورات است. نويسندگان قصص انبيا اغلب نوشتهاند كه قوم لوط در آغاز مردمي پرهيزگار بودند و ابليس به صورت مرد غريبي بر ايشان ظاهر شد، و از راههاي مختلف آنان را به همجنسطلبي وادار كرد، تا اين كار عادت ايشان شد.
(دايره المعارف فارسي، غلامحسين مصاحب، جلد دوم، صفحه 2522، شركت سهاي كتابهاي جيبي، سال 1356) |