تا چند وقت پیش هر کسی می خواست بگوید زیر میزی ،چند باری این سو و آن سو را نگاه می کرد، تن صدایش را کم می کرد و با لحنی آرام و در گوش طرف مقابل از شرط و شروطهای مخفی و دور از چشم همگان سخن می گفت، اما به لطف برخی از دلایل که شاید ریشه در نفس سرکش یا در جیب و شرایط اقتصادی ما دارد،چند وقتی هست که دیگر این تن صدا کم کردن ها و در گوشی ها در برخی از مبادلات از میان رفته و حتی دیده شده که همین برخیها باد در غبغب انداخته و با سری بالا از خواستههای خود دم می زنند.
چند وقتی هست که تبادلات و دست به دست شدن ها در برخی مبادلات و فعالیت های اداری و حتی پزشکی، قبح خود را از دست داده و به راحتی از آن دم زده میشود و همین روزها ست که دیگر واژه زیر میزی برای همیشه جای خود را به پدیده رو میزی بدهد.
شاید جالبتر از همه، توجیهات و سر پوش گذاشتن های برخی از ما در این تبادلات نا میمون هست که به قدری قاطعانه گفته میشود که گاهی انسان را به سمت متقاعد شدن نیز پیش می برد.مجبورم، کارم گیر بود ،چاره ای جز این نداشتم،من فقط شیرینی دادم، اینها تنها نمونه ای از واژه هایی است که بیانگر ادله های ما است.بهانه هایی که خیلی از سرشناسان و افرادی که خود دستی در کار دارند نیز به کاربرده و به نوعی قربانی این مبادلات شوم شده اند برای مثال از یکی از نمایندگان تازه نفس بهارستان نهم شنیدم که علی رغم پزشک بودن، مجبور به پرداخت زیر میزی شده است!!
نتیجه بهتر درمان، مستلزم چرب کردن سبیل درمانگر
دست به دست شدن این تبادلات در حیطه پزشکی، اهداف متفاوتتری را در سر دارد، به طوری که برخی معتقدند تا زمانی که دستمزدها و تعرفههای پزشکی به حقیقت نزدیکتر نشود،شاهد این نارساییها هستیم به همین منظور هر کس باید برای فعالیت خود، درآمد و دامنه فعالیتهای مشخصی داشته با شد و بیمهها نیز فعالتر و دستمزدها تأمین شود.
متأسفانه پدیده رومیزی در سیستم مقدس آموزش هم دیده شده است به طوری که برخیها معتقدند که خرید و فروش مدرک امروز از آب خوردن راحت تر شده است و فقط کافی است که کمی سر کیسه شل شود و آنگاه است که ره چند ساله، یک شبه طی میشود اما چه طی شدنی که به درد هیچ کس نمیخورد و علمی را به دنبال ندارد .
پول بده، مدرک بگیر
گویی برخی از پزشکان از همان دوران دانشجویی به فکر شمارش صفرهای درآمد خود هستند و اگر این مهم از کانال معمولی خود تأمین نشود، تبادلات دیگر را اولین راه برای رسیدن به این مهم میدانند و نکته جالبتر این جاست که لزومی ندارد رسماً اسمی از رشوه و زیر میزی و یا رومیزی به میان آید، بلکه ارسال بیماران از بخش دولتی به خصوصی مصداق این امر است که تعدادی از پزشکان خواهان مطالبات بیشتر هستند، به این نکته میتوان این مطلب را اضافه کرد که دیده شده است تعدادی از همین اطبای محترم، اقدام به انجام اعمال جراحی اضافی میکنند به طوری که بیمار بی خبر از همه جا نیاز مبرم به عمل جراحی ندارد اما پزشک محترم به علت افزایش میزان کارانه میلیونی خود، خواهان این عمل است و سر آخر این دانشجوی بیچاره است که درصد زیادی از عمل را بر عهده دارد.
شیرینی ما یادت نره!! جمله ای تلخ اندر حکایات رومیزی
متأسفانه این جمله اگر چه ظاهر شیرینی دارد اما از حقایق تلخی سخن میگوید و متأسفانه در بعضی از سیستمهای اداری نیز دیده شده است که کارمند پس از انجام وظیفه خود، خواهان حق و حقوق اضافی از جیب ارباب رجوع بینوا است، با این وجود باید به این مطلب نیز اشاره کرد که فقط مظنه زیر میزیها ست که بسته به نوع ادارات و سازمانها و پستهای افراد متفاوت است، وگرنه من همان رشوه خواهم که هستم…
علاوه بر رواج زیر میزی در سیستم بوروکرات اداری ، در بازار آزاد هم متأسفانه این پدیده به وفور دیده میشود، تجارت به قول برخیها عجین شده است با این مسئله و اگر هم به طور مستقیم این واژه را به کار نبرند، مشتقات آن نیز استفاده میشود، به طوری که رواج این مسئله در مرزهای آزاد و گمرک بیشتر است.برای عبور کالاهای آزاد و اجناسی که میخواهند از قوانین مالیاتی فرار کنند و اغلب از کشور دوست و برادر چین وارد کشورمی شوند، باید سبیل خیلیها را چرب کرد و برخی از دلالهای بازاری که معمولاً یک طرف ماجرا هستند ،بیش از سایرین به این مسئله تن میدهند.
متأسفانه ،این مسئله به همین جا ختم نمیشود و در بحث پایان نامهها و اجرای تحقیقات نیز افرادی مشغول به ارائه خدمات هستند که فقط کافی است دانشجو و یا مخاطب در خواست موضوع دهد و با کمترین اتلاف وقتی ، تحقیق و یا پایان نامه آماده دفاع خواهد بود.
نکته پایانی
با این همه شاید بتوان گفت که علت رواج و آشکار شدن این تبادلات از سر چشمه های متعددی آب میخورد، سر چشمههایی که حتی یک نفر را درگیر نمیکند، بلکه خانواده ای قربانی این پولهای کثیف میشود، اصلاً چرا سر خود را شیره بمالیم و سر این بحث کنیم که زیرمیزی یا رومیزی، یک دفعه بگوییم رشوه و خیال همه را راحت کنیم.چرا این دسته از تبادلات را در سیستم بوروکراسی خود راه دادهایم به عوامل متعددی برمی گردد، شاید اگر زیادهخواهیهای بسیاری از خانوادهها نباشد ، تن دادن به رشوه گیری هم رخ نمیدهد، شاید اگر کمی وجدان کاریمان بالاتر میرفت و در انجام وظایف رضای خدا را نیز در نظر میگرفتیم، رشوه گیری رواج نمییافت، مسلماً باید بدانیم که اگر در کارهای خود خداوند را به عنوان تنها راه گشای امور بدانیم و تمام عزم مان را بر توکل به او جزم کنیم، فعالیتها به درستی اجرا خواهند شد و آن گاه است که ما شاهد ده گام خدا به ازای همت و یک گام کوچک خود هستیم .
مهدیه محمدی
بخش اجتماعی تبیان
*با تشكر از ارسال كننده : جناب آقاي عظيم تقي زادگان *