تاريخ انتشار: 07 شهريور 1390 ساعت 13:17:50
عوام زدگي در اجراي دستورهاي ديني

«...ما وقتى كه به متن دين اسلام نگاه مى‏كنيم مى‏بينيم به دستورهايى كه صريحاً از خود دين رسيده است، در شرايط مختلف شكلهاى مختلف داده است، آن هم با چه سهولتى! مثلًا به ما مى‏گويد نماز بخوانيد، روزه بگيريد. براى نماز وضو بگيريد، غسل بكنيد. تمام، دستورهاى مؤكّد و واجب. اما مى‏گويد اگر مريضى و نمى‏توانى ايستاده نماز بخوانى، نشسته نماز بخوان. اگر بگويى اين قدر مريضم كه نمى‏توانم نشسته بخوانم مى‏گويد همان‏طور خوابيده بخوان، اصلًا نماز تو در اين جا همين است كه فقط ذكرها را بگويى. اگر طبيب گفته باشد حرف هم نبايد بزنى، مى‏گويد بايد با ايماء و اشاره بخوانى. اين جا ديگر جاى لجاجت و يك دندگى نيست.

چند سال پيش مرد عالمى بود كه البته در عتبات سكونت داشت و چون مريض شده بود به تهران آمده بود. چشم او را عمل جراحى كرده بودند و عمل هم با موفقيت انجام يافته بود. اطبا او را از شستشو منع كرده بودند. ولى او آدمى بود كه حالت يك دندگى داشت، مى‏گفت: اطبا نمى‏فهمند، فقط جراحى را كه آن هم از نوع خياطت و دوزندگى است مى‏فهمند، ديگر هيچ چيز نمى‏فهمند. پس از چندى بدون اجازه طبيب به قم رفت و در آن جا به يكى از حمامها رفت و داخل خزينه كثيف آن شد و به همين جهت چشم او چرك كرد و بالاخره به كلى كور شد. آيا اين آدم مطابق دستور اسلام عمل كرد يا برخلاف دستور اسلام؟ البته برخلاف دستور اسلام. اسلام مى‏گويد وقتى وضو برايت خطر دارد بايد تيمم كنى، اگر وضو بگيرى اصلًا نمازت باطل است. اگر اطبا گفته باشند كه روزه برايت ضرر دارد يا خوف ضرر داشته باشى، نمى‏توانى بگويى مگر چطور مى‏شود كه من در اين ايام احياء روزه بگيرم، چون اگر روزه بگيرى اصلًا روزه‏ات باطل است، بعد هم بايد قضاى آن را بگيرى.

 

بنابراين، خود دستورهاى دين آن چنان شكلهاى مختلف دارد كه انسان حيرت مى‏كند. اين براى آن است كه مصلحتها فرق مى‏كند و همان حساب اهمّ و مهم است.

مى‏گويد در سفر كه مى‏روى نمازت را شكسته بخوان، روزه هم نگير. قرآن مى‏فرمايد: وَ مَنْ كانَ مَريضاً اوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ ايّامٍ اخَرَ هركه مريض يا در سفر است نبايد روزه بگيرد، بگذارد براى روزهاى بعد. چرا؟ خود آيه دليلش را مى‏گويد: يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لايُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ  خدا در تكاليفى كه براى شما معين مى‏كند، آسانى و سهولت را مى‏خواهد نه سختى. اين شريعت، شريعت سهله و سمحه است.

ولى اغلب مردم قبول نمى‏كنند. در صدر اسلام كه تازه تكليف روزه آمده بود، در ماه رمضان جنگ بدر پيش آمد. پيغمبر اكرم فرمود: چون در حال سفر هستيد نبايد روزه بگيريد. مردم مى‏گفتند: چطور مى‏شود ما در ماه رمضان روزه نگيريم؟! واقعاً ناراحت بودند كه روزه خودشان را افطار كنند.

مرحوم آقا شيخ عبد الكريم[حايري يزدي مؤسس حوزه علميه قم] در اين اواخر پير شده و مريض احوال بودند، ولى در ماه رمضان گاهى روزه مى‏گرفتند. به ايشان گفتند فتواى خود شما برخلاف اين است، در فقه مى‏گوييد اگر كسى خوف ضرر داشته باشد نبايد روزه بگيرد. اصلًا خود شيخ و شيخه (مرد پير و زن پير) موضوعيت دارد، خودشان از مستثنى‏ها هستند كه لازم نيست احتمال ضرر بدهند. اينها اگر مشقت هم برايشان باشد نبايد روزه بگيرند.

مى‏گفتند: فتواى خودم اين است ولى آن رگ عوامى‏ام نمى‏گذارد كه من روزه‏ام را بخورم. البته همين جور است، ولى دستور اسلام غير از اين است.

اينها براى اين است كه ما درك بكنيم كه دين اسلام چگونه خودش خودش را با احوال و اوضاع مختلف تطبيق مى‏دهد، نه اين كه ما آن را تطبيق بدهيم.

 البته يك كارهايى است كه ما از پيش خود مى‏خواهيم بكنيم- همان‏طور كه عرض شد- مثل اينكه حَىَّ عَلى‏ خَيْرِ الْعَمَل را از اذان برداريم و چيز ديگرى جايش بگذاريم يا نماز را به تركى بخوانيم. اينها جهالت است. يك حسابهايى است كه خود اسلام آنها را در متن خودش گنجانده است. ما بايد متفقّه باشيم، بصير باشيم، از همان حسابها استفاده كنيم و بهره‏مند شويم.

                   

** مجموعه آثار شهيد مطهري ، جلد 21 ، صفحه 172 تا 174 **

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=2300
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.