تاريخ انتشار: 29 شهريور 1391 ساعت 03:50:49
دو روح در دو بدن زير يک سقف!

به گزارش مهر، با شنيدن واژه طلاق زوجي را تصور مي‌کنيم که به دادگاه مي‌روند و اسم‌هايشان را از شناسنامه يکديگر پاک مي‌کنند در حالي که امروزه شاهد زوجهايي هستيم که با هم زير يک سقف زندگي مي‌کنند، و قانونا زن و شوهر هستند، اما از لحاظ احساسي و ادراکي هيچ رابطه‌اي باهم ندارند که به گفته و تعاريف کارشناسان و روانشناسان به چنين وضعيتي طلاق عاطفي گفته مي‌شود. در اين نوع از طلاق مرد و زن تنها به وظايف پدري و مادري خود عمل مي‌کنند و عشق عميقي بين دو نفر وجود ندارد. تکيه‌گاه هم نيستند، همسري، همدلي و هم‌نوايي در ميانشان وجود ندارد.

مانند دو همکار هستند که يک پروژه‌ مشترک دارند و آن بزرگ کردن بچه‌هاست.به گفته کارشناسان بيش از 50 درصد زوجين در شهرهاي بزرگ کشور دچار طلاق عاطفي هستند در حالي که تنها فراگيري مهارتهاي زندگي مي‌توانست مانع اين آسيب اجتماعي شود.

نارضايتي جنسي علت 35 درصد طلاقها

فريد براتي سده روانشناس و استاد دانشگاه معتقد است با توجه به شرايط زندگي امروزي اعم از توسعه فن آوري ارتباطات و زندگي ديجيتالي، تغيير نگرشها و تغيير روش زندگي دلايل طلاق هم تغيير کرده است.

براتي با اعلام 4 عامل اصلي طلاق به خبرنگار مهر مي‌گويد: دخالت بزرگترها، نارضايتي جنسي، مديريت مالي و اعتياد چهار عامل اصلي طلاق در جامعه امروزي تلقي مي‌شوند که مي‌توان نارضايتي جنسي را به عنوان 35 درصد دلايل طلاق در دادگاهها اعلام کرد.

جوانان بدون رسيدن به بلوغ ”تحليلگر روانشناختي پايه" ازدواج مي‌کنند

وي مي‌گويد: متاسفانه زوجهاي جوان ما قبل از ازدواج آنقدر درگير احساسات مي‌شوند که نمي‌توانند بدرستي از قوه ادراک و عقل استفاده کرده و با چشماني باز تردر مورد علايق و خواسته‌هاي خود گفت وگو کنند. هر چند که رسيدن به بلوغ جنسي و بلوغ تحليلگر روانشناختي پايه ازدواج خوب مي‌شود ولي متاسفانه جوانها به اين بلوغ نرسيده و به دنبال ازدواج رفته اند.

ازدواج اولويت هشتم جوانان

اين استاد دانشگاه با اشاره به اينکه تمامي مسئولان کشور يکصدا معترضند که چرا جوانان ازدواج نمي‌کنند گفت: اين در حالي است که ازدواج اولويت اول جوانان ايراني نيست بلکه در رتبه 7 تا 8 قرار دارد. جوان امروزي به خصوص پسرها اشتغال را در اولويت قرار داده اند.

جشن طلاق آغاز آسيبهاي بعد از طلاق بد است

براتي سده همچنين طلاق را نفي نکرد و گفت: اگر يک زوج به هر نحوي به تفاهم براي ادامه زندگي نرسيدند بايد سعي کنند طلاق خوبي داشته باشند. يعني اينکه به نحوي طلاق بگيرند تا از آسيبهاي بعد از طلاق در امان باشند. همين موضوعات موجب بروز برخي اقدامات مانند جشن طلاق در جامعه شده است.اين استاد دانشگاه طلاق را به چندين مرحله تقسيم کرد و گفت: بعد از طلاق هيجاني يا همان عاطفي با طلاقهايي مانند طلاق اکونوميک، حقوقي و روان شناختي روبرو هستيم که دليل طلاق عاطفي را مي‌توان ترس از انگ جامعه به طلاق حقوقي و ديگر موارد اجتماعي و روانشناسي عنوان کرد.

