به نوشته روز چهارشنبه روزنامه یدیعوت احرنوت، هدف اولیه این عملیات، جمع آوری اطلاعات در خصوص سه نفر از شخصیت های حزب الله به منظور ربودن آنها بود اما در آخرین دقایق، تصمیم عوض شد و این عملیات به یک هجوم نظامی تمام عیار منتهی شد از این رو هیچ آمادگی برای حوادث پس از این عملیات وجود نداشت.

این گزارش افزود در یک جلسه مهم که در اوت سال ۱۹۹۱ میلادی ( ۱۳۷۰ )با حضور فرماندهان اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی برگزار شد، موضوع خلبان مفقود اسراییلی “رون اراد” مطرح و تصمیم گرفته شد که به منظور مبادله وی، برخی از شخصیت های حزب الله به عنوان برگ برنده گروگان گرفته شوند.

طی این جلسه نام سه تن از اعضای حزب الله مطرح شد که سید عباس موسوی یکی از آنها بود.

در ۱۲ فوریه سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱ ) دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی از طریق رسانه ها مطلع شد که موسوی به همراه تعدادی دیگر از سران حزب الله در مراسم سالگرد شهادت شیخ “راغب حرب” در منطقه “جبشیت” در جنوب لبنان حضور می یابد اما زمان دقیق حضور وی مشخص نیست.

طی جلسه ای، مقامات اطلاعاتی صهیونیستی تصمیمی بر این منوال اتخاذ می کنند که به مراسم به عنوان نمونه ای تمرینی نگریسته شود تا در مراسم مشابهی، عملیات ربایش صورت پذیرد. هیچ یک از افراد حاضر در جلسه فکر نمی کردند که این مساله به یک عملیات واقعی تبدیل شود.

تیم حفاظتی دبیرکل حزب الله متشکل از سه تا پنج خودرو بود که معمولا مشخص نبود که وی در کدام یک از خودروها حضور دارد.

تیم اطلاعاتی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی طی تصمیمی که تنها مختص به این نیرو بوده به امکان هجومی کردن این عملیات تاکید می کند؛ امری که با تصمیمات قبلی فرماندهان ارشد اطلاعاتی این رژیم کاملا مغایر بوده است.

“ایهود باراک” فرمانده ستاد ارتش در جلسه طراحان این عملیات شرکت کرد و در این جلسه مخالفان و موافقان نظرات خود را بیان کردند.

به نوشته یدیعوت احرنوت، مخالفان این عملیات به هیچ وجه جسارت کافی را برای ابراز مخالفت با این طرح نداشتند.

در روز حادثه یعنی در تاریخ ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ ( ۱۳۷۱ ) در اتاق عملیات در خصوص عکس هایی که هواپیماهای جاسوسی از خودروهای محافظت از موسوی گرفته بودند، بحث و گفتگو می شود؛ نیروی هوایی آماده هرگونه حمله بود اما مقامات صهیونیست مطمئن نبودند که موسوی در خودروهای این تیم حفاظتی حضور دارد یا خیر.

“اسحاق شامیر” نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی نیز از این طرح اطلاع نداشت و در همان روز عملیات طی تماسی تلفنی به وی اطلاع داده شد.

در ساعت ۱۵:۵۵ دقیقه پس از این که با شامیر تماس گرفته می شود، وی در جریان کامل جزییات قرار می گیرد و پس از یک دقیقه تفکر، با تاکید می گوید که موسوی را باید بکشند.

در ساعت ۱۶:۱۰ بعد از ظهر خودرو های تیم حفاظتی موسوی به نزدیک روستای “تفاحتا” می رسد، یکی از هواپیماهای نیروی هوایی اولین موشک را به خودرو سوم زد؛ سپس به سوی خودروی اول آتش گشوده شد که در هدف گیری اشتباه رخ می داد. سپس با موشک های بعدی این خودرو منفجر و خودرو ی دیگر نیز منهدم شد.

در ساعت شش بعد از ظهر مشخص شد که موسوی به همراه خانواده خود در خودرو دوم بوده است؛ نهایتا در ساعت هشت شب، “موشیه ارینز” در بخش خبری مرکزی، خبر ترور موسوی را اعلام کرد.

حزب الله در پاسخ به این اقدام شمال فلسطین اشغالی را با کاتیوشا به شکل گسترده موشک باران کرد.

به نوشته این روزنامه پس از گذشت بیست سال از این حادثه هنوز بین سران رژیم صهیونیستی این بحث در خصوص ضرورت این عملیات وجود دارد؛ به نظر بسیاری از کارشناسان رژیم صهیوینستی به عواقب این اقدام نیندیشیده بود و در اجرایی ساختن آن شتاب به خرج داد.

منبع : ابنا

** با تشکر از ارسال کننده آقای عظیم نقی زادگان **