ای مصیبت زدگان گرد هم آیید همه
آن که این غم خورد امروز شمایید همه
هم بنالید و بگریید چنان باتمیان
به فغان آمده و نوحه سرایید همه
به لب آرید کف و سینه خراشید به چنگ
که شما خسته تقدیر جفایید همه
هم چو ابر از پس هر ناله ببارید سرشک
چون سراحی ز دهن خون بگشایید همه
وقت آن آمده تا پاره شود بند گلو
و ز سر درد بنالید که نایید همه
خاک بر سربفشانید و سپس ندبه کنان
زین مصیبت سر انگشت بخایید همه
قصد تاراج گلستان که را کرده خزان
مات و حیرت زده آخر به چه پایید همه
می رود آن که ردای دل مجروح شماست
مگذارید که محتاج دوایید همه
می رود آن که وجودش همه عشق است و شرف
بی وجودش همه در عین لایید همه
می توان گفت که از فیض مبارک دم اوست
که زبند ستم امروز رهایید همه
می رود آن که سرودش همه آزادی بود
گر بمیرید از این غصه سزایید همه
حلقه گوش نمایید سخنهایش را
بشونید این سخنم گر شنوایید همه
ره مپیمود به غیر از ره سرخ شهدا
گر پوینده راه شهدایید همه
دل مبندید به دنیا و زر و زیور او
که شما پیرو آیین خدایید همه
شاعر: منصور دولتی از شعرای شهرستان قروه در استان کردستان
منبع : www.mehrnews.com