ولي در اين ميان ما زن و شوهر‌هايي داريم که از هم جدا هستند ولي با بچه‌ها اتلاف مي‌کنند تا عليه هم اقدام کنند و اين چالش با طلاق عاطفي قاطي شده است و اين بسيار خطرناک است.

ايراني‌ها در بيان احساسات خسيس هستند

براتي يکي از دلايل طلاق عاطفي را خست ايراني‌ها در بيان احساسات و عواطف عنوان کرد و گفت: اين يک نکته فرهنگي است که چرا زن و شوهرها در بيان احساسات خود به يکديگر خست به خرج مي‌دهند در حالي که اين پايه‌هاي زندگي را محکم تر مي‌کند.

جوانان به دنبال ازدواج هاليوودي

عليرضا شيري استاد دانشگاه و روانشناس هم معتقد است تصوير ازدواج در جامعه به نوعي روتوش شده است. زوجهاي جوان براي ورود به زندگي ازدواج هاليوودي را در ذهن مي‌پرورند و هيچ تعريفي از ازدواج و زندگي ندارند. من يادم مي‌آيد که وقتي کودک بودم به روستا رفتم و به من پنير محلي دادند وقتي خوردم گفتم اين پنير نيست و مرد روستايي گفت آن پنيري که تو مي‌خوري پنير نيست! يعني اينکه تعريف من از پنير پنيري صنعتي بوده و اين در ازدواج هم صدق مي‌کند. يعني اينکه تعريفي از اين اتفاق مهم در زندگي آموزش داده نشده است.

جاي خالي مهارتهاي زندگي قبل از ازدواج در ميان جوانان

اين استاد دانشگاه با بيان اينکه طلاق عاطفي در شمال شهر و جامعه روشنفکري بيشتر ديده مي‌شود گفت: بايد مهارت انتخاب، مهارت زندگي، عقب نشيني به موقع، مهارت ادامه ندادن جر و بحث و بيان احساسات و مهارتهاي زندگي در جامعه نهادينه شود.

يک مجرد غني و سالم مي‌تواند يک زندگي غني و سالم داشته باشد. اينکه فکر مي‌کنيم بعد از ازدواج به خودي خود کامل مي‌شويم اشتباه است. هر چند شهرداري‌ها و برخي سازمانها اقدامات خوبي براي آموزش مهارتهاي زندگي انجام داده اند ولي اينکه جوان خود و به ميل خود به اين کلاسها برود به فرهنگسازي نياز دارد.

تشخيص اينکه آيا دچار طلاق عاطفي هستيم يا نه، بسيار آسان است. ساده‌ترين راه اين است که به دلهاي خود مراجعه کنيم، ببينيم چند درصد از زندگي که در آن قرار داريم به خاطر همسرمان است، چقدر قلبمان براي او مي‌زند؟ واقعا او را چقدر دوست داريم؟ روابطمان با هم چگونه است؟ چقدر دوست‌داريم با او وقت بگذرانيم يا چه ميزان به دنبال فرار از او و محيط خانه هستيم؟ آيا از تمام برنامه‌ها و کارهايمان مطلع است يا بيشتر آنها را پنهاني انجام مي‌دهيم؟ با خود صادق باشيد. پاسخ به اين سوالات مي‌تواند در اين زمينه راهنماي شما باشد.

لزوم تائيد روانشناس و تصديق مهارت زندگي براي ثبت ازدواج

شايد بايد مسئولان پيشنهاد مينا منظوري مشاور و استاد دانشگاه را عمل کنند که مي‌گويد: بايد ساز و کاري ديده شود تا جوانان پس از تائيد روانشاس و مشاور و اخذ مدرک مهارت زندگي در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق پذيرش شوند.

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=26070
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.