تاريخ انتشار: 13 شهريور 1390 ساعت 18:26:59
امام خميني مردی بود که دو هزارسال تاریخ را دگرگون ساخت!!

امام خمینی برای من آن تجسمی است که در شعرم سروده ام

 آلوارو ماچوردوم کومینز نویسنده و شاعر اسپانیایی در مصاحبه با حضور؛ بهار 1376 ، شماره نوزده

اشاره:

آقای "آلوارو ماچوردوم کومینز" شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و محقق اسپانیایی است که چندین بار به کشورمان آمده اند و در حال حاضر مشغول تحقیق، بررسی و جمع آوری اطلاعات و مدارک برای نوشتن کتابی درباره ایران، امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی هستند. تعدادی از اشعار و مقالات این شاعر و نویسنده مسلمان در مجله حضور و سایر نشریات کشور به چاپ رسیده است و خوانندگان گرامی تا حدودی با شخصیت فرهنگی وی آشنایی دارند. مصاحبه ای با ایشان انجام داده ایم که به نظر خوانندگان گرامی می رسد. اما بد نیست برای آشنایی بیشتر قبلا به شرح حال مختصر زندگی وی از زبان خودشان توجه کنیم:

 به قول شاعران من در سواحل اسپانیا به دنیا آمدم. از بازماندگان فینیقیها هستم زیرا محل تولدم تنها سه کیلومتر با مدیترانه فاصله دارد. به همین دلیل، شرایط محلی که در آن به دنیا آمدم بسیار خاص می باشد: آسمانی همیشه آبی و فضایی همیشه سبز. کششی در وجود ما هست که می گویند اهالی والنسیا یا شاعر به دنیا می آیند یا نقاش، من در اول دسامبر 1923 به دنیا آمدم و با این که تنها فرزند خانواده ام بودم والدینم مرا از چهارسالگی به مدرسه خصوصی فرستادند. در آن جا چه از نظر علمی و چه از نظر ادبی تعلیمات بسیار جدی و سختگیرانه ای حاکم بود. در سن سیزده سالگی جنگ مرا غافلگیر کرد. پدرم برای دور کردن من از جنگ، مرا به همراهی عمویم به فرانسه فرستاد. ابتدا به مونت پلیه و بعد به پاریس رفتیم. تحصیلاتم را در همان جا ادامه دادم.

 بعد از جنگ از نظر علمی بسیار پیشتر از سنم بودم. در سن بیست و یک سالگی تحصیلاتم در زمینه فلسفه و ادبیات به پایان رسیده بود و شروع به تدریس کردم. جالب این است که در کلاس، دانشجویان بیست و پنج ساله یا بزرگتر داشتم. خاطره ای که از انتخاب رشته تحصیلی ام دارم این است که پدربزرگم می خواست پزشک شوم، پدرم مایل بود مهندسی کشاورزی را انتخاب کنم و مادرم دوست داشت شاعر بشوم. دست آخر مادرم برنده شد.

 سپس در دانشگاههای مختلف اسپانیا به خصوص بیشتر در بارسلون، والنسیا و مادرید تدریس کردم. بازی سرنوشت چنین بود که علی رغم این که پدرم می خواست مرا از جنگ دور کند، علاقه زیادی به حرفه خبرنگاری جنگ داشتم. روزنامه های پرتیراژ اسپانیایی مرا به عنوان خبرنگار جنگی به ویتنام، کره و حتی جنگ شش روزه مصر فرستادند و در نهایت من از نزدیک با جنگ مواجه شدم.

 

من به عنوان یک مسلمان اعتقاد دارم تقدیر ما معین شده و خداوند از اعمال ما آگاه است. البته منظور بدبینی نیست بلکه برعکس من خیلی هم خوشبین هستم. گرویدن من به اسلام در واقع فراخوانی از سوی خداوند بود.

