پژوهش از: محسن رمضانی گل افزانی
امام حسن(ع)
امام حسن مجتبىعليه السلام در ضمن روايتى، پس از بيان برخى از مشكلات زمان بعد از رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
خداوند در آخر الزمان مردى را برمىانگيزد... و او را به وسيله فرشتگان خود پشتيبانى مىكند و يارانش را حفظ مىكند... و او را بر تمامى ساكنان زمين چيره مىسازد... او زمين را از عدالت و روشنايى و دليل آشكار پر مىسازد... خوشا حال آن كه روزگار او را ببيند و سخن او را بشنود.16
«ما منّا احدٌ اِلاّ ويقع فى عنقه بيعة لطاغية زمانه اِلاّ القائم الّذى يصلّى روح اللّه عيسى بن مريم خلفه فان اللّه عزّوجلّ يخفى ولادته و يُغيّب شخصه لئلاّ يكون لأحد فى عنقه بيعة» 17.
«هيچ يك از ما اهلبيت نيست مگر آن كه بيعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» كه عيسى بن مريم، روح اللّه پشت سر او نماز مى گذارد.
خداوند ولادت او را مخفى مى دارد و شخص او را از ديدگان، غايب مى گرداند، تا بيعت هيچ كس را بر گردن نداشته باشد.»
امام حسينعليه السلام
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: حارث اعور به امام حسين عليه السلام عرض كرد: «يابن رسول الله! جعلت فداك: اخبرنى عن قول الله فى كتابه «والشمس و ضحيها» قال: ويحك يا حارث، ذلك محمد رسول الله صلى الله عليه و آله، قلت: جعلت فداك: قوله: «والقمر اذا تليها» ، قال: ذلك اميرالمؤمنين على بن ابى طالب يتلو محمدا، قال: قلت: «و النهار اذا جليها» ، قال: ذلك القائم من آل محمد، يملا الارض قسطا و عدلا;18
اى زاده رسول خدا! فدايتشوم. مرا از معناى آيه شريفه والشمس و ضحيها [سوگند به خورشيد و گسترش نور آن] مطلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشيد، رسول الله صلى الله عليه و آله مىباشد.
پرسيد: فدايتشوم! منظور از آيه شريفه «والقمر اذا تليها» [سوگند به ماه چون پس از آن آيد. ] چيست؟ فرمود: منظور از ماه، اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله مىباشد.گفت: مقصود از آيه شريفه «والنهار اذا جليها» [و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد ] چيست؟فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) است كه زمين را پر از قسط و عدل كند» .
امام سجادعليه السلام
امام سجاد عليه السلام فرمود: «لاتَخْلُو الاَرْضُ الى اَنْ تَقُومَ السّاعَةُ مِنْ حُجَّة وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللهُ؛19 زمين تا روز قيامت خالى از حجت نيست، و اگر حجت الهى نبود، خدا پرستيده نمىشد.»
اين حديث به خوبى نشان می دهد كه در اين زمان نيز حجت الهى وجود دارد. منتهى اين امام بايد معصوم باشد و معرفى شده ازطرف خدا و امامان قبلي، چنان كه آن حضرت فرمود: «الامامُ لايكونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَت العِصْمَةُ فى ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِها وَ كذلِكَ لايَكُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛20
جز معصوم احدى شايسته امامت نيست و چون عصمت يك نشان ظاهرى در خلقت نيست( كه همگان) بشناسند، بايد امام از طرف خدا (تعيين) و اعلام شود.»
و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور يزيد بن معاويه فرمود: «رسول خدا، و وصى او على عليه السلام ، سيد الشهداء (حمزه)، جعفر طيار، دو سبط اين امت و مهدى [اين امت] از ماست.»21
راز غيبت و پنهان بودن ولادت
حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: «القائِمُ مِنّا يَخفى عَلى النّاسِ وِلادَتُهُ حتّى يَقُولُوا: لَمْ يُولَدْ بَعْدُ، لِيَخْرُجَ حينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِاحد فى عُنُقِهِ بَيْعَةً؛22
قائم ما، ولادتش از مردم مخفى مىشود تا جايى كه می گويند: هنوز متولد نشده است. تا هنگامى كه ظهور مىكند بيعت كسى در گردن او نباشد.»
هم چنين درباره مخفي بودن مکان آن حضرت فرمود: «لا يَطَّلِعُ عَلي مَوْضِعِهِ اَحَدٌ مِنْ وَلِيٍّ وَلاغَيْرِهِ اِلّا الَّذي يَلي اَمْرَهُ؛23
هيچ کس از دوست و غير دوست از اقامتگاه او مطّلع نمي شود، به جز کسي که متصدّي خدمتگزاري اوست.»
غيبت كبرى و صغرى
امام سجاد عليه السلام فرمود: «اِنَّ لِلْقائِمِ مِنّا غَيْبَتَيْنِ: اِحداهُما اَطولُ مِنَ الاُخرى. اَمّا الاُولى فَسِتَّة اَيّامٍ وَ سِتَّةَ اَشْهُر وَ سِتَّ سَنَواتٍ وَ اَمّا الْاُخْري فَيَطُولُ اَمَدُها حَتّي يَخْرَجَ مِنْ هذَا الْامْرِ اَکْثَرُ مَنْ يَقُولُ بِهِ، فَلا يَثْبُتُ عَلَيْهِ الاّ مَنْ قَوِىَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ فى نَفْسِهِ حَرَجاً مِمّا قَضَيْنا وَ سَلَّمَ لَنا اَهْلَ البَيْتِ؛24
براى قائم ما دو غيبت است كه يكى از آنها طولانی تر از ديگرى است. اما اولى شش سال و شش ماه و شش روز طول مىكشد و اما دومى به قدرى طول می كشد كه بيشتر كسانى كه به غيبت او ايمان داشتند از اعتقاد خود بر می گردند. فقط كسانى بر اعتقاد خود استوار می مانند كه يقين محكم و شناخت صحيح داشته باشند و سخنان ما بر آنها گران نباشد و تسليم ما اهل بيت باشند.»
فتنه هاى دوران غيبت
امام زين العابدين عليه السلام فرمود: «يا اباخالد لَتأتِيَنَّ فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّيْلِ المُظْلِمِ لايَنْجُو الاّ مَنْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَهُ اوُلئكَ مَصابيحُ الهُدى وَ يَنابِيعُ العِلْم يُنْجِيهِمُ اللهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ مُظْلِمَةٍ.25
اى اباخالد! به راستي (در دوران غيبت) فتنه هايى هم چون قطعه هاى شب تار هجوم می آورد كه از آن جز كسانى كه خدا از آنها پيمان گرفته رهايى نمی يابد. همانها چراغهاى هدايت و سرچشمه علمند، كه خداوند آنها را از هر فتنه تاريك نجات مىبخشد.»
و هم چنين فرمود: «مَنْ ثَبَّتَ عَلى وِلايَتِنا فى غَيْبَةِ قائِمِنا أَعطاهُ اللهُ اَجْرَ اَلفَ شَهيدٍ مِثْلِ شُهداءِ بَدْرٍ وَ اُحُدٍ.
كسى كه در زمان غيبت قائم ما بر ولايت ما ثابت و استوار بماند، خداوند به او پاداش هزار شهيد مثل شهيدان بدر و احد عطا مىفرمايد.»26
امام باقرعليه السلام فرمود:
راوى گويد از امام (عليه السلام) در باره آيه شريفه «فلا أقسم بالخنّس الجوار الكنّس (تكوير، آیه 15 و 16)سئوال كردم. فرمود: «هذا مولود فى آخر الزمان. هو المهدى من هذه العترة. تكون له حيرة و غيبة، يضلّ فيها اقوام و يهتدى فيها أقوام. فيا طوبى لك إن أدركته و يا طوبى لمن أدركه.»27
«مراد اين آيه، مولودى در آخر الزمان است كه همان مهدى از اين خاندان است. او را حيرت و غيبتى هست كه در آن گروههايى گمراه شوند و گروههايى ديگر هدايت پذيرند. خوشا به حال تو اگر او را درك كنى و خوشا به حال هركسى كه او را درك كند.»
زمانى بر مردم مىآيد كه امامشان غايب شود پس خوشا حال آنها كه در آن زمان بر امر [ولايت ]ما ثابت بمانند...28
امام صادقعليه السلام فرمود:
براى قائمعليه السلام دو غيبت است يكى از آنها كوتاه مدت و ديگرى بلند مدت است.29
از امام صادق عليهالسلام درباره سيره حضرت مهدى عليهالسلام پرسيدم كه چگونه است سيره آن حضرت؟ امام عليهالسلام فرمود: همان كارى را مىكند كه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله كرد. (آنگاه امام در توضيح اين سخن فرمود) آنچه را در گذشته بوده از بين مىبرد؛ آن گونه كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله جاهليّت را از بين برد و اسلام را از نو آغاز مىكند.
عن أبي بصير قال سمعت أبا جعفرالباقر عليهالسلام يقول: قلت و ما شبه محمد صلىاللهعليهوآله قال اِذا قام سار بسيرة رسولاللّه صلىاللهعليهوآله اِلاّ أنّه يبيّن آثار محمد و يضع السيف ثمانية أشهر هرجا هرجا حتّى يرضى اللّه قلت فكيف يعلم رضااللّه قال يلقي اللّه في قلبه الرحمة.30
ابوبصير گويد: پرسيدم امام زمان عليهالسلام چه شباهتى به پيامبر دارد؟ حضرت فرمود هنگامى كه قيام كند، به سيره پيامبر خدا رفتار مىكند، با اين تفاوت كه آثار پيامبر را آشكار مىسازد و هشت ماه شمشير مىكشد و همچنان مىكشد تا خدا خشنود گردد. پرسيدم چگونه خشنودى خدا را در مىيابد؟ حضرت فرمود: خداوند رحمت را در دلش مىافكند.
اين روايت سيره و رفتار امام مهدى را توضيح مىدهد و هماهنگى سيرهها و تفاوتها را به خوبى بيان مىكند. كوتاه سخن اينكه به جاى طرد و نفى و برچسپ جعل زدن بايد در اين مجموعه گسترده از روايات غور و دقت كرد. گفتنى است، اين مجموعه نه تنها بيش از پنجاه روايت است ـ آن گونه كه در جزوه شميم رحمت آمده است ـ بلكه به اطمينان مىتوان گفت بيش از صدها روايت است و مىتوان اين روايات را در جاى جاى كتابها نه تنها در باب سيره درکتاب بحار نشان داد.
امام كاظمعليه السلام فرمود: امام [مهدىعليه السلام] از ديدگان مردم پنهان مىشود ولى ياد او از دلهاى مؤمنان فراموش نمىشود.31
«صاحب هذا الامر، هو الطريد الوحيد الغريب الغائب عن أهله الموتور بأبيه».32
«صاحب اين امر ـ حضرت مهدى (عليه السلام) ـ رانده شده، تنها، غريب، غائب و دور از اهل و خونخواه پدر خويش مى باشد.»
امام رضاعليه السلام فرمود:
وقتى [امام مهدى ]قيام كند زمين به نور [وجود] او روشن گردد و آن بزرگوار، ترازوى عدالