در فراز اوّل از دعاي روز پانزدهم ميخوانيم:
خدايا! امروز طاعت بندگان خاشع را نصيبم كن.
خداوند متعال نمازگزاراني را اهل رستگاري ميداند كه در نمازشان خاشع باشند. "خشوع " در طاعت و عبادت، جايگاه مهمي دارد. آن عبادتي ارزشمند است كه با حضور قلب و خشوع باشد و اين حالتي است كه از قلب بر ميخيزد و احساسي است كه انسان را به محضر حق ميبرد، جهت و مسير را يكي ميكند و دل را از هواهاي ديگر ميشويد و پاك ميكند.
"نماز " بي خشوع مانند جسد بيجان است. مردهاي است كه از او حركتي بر نميخيزد و كاري از او ساخته نيست. شخصي خدمت اميرالمؤمنين عليهالسلام رسيد و عرض كرد: "عبادت من از روي خضوع و خشوع است. " حضرت فرمود: "چگونه خضوعي؟! " عرض كرد: "در نماز فقط به خدا فكر ميكنم و از غير او غافل ميشوم! " حضرت فرمود: "اكنون با همين حالتي كه گفتي دو ركعت نماز بخوان تا من شتري به عنوان جايزه به تو عطا كنم. " آن شخص به نماز ايستاد و پس از اتمام نماز تقاضاي جايزه كرد!
حضرت فرمود: "چگونه نماز خواندي؟ " عرض كرد: "همانگونه كه گفته بودم و به هيچ چيز جز خدا نميانديشيدم! " حضرت فرمود: "باز هم تأمل كن ببين در نماز چه فكري در سر داشتي؟ " عرض كرد: "تنها چيزي كه گاهي فكر مرا به خود مشغول ميساخت، اين بود كه شتري كه شما به من عطا ميكنيد سرخموي است يا زرد موي؟! "
آري، اينگونه نماز از سقف خانه بالاتر نميرود و سبب معراج مؤمن و هيچ تقربي نميشود. چشمها روي نقش و نگار فرش و پُشتي و دستها بر روي محاسن و صورت مشغول است. حواس ششگانه به شش جهت گريختهاند و هركدام كاري انجام ميدهند. غصهها و غمها، قسطهاي ماهانه و گم كردهها در نماز به سراغ انسان ميآيند. نقشهي كارهاي روزانه و كسب و كار و اقتصاد و اداره و خانه و موارد ديگر، خضوع و خشوع را از انسان ميگيرند و نماز بيروح تحويل انسان ميدهند.
كسي كه در نماز، ياد خدا را در دل داشته باشد و متوجّه جبروت او گردد، بيگمان با چشمي هراسان و قلبي خائف خدا را عبادت ميكند. سجادهاي كه با اشك و ناله به درگاه خدا پهن ميشود و سرانجام با خون رنگين ميشود، سجادهي خاشعين و سجادهي اميرالمؤمنين عليهالسلام است. قرآن كريم در توصيف مؤمنان چنين ميفرمايد:
مؤمنان در نمازشان خاشعند1
امام صادق عليهالسلام فرمود كه خداي متعال به موسي عليهالسلام فرمود:
در شب و روز مرا بسيار ياد كن و هنگام ذكر من خاشع باش و به هنگام بلايم، شكيبا باش.2
همچنين امام صادق عليهالسلام در ضمن دعا از خداوند چنين درخواست ميكند:
خدايا! به تو پناه ميبرم از تني كه سير نشود و از قلبي كه خاشع نگردد و از دعايي كه به اجابت نرسد و از نمازي كه سود ندهد3
در فراز دوّم از دعاي اين روز مبارك، چنين ميخوانيم:
خدايا! سينهام را به توبهي فروتنان، فراخ ساز
"شرح صدر "، و سينهي گشاده، حالتي از ايمان است كه از توكل مطلق، بينيازي از مردم، قدرت تحمل فراوان و ارادهي استوار سرچشمه ميگيرد. در اين حالت معنوي انسان ميتواند به جنگ مشكلات و مصائب برود. دريا دل ميشود، ترس و واهمه از بين ميرود. از شكستها افسرده و ملول نميشود. از كمي ياران دلتنگ نميگردد و از انبوه دشمن نيز نميترسد. مسايل جزئي دنيا و دنياپرستان او را از هدف باز نميدارد و قدرت روحي او، كوه مصايب را آب ميكند.
در قرآن كريم، "سعهي صدر " يكي از مواهب بزرگ و "ضيق صدر " يكي از كيفرهاي الهي شمرده شده است. خداوند به عنوان يك موهبت عظيم به پيامبر خود ميفرمايد:
اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَك4
آيا سينهي تو را وسيع و گشاده نساختيم.
آري، برخي افراد روحشان آنچنان باز و گشاده است كه براي پذيرش هر واقعيتي هرچند بزرگ آمادگي دارند؛ امّا برعكس روح بعضي چنان تنگ و محدود است كه گويا براي نفوذ هيچ حقيقتي در آن راهي و جايي نيست
.
در فراز دوّم از دعاي اين روز، از گشادگي سينه و تنگي آن سخن به ميان آمد. افق ديد افراد بيبهره از "شرح صدر "، به زندگي روزانه محدود خواهد بود. اگر نعمتي به آنان برسد گويا به همه چيز دست پيدا كردهاند و اگر كمترين تغييري در آن پيدا شود، همه چيز را پايان يافته مييابند.
از پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم پرسيدند: "شرح صدر چيست؟ " فرمودند: "نوري است كه خدا در قلب هر كس بخواهد ميافكند و در پرتو آن روح او وسيع و گشاده ميشود ". پرسيدند: "آيا نشانهاي دارد كه با آن شناخته شود؟ " فرمود: "آري، نشانهاش، توجه به سراي جاويدان و دامن برچيدن از زرق و برق دنيا و آماده شدن براي مرگ است، پيش از آن كه مرگ فرا رسد. "5
ائمه معصومين عليهمالسلام اسوه صبر و مقاومت و سعه صدر هستند زيرا هركدام در زمان خود با مصيبتهاي گوناگوني دست و پنجه نرم كردند و كينه و عداوتهاي دشمنان كوچكترين تأثيري در ادامهي راهشان نداشت.
به عنوان نمونه، حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام با همهي وجود از ولايت علي عليهالسلام دفاع كرد و مصيبتها را يكي پس از ديگري به جان خريد و بر اثر همين مصيبتها بود كه در سنين جواني به ديدار ايزد شتافت، اما خم به ابرو نياورد.
همانگونه كه در ابتدا اشاره شد، اين شرح صدر و حالت فوقالعاده به دست نميآيد، مگر اين كه در انسان تغيير حاصل شود و آن نيز به وسيلهي توبه همراه با فروتني است.
در فراز آخر از دعاي اين روز مبارك، ميخوانيم:
اي ايمني دلهاي ترسان!
چون خداوند متعال، "غفار الذنوب " است، دلهاي وحشتزده از عذاب قيامت، بيكسان، سرگشتگان، خستهدلان و فراريان را پناه و امان ميدهد.
آري، خداوند متعال امان و محل امنيت است، نقطهي اتّكا و اميدواري اهل ايمان است؛ آنان كه از عذاب خداوند و آتش دوزخ ترسانند، به او پناه ميبرند.
ما در دو جهان، غير خدا يار نداريم
جز ياد خدا، هيچ دگر كار نداريم
ما مستِ سَبوييم، ز ميخانهي توحيد
حاجت به مي و خانهي خَمّار نداريم
در روي زمين، چون دِل ما گنج معاني است
دينار، چه باشد، غم دينار نداريم
__________
پي نوشت :
1ـ مؤمنون، 2.
2ـ اصول كافى، ج 4، ص 256.
3ـ مجمع البيان، شيخ طبرسى، ج 4، ص 380.
4ـ انشراح، 1.
5ـ مجمع البيان، ج 4، ص 363.
ماخذ : كتاب "راهِ بندگي "
منبع : http://www.aqrfarhangi.ir/tabid/1147/View/5370default.aspx