در آن عصری که ما دیوانه بودیم
به گردِ شمع چون پروانه بودیم
بحکم عقل و دل ، سنگر نشستیم
مپنداری که بی کاشانه بودیم
ز روح و جان بفرمان خمینی
عجب بر پا و مشتاقانه بودیم
کلید قلبهامان در دو دستش
به دیدارش چه بی صبرانه بودیم
به کوهستان و دریا و در و دشت
چو مجنون بی سر و سامانه بودیم
مگر خصمِ تجاوزگر ندانست
که ما پیوسته صاحب خانه بودیم
اگر آن جانفشاتی ها نمی بود
هم اینک کنج یک ویرانه بودیم
ملاک غیرت و مردانگی چیست
که تا آخر جوانمردانه بودیم
(مهاجر) زین سخن هرگز نرنجی
اگر گفتند ما دیوانه بودیم
** علی اکبر پورسلطان ( مهاجر )
( استفاده با ذکر منبع " fajr57.ir " جایز است )