شاید شما بگویید این مسئولان بیکفایت هستند که باید خجالت بکشند؛ اما آیا رفتار اجتماعی ما هم در برابر مسائلی از این دست، درخور و شایسته شأن انسانی ماست؟ اکنون دیگران برای اشتیاق مردم ما به مرغ فیلم تمسخر آمیز درست می کنند!
در میان پیامهای اخبار مرتبط و کمی مرتبط و کاملا بی ارتباط «تابناک» به قیمت مرغ و گوشت، هر روز چندین کامنت با این مضمون دیده میشود که: «راستی مرغ کیلویی چنده الان؟».
این شاید برخاسته از نوعی شوخطبعی خوانندهها باشد، ولی آنچه مطرح است، این که این روزها، «مرغ» به مسأله نخست مردم ما تبدیل شده است، ولی آیا شأن انسانی ما هم اقتضا میکند که موضوعی مانند «مرغ» به مسأله و اولویت نخست ما تبدیل شود؟
بیگمان، نویسنده نمیخواهد خود را تافته جدا بافتهای بداند که درکی از فضای اقتصادی این روزهای کشور ندارد و از سر شکم سیری برای شما نسخه میپیچد. این روزها همگان از بهای مرغ آگاهیم و گذشتن قیمت آن از مرز هفت هزار تومان، معادلات سبد غذایی همه ما را به هم ریخته است. پای مسئولان هم به عنوان متهمان ردیف اول ماجرا، همیشه به میان بوده و تا آنجا که میشده، به آنان و سیاستهایشان انتقاد کردهایم؛ اما چه سود؟
کسی حتی عذرخواهی هم نکرده که بازار از کنترلش خارج است. آنها تا توانستهاند وعده دادهاند و کمتر عمل کردهاند؛ چنان که ناتوانیشان در کنترل قیمت بازار را میبینیم؛ اما از تکرار این مکررات چه چیز به دستمان میآید؟ مرغ ارزان نشد و وعدههای چندین و چند باره مسئولان هم محقق نشده است!
این بار اما سخن از رویدادهایی است که در این روزها رخ داده و بازتابهای جهانی پیدا کرده و به نوعی، موجب تمسخر ما در رسانهها و فرهنگهای دیگر میشود. هر روزه در فضای مجازی، تصاویر و ویدئوهایی از صفهای طولانی مردم برای دریافت مرغ در ایران منتشر میشود که کشورمان را کشوری قحطیزده نمایش میدهد و به دنبال آن، واکنش رسانههای غربی را به دنبال دارد.
در این باره به تازگی فرید زکریا نیز در بخش خبری خود در تلویزیون «سی.ان.ان» در گزارشی به این موضوع پرداخته و با نمایش بخشهایی از انیمیشن فرار مرغی، به نوعی روزهای مرغی ایران را به سخره گرفته است.
شاید شما بگویید این آن عده از مسئولان بیکفایت هستند که باید خجالت بکشند؛ اما آیا رفتار اجتماعی ما هم در قبال مسائلی از این دست، درخور و شایسته شأن انسانی ما است؟ مرغ که سهل است؛ کمبود کالایی حیاتیتر از آن هم آیا باید ما را به چنین رفتاری وادار کند که کرامت انسانی خود را زیر پا بگذاریم؟
گیریم دولت یا هر نهاد و ارگان دیگری که توانایی کنترل بازار را ندارد و با تشکیل صفهای طولانی، به عزت انسانی شهروندانش توهین میکند، به این مشکل بزرگ توجه ندارد؛ خود ما چه؟ آیا خود ما هم نباید برای خودمان احترام قائل باشیم؟
آیا خرید یک هفته، یک ماه و چند ماهه مرغ، میتواند ما را از آنچه میترسیم، نجات دهد؟ واقعیت این است که این رویدادها در سالهای سخت تر جنگ نیز برای ما رخ نداد؛ بنابراین، فارغ از هر بیتدبیری که میخواهیم در این لحظه رفتار خود را نتیجه آن بدانیم، بهتر است کمی هم به رفتار خود بیندیشیم.منبع : تابناک