 

زمانی پنج استاد مصری برای نوشتن تز دکترای خود به مادرید آمدند و چون هر کدام در مناطق مختلف شهر زندگی می کردند من پیشنهاد کردم که همگی در یک محل، در منزل من جمع شویم و با هم کار کنیم. وظیفه من تصحیح تز آنها و کار آنها تصحیح کتاب دستور زبان عربی - اسپانیایی بود که من تالیف کرده بودم.

در یک گروه شش نفره مشغول کار شدیم. در آن زمان کتاب هزار و یک شب را در دست ترجمه داشتم. این استادان از من خواستند بعضی از سوره های قرآن را برایشان ترجمه کنم. من هم سوره کوتاهی را انتخاب کردم که از یگانگی خداوند می گوید، سوره توحید را، این سوره آن چنان زیبا بود و موسیقی داشت که برای من که یک شاعر بودم بسیار مهم بود. هم چنین سوره فاتحة الکتاب را که درباره جهانی بودن خداوند است ترجمه کردم. به این ترتیب بود که جهانی بودن و یگانگی خداوند مرا به این نتیجه رساند که این دین مردمی ترین و منطقی ترین دین برای از بین بردن ناآرامیها و مشکلات جوانان امروزی است.

 سپس سوره های دیگر را هم ترجمه کردم. بعدها در بوئنوس آیرس (آرژانتین) طی تماسهایی که با سفیر مصر در آن کشور داشتم و پس از تفکر و تعمق، در سال 1960 به اسلام روی آوردم. از تثلیث دست برداشتم و به وحدانیت خداوند ایمان پیدا کردم.

 ماجرای انتشار کتابهایم نیز جالب بود. یکی از آن استادان زمانی گفت که هیچ کتابی به اسپانیایی در مورد دستور زبان عربی وجود ندارد. در سال 1954 اولین کتاب دستور زبان عربی را به اسپانیایی به چاپ رساندم. همین طور از آن جایی که هیچ شرح حالی درباره زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله به زبان اسپانیایی وجود نداشت هدف بعدی ام نوشتن کتابی در این زمینه شد.

 پس از آن مسیر کارهایم به طرف کشورهای اسلامی کشیده شد به خصوص کارهای آخر. زیرا من قبل از آن در همه رشته های ادبی از جمله تئاتر، بیوگرافی رمان، تاریخ و موضوعات فرهنگی فعالیت داشتم. ولی بعد از سال 1982 خود را وقف نوشتن درباره کشورهای اسلامی کردم.

 کتابی هم راجع به "گرانادا" و آخرین سلطان مسلمان آن نوشته ام. هنوز هم مردم آن جا مسلمان هستند و من برای احیای آن سنت نوشتم. ده هزار مسلمان در آن جا کشته شدند و دین درباری مسلط شد ولی مردم از اسلام برنگشتند. من واقعیتهای تاریخی را در این کتاب بیان کردم. نام کتاب "آخرین پادشاه اندلس" است و دارای جنبه انتقاد شدید به انگیزاسیون (تفتیش عقاید) در سالهای 1490 در اسپانیا.

 

امروزه در اسپانیا مسلمانان زیادی زندگی می کنند و شمار آنان به طور تصاعدی زیاد می شود. در اسپانیا مذاهب مختلفی هست ولی مردم با تحقیق و بررسی دین اسلام را انتخاب می کنند و این دلیل قدرت معنوی اسلام است.

 من قرآن کریم را به طور کامل به زبان اسپانیایی ترجمه کرده ام. این کتاب شامل سه بخش است: بخش اول تاریخ مختص اسلام، بخش دوم ترجمه کامل قرآن و در بخش سوم تفسسیر قرآن آمده است. بعد از آن کتاب "اسلام شناسی" را نوشتم که برای تمام چهار استان اسپانیا و 22 کشور اسپانیولی زبان دنیا من جمله آرژانتین، شیلی و. . . فرستاده شده است.

 در حال حاضر نیز مشغول نوشتن کتابی درباره ایران، انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (ره) هستم. نام این کتاب "از کوروش تا امام خمینی (ره) " نام دارد. برای هر فصل این کتاب شعری سروده ام از جمله قطعه شعری درباره حضرت امام دارم که مطلع آن این است: "حضرت امام، مرد قرن بیستم". باید توجه داشت که حدود 500 میلیون نفر در جهان به زبان اسپانیولی تکلم می کنند و انشاءالله این کتاب برای شناساندن امام خمینی و انقلاب اسلامی مفید باشد. در حال حاضر مشغول تحقیق و بررسی هستم. سعی دارم اطلاعات کاملی درباره حضرت امام و زندگی و آثارشان بدست آورم. سعی دارم وارد زندگی مردم شوم و ارتباطات گسترده ای با آنان پیدا کنم. کارهای تحقیقاتی بسیار مشکل است به ویژه دست یافتن به اطلاعاتی که تاکنون منتشر نشده اند. در مسیر پرگل و زیبای سرزمین ایران که گاه خارها و موانعی هم برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر وجود دارد من امیدوارم با کمک خداوند متعال و برادران خوب ایرانی بتوانم کار متفاوت و جالبی انجام دهم که بتواند نظر میلیونها خواننده را به خود جلب کند. امیدوارم بتوانم اثری خلق کنم که معرف تلاش و زندگی امام خمینی (ره) و دولت جمهوری اسلامی ایران باشد.

 حضور: آقای کومینز شما که یک نویسنده و شاعر توانا هستید و افتخار ملاقات با حضرت امام خمینی را داشته اید ملاقات خود را با ایشان توصیف کنید و تصویری را که از امام دارید بیان بفرمایید.

 آلوارو ماچوردوم کومینز: امام خمینی انسان برجسته قرن است، انسانی خردمند، زاده فرهنگ غنی و پرمحتوای اسلام. ایشان علاوه بر داشتن قدرت کلام، نویسنده و شاعری برجسته بود. او با الهام از معنویتی عرفانی شعر می سراید. امام خمینی دریای معرفت و علم و ایمان بود. در سال 1980 طی ملاقاتی با امام و فرزندشان آقای احمد خمینی آشنا شدم. دانش و اراده اجتماعی - سیاسی امام (ره) مانند نوری بر من نمایان شد و مرا تکان داد. امام خمینی در آن زمان بیمار بودند و در بیمارستان بستری. هیچ کس اجازه ملاقات با ایشان را نداشت ولی به من اجازه دادند. یک نفر مرا به اتاق امام خمینی برد و ما درباره سوره های قرآن صحبت کردیم; کمی صحبت کردیم. همین دو کلمه کافی بود تا به جذبه امام پی ببرم. می دانید، او جذبه خاصی داشت. پسرشان احمدآقا و یکی از نوادگانشان آن جا ایستاده بودند. او مردی بود که دو هزارسال تاریخ را دگرگون ساخت. سلطنت را مبدل به جمهوری کرد.

 در کشور اسپانیا مرا به عنوان طرفدار جمهوری می شناسند نه یک سلطنت طلب. من با پادشاه اسپانیا هرگز صحبت نمی کنم زیرا او برای مردم اسپانیا انتخاب نشده و باعث رکود است. نظام سلطنتی نظام رای گیری نیست. قدر امام خمینی را مردم ایران نیز خوب درک نکرده اند. آیت الله خمینی برای من آن تجسمی است که در شعرم سروده ام. امام خمینی مرد قرن، مرد قرون و یگانه مرد جهان است هیچ کس را نمی توان همانند او دانست و با او مقایسه نمود. من شخصی متعصب و افراطی نیستم، تاریخ دان هستم. کاری که امام خمینی کرد بسیار حائز اهمیت است. من شدیدا و عمیقا معتقدم که حتی مردم شما امام خمینی را خوب درک نکردند.

 حضور: نظر شما درباره نهضت پیروزمند امام خمینی چیست؟

 کومینز: این قیام یک حرکت سیاسی - مذهبی منحصر به فرد در قرن حاضر است; نهضتی که توانست حاکمیت سیاسی ایران را از شکل سلطنتی به جمهوری اسلامی مبدل سازد، فضای آزاد برای تمامی مردم ایران ایجاد نماید و زمینه های رشد و تعالی سیاسی - فرهنگی را برای همگان به ارمغان آورد. همه جهان از تغییر نظام سلطنتی توسط امام خمینی خشنود شدند. حتی اروپاییان معتقد بودند که شاه خیلی فاسد شده است. اروپاییان با انقلاب ایران هم سو بودند اسپانیایی ها از تاج و لباسهای بلند و فاخر خوششان نمی آید. می گویند این چیزها دموکراتیک نیست. همه مردم اروپا در آن زمان طرفدار امام خمینی بودند و خواهان پیروزی انقلاب، البته درباره بعضی سنن، مانند حجاب و چیزهای دیگری با ایشان موافق نبودند.

 حضور: بله، البته آن موافقتها و طرفداریهای اوایل انقلاب اسلامی از طرف اروپاییها با توجه به فرهنگ اروپایی و شناختی بود که از حکومت طاغوت داشتند، هرچند دولتهایشان به خاطر منافع اقتصادی خود از نظام سلطنتی حمایت می کردند. اما احتمالا عدم درک عمیق انقلاب اسلامی و بمباران تبلیغی علیه این انقلاب بعدا آنها را از انقلاب اسلامی دور کرد. ولی اروپاییهایی که به درک عمیقتری از انقلاب نایل شدند و این توفیق الهی شامل حال آنها شد ارتباط بیشتری با این پیام الهی یافتند و گرایش بیشتری به انقلاب اسلامی نشان دادند مانند خود شما. ولی در کشورهای اسلامی و مستضعف جهان سوم موضوع مقطعی نبود. آنان آمال و آرزو و اهداف دینی و اعتقادشان را در انقلاب اسلامی می بینند و در پیام جهانی این انقلاب، نظر شما چیست؟

 کومینز: این انقلاب که ریشه گرفته از اسلام و شریعت است با رهبریهای امام خمینی تاثیرات شگرفی در کشورهای جهان سوم داشته است. ایده ها و افکار امام خمینی شبیه پیامبر اسلام است. نوعی مشابهت و همانندی میان ایشان و حضرت رسول (ص) وجود دارد: وحدت میان مسلمین، حمایت از مستضعفین، کمک و نگهداری از بیوه ها و ایتام. امام خواهان این است که به همه مردم افتخار آزاد بودن بدهد، همانند پیامبر اسلام.

 من در کتابم نوشته ام، در آن جا نوشته ام که آخرین وصیت امام خمینی با آخرین وصیت پیامبر اسلام بسیار شباهت دارد. هر دو ایده های مشابه دارند. هر دو خواهان حمایت از مستضعفان و افراد بسیار فقیر هستند. آنها به فقرا، ایتام، زنان و محصلین اهمیت می دهند. من فردی اسپانیایی هستم و آمده ام این جا کتابی بنویسم ولی اکنون دارم نظریات خود را بیان می کنم و معتقدم کمک و دستگیری از مستضعفین و فقرا یک امر ضروری است و پیام امام خمینی نیز همین بوده است. در واقع امام نوید رهایی محرومان را از استعمار سیاسی و اقتصادی که قرنها از آن رنج برده اند سر داده است.

 حضور: با توجه به این که شما نامه امام خمینی را به گورباچف مطالعه کرده اید نظر شما درباره این نامه چیست؟

 کومینز: نامه امام خمینی به گورباچف یک مدرک بسیار مهم است; نامه ای که در اضمحلال شوروی سابق نقش داشت. به نظر من محتوای این نامه در نابودی نظام نامردمی کمونیستی حاکم بر آن کشور که جز فقر و محرومیت برای مردم نیاورده بود، نقش داشت.

 حضور: حتما فتوای حضرت امام را درباره سلمان رشدی مرتد ملاحظه کرده اید. شما درباره این نویسنده شیطان زده چه نظری دارید؟

 کومینز: سلمان رشدی یک هندی زاده به ظاهر مسلمان و نویسنده ای مرتد است. به خاطر مسیر فکری غلط و راه خطایی که برگزید، مستوجب کیفر الهی است.

 حضور: شما که شاهد تهاجم خبری - تبلیغی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا علیه انقلاب اسلامی هستید علت این همه دشمنی را در چه می دانید؟

 کومینز: تبلیغات غرب یک ابزار قدرتمند در دست سرمایه داران است. آنها بر ابزارهایی چون رادیو، تلویزیون، مطبوعات، شبکه های اطلاعاتی مانند اینترنت و. . .تسلط دارند. ابزارهای قدرت مندی که دنیای غرب خصوصا آمریکا آن را علیه اسلام به کار گرفته است. زیرا این دین مدافع طبقات ضعیف می باشد و آنان را که طرفدار سرمایه داری و سلطه جویی هستند استکبار می داند. در واقع فقط این انقلاب اسلامی است که علیه طاغوت می تواند باشد و از حقوق پایمال شده مستضعفین دفاع نماید.

 حضور: به نظر شما مسلمانان چگونه می توانند در برابر غول استکبار که مجهز به انواع تجهیزات بویژه وسایل عظیم ارتباطی - اطلاعاتی است مقاومت کنند؟

 کومینز: اگر مسلمانان در پیروی از آیین اسلام متحد باشند و راه امام خمینی را که همان راه اسلام راستین است ادامه دهند، مقاومت دشوار نیست، وحدت مسلمین که اساس کار است امکان پذیر می باشد. البته دشواری در آن جاست که اتحاد در میان کشورهایی که با جمعیت زیاد دارای حکومتهای سیاسی خاص مانند پادشاهی هستند با حکومتهای مردمی و جمهوری اسلامی مساله ساده ای به نظر نمی رسد.

 دنیای کنونی بین شمال و جنوب تقسیم شده، شمال قدرتمند و جنوب ضعیف. قدرتمندان نمی خواهند هیچ گونه کمکی به ضعفا نمایند. آنها می خواهند هر روز بر قدرت خود بیافزایند، در این رابطه بیداری مسلمانان یک نیاز تاریخی است. باید ملتهای بزرگ و پر جمعیت مسلمان با یکدیگر متحد شده و در بیرون آمدن از وضعیت ناهنجاری که دارند به خصوص وضع اقتصادی کوشش کنند.

 حضور: در پایان به عنوان یک نویسنده نقش ادبیات را در ایجاد ایمان و تهذیب نفس آدمی و نهایتا اصلاح جوامع چگونه می بینید؟

 کومینز: انسان نیاز به اصلاح شدن دارد، و ادبیات به خصوص ادبیات انقلابی در ایجاد ایمان و اصلاح اجتماع می تواند نقش بزرگی بر عهده بگیرد.

 بد نیست اضافه کنم که در حال حاضر مشغول تفسیر اشعار امام خمینی نیز هستیم. با تلاش و علاقه این کار را انجام می دهیم و سعی داریم در حد ممکن از طریق فن شعر، اشعار را به خوانندگان اسپانیایی زبان بشناسانیم. حتی قصد داریم این کار را به زبان فارسی هم انجام دهیم. پیشنهادهایی هم برای ترجمه به زبان انگلیسی شده که البته این کار باید در قالب نظم و مطابق با چهارچوب اشعار امام خمینی (ره) انجام پذیرد.

 

منبع : www.hawzah.net

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=2540
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.