خشم امام خميني از راندن فقير یک شب فقیری برای عرض حاجت آمد. بعضی از آقایان بودند و با او برخورد خوبی نکردند. حضرت امام(ره) از دور با دقت مواظب بود، هنگامی که برای زیارت از مجلس بلند شد، به درب بیرونی رسید به مسئول بیرونی سخت اعتراض کرد و گفت:
این چه طرز برخورد است؟
جواب داد: او دیروز آمده بود و روز قبل نیز آمده بود و روز قبلش نیز امده بود.
امام(ره) فرمودند: بگذارید بیاید، محتاج است، نیازمند است و حاجتش او را واداشت که این جا بیاید و حاجتمند نمی بیند مگر حاجت خود را، یا باید حاجتش را براورده کنیم یا با بیانی او را راضی کنیم، نرجانید مردم را .
بة طوری امام خشمگین بودند که آثار خشم و ناراحتی در ایشان ظاهر بود.
منبع : سرگذشتهای ویژه از زندگی امام(ره) )
|