گزيده اي از رساله حقوق امام سجاد(ع) در باره حق حكومت بر مردم و مردم بر حاكمان حق رهبر سياسي
فأما حق سائسك بالسلطان فأن تعلم أنك جعلت لــه فتنة و أنــه مبتلى فيك بـما جعله الله له عليك من السلطان و أن تخلص له فى النصيحة و أن لا تماحكه و قــد بسطت يده عليك فتكون سبب هلاك نفسك و هلاكــه ؛ و تذلل و تلطف لإعطائـه من الرضى ما يكفك عنــك و لا يضر بــدينك و تستعين عليه فى ذلك بـالله ولا تعازّه ولا تعانــده فانك ان فعلت ذلك عققته وعققت نفسك فعرضتها لمكروهه و عرضته للهلكة فيك و كنت خليقا ان تكون معينا له على نفسك و شريكا له فيما أتى اليك و لا قوة الا بالله.
ترجمه :
اما حق كسي كه امور سياسي ترا رهبري مي كنـد؛ پس بدان كه تو براي او فتنه و امتحان هستي و او به خاطر سلطه اي كه بر تو دارد به اين امتحان مبتلي شده است . او را مخلصانه نصيحت كن و از در معارضه و مخالفت با او وارد مشو ؛ زيرا كه اين كار تو سبب نابودي خودت و او خواهد شد ؛ بذل و بخشش اورا اگر قبـول آن ضرري بـه دينت وارد نمي كند بلكه مي تواني ازاين بخشش استفاده براي امور دينيت نمائي ؛بدون تكبر و با جبين گشاده و تواضع بپزير ؛ و با او در حكومتش معارضه و معانده نــكن زيرا نتيجه دشمني تو با او قطع رابطه دوستي و ايجاد كينه و عداوت است ؛ وايـن تو هستي كه با معارضه ات او را وادار نموده اي كه به تو ضرر بزند و خودش را بـه هلاكت و نابودي دچار گرداند در حالي كه تو ياور و معين و شريك او حساب مي شوي در آن چه كه او نسبت به تو مرتكب شده است و قوتي نيست مگر به قوت خداوند .
حق رعيت
فأما حقوق رعيتك بالسلطان فأن تعلم أنك إنما استرعيتهم بفضل قوتك عليهم فإنــه إنما احلهم محل الرعيـة لك ؛ ضعفهم و ذلهم فما اولى مــن كفاكه ضعفه و ذله حتى صيره لك رعية و صير حكمك عليه نافذا؛ لايمتنع منك بعزة و لا قوة و لا يستنصر فيما تعاظمه منك إلا (بالله) بالرحمة والحياطة والأناة وما أولاك إذا عرفت ماأعطاك الله من فضل هذه العزة و القوة التى قهـرت بهـا أن تكـون لله شاكرا و مـن شكر الله أعطاه فيما أنعم عليه ؛ و لا قوة إلا بالله .
ترجمه :
اي كسي كه بر مردم حكومت مي كني و زمام امور آنها را به دست گرفته اي بدان كه رعيت را بر گردن تو حقوقي است كه ملزم به رعايت آن مي باشي . بدان كه حكومت تو بر آنها ناشي از قوت تو و ضعف ايشان است ؛پس بهتر آنست كـه كفايت و رعايت كني كسي را كه ضعف و ناتوانيش اورا رعيت تو ساخته است ؛و حكم ترا بر او نافذ گردانيده است و نمي تواند كه با تو به مخالفت پـردازد و براي استيفاي حقش عليه تو قيام نمايد و فرمانت را سر پيچي كند چون قوت و قدرتي ندارد . چنان كه براي رهائيش از تو نمي تواند به كسي اتكاء كند مگر به خداوند متعال . پس نسبت به رعيت رحيم و مهربان باش و براي حفاظت جان و مال و ناموس رعيـت و حمايت از آنان لحظه اي غافـل نباش ؛ براي آسايش و آرامش آنها تلاش كن و با حلم و بردباري با ايشان برخورد نما و بايد بداني كه تو به فضل خداوند و لطف او حكومـت را به دست آورده اي پس خدا را شكرگزار باش؛ زيرا كسي كه شاكر باشد خداوند نعمت بيشتري به عطا مي كند و قوتي نيست مگر به قوت خداوند .
** با تشكر از ارسال كننده ، جناب آقاي محسن تقي زادگان **
|