با ظهور مهدى فروغ ازلى تابيدن مى گيرد، و شعشعه قدس سرمدى پرتو افشان مى گردد. مهدى، مركز اسرار ربوبى و خاور انوار ازلى است. مهدى، جلوه« حقيقة الحقايق» است، و خود، « عصارة العصارات» است. مهدى است كه بر او حلّه هاى قدسى در پوشيده اند، و اشعه انوار عالم قدس، از آن پيكره پاك، همواره مى تابد: « عليه جيوب النّور، تتوقّد بشعاع ضياء القدس».
اوست تجلّى تام، و حجاب ازلى قديم، چنان كه در زيارت او مى خوانيم: « السّلام على حجاب الله الازلىّ القديم»
آن امام را، در حال غيبت، به خورشيد تشبيه كرده اند كه در پس ابر باشد. در اين تشبيه وجوهى چند ملحوظ است. يكى از آن وجوه را، علامه مجلسى، چنين ياد كرده است:
نور وجود و علم و هدايت، به وسيله مهدى«ع» به خلق مى رسد، زيرا كه به احاديث بسيار ثابت شده است كه محمد و آل محمد «ص» علل غايى ايجاد خلقند. بنابراين، اگر آنان نبودند، نور وجود و تحقق به ديگران نمى رسيد. معارف واقعى و حقايق راستين نيز به بركت آنان و توسل جستن به ايشان به كسان افاضه مى شود.
هم چنين بلاها و گرفتاريها به فيض آنان برطرف مى گردد. اگر ايشان نبودند، مردم با اين اعمال قبيح، مستحق همه گونه عذاب بودند چنان كه در قرآن كريم فرموده است:« و ما كان الله ليعذّبهم و انت فيهم : تا تو اى پيامبر، در ميان مردمى خداى آنان را عذاب نمى كند.». و خيلي از افراد خود، بارها و بارها، تجربه كرده اند كه به هنگام پيچيدگى كارها و افتادن دشواريها و دور شدن از درگاه خدا و قطع شدن آثار فيوضات الهى، همين كه به آنان توسل جسته اند و آل محمد«ص» را واسطه قرار داده اند، به اندازه ارتباط معنويى كه در آن حال حاصل شده است، مشكلات حل شده و برطرف گشته است. و آنان كه چشم دلشان به فروغ ايمان روشن است، اين چگونگى را در مى يابند.
تصفيه اردوگاه
يقين است كه ياران امامى كه شعاع ضياء قدس از مشرق وجود او مى تابد، بايد پاكان و پاكيزگان باشند. بايد در اردوگاه او خالصان و سره شدگان گرد آيند و چنين خواهد بود. اين است كه شيعه آل محمد«ص» بايد از نعمت اين علم و معرفت و اعتقاد بهره گيرد و به در گاره خدا سپاس گزارد و بر ولاى امامان و حب آنان و پيروى از آنان باقى باشد. بايد اين ولا و حب را در جان خويش زنده بدارد و همواره در قلب خود حاضر بسازد و آن پيروى را به عمل درآورد، تا اجر شهيدان «بدر و احد» نصيب او گردد يعنى آن شهيدان كه شالوده ايمان را استوار ساختند.
اشاره كرديم كه در روزگار غيبت، مردم مؤمن به سختى امتحان مى گردند و پيوسته غربال مى شوند تا خالصان بمانند و نا خالصان بروند. آرى پيوسته ناخالصها و ناخالصيها دور ريخته مى شوند. مؤمن به آل محمد«ص» بايد هميشه بكوشد تا از راه داشتن عقيده صحيح و ايمان قوى و فكر روشن و آگاهى عميق و عمل صالح در رديف خالصان مخلص جاى گيرد تا از صف شيعه مهدى«ع» خارج نگردد و به عنوان « ناخالص» طرد نشود. آن كسان كه در روزگار غيبت، ايمان صحيح و عمل صالح داشته باشند، اگر ظهور را هم درك نكنند، مانند كسانيند كه ظهور را درك كنند و درخيمه و در خدمت مهدى باشند.
شيعه عصر انتظار، لازم است كه در شناخت عقايد حقّه و معرفت امام و مقام امام، كوشا و ثابت قدم باشد و اين اعتقاد راستين به « حقّ بزرگ» را كه به او رسيده است و او خود نيز آن را به مرحله «بصيرت» و « يقين» رسانده است، نگاه دارد و به آيندگان بسپارد. لازم است خاندان و فرزندان خود را با اعتقاد به عقيده حق و نور معرفت و شعاع ولايت و توجه به عمل صالح تربيت كند و بر آن شيوه ثابت بدارد. بايد در ميان مردم منتظر، محبت و عطوفت برقرار باشد و توانگران به ناتوانان برسند و بايد همه ، دشمن ظالم و ياور مظلوم باشند... اينها سفارش ائمه طاهرين«ع» است...
در روايتى چند، كه رسيده است كه پيش از پيدا شدن آثار قيام« قائم» دست به اقدامى نزنيد، ظاهرا مقصود- بر فرض صحّت اين روايات- اقدام براى تأسيس حكومت جهانى و نشر توحيد و عدل در آفاق تا آفاق گيتى است، زيرا اين گونه اقدامى كار هيچ كس نيست، جز ولىّ اعظم و مصلح اكبر و آن انقلاب است كه آثار كيهانى دارد،
( استفاده با ذکر منبع ” fajr57.ir ” جایز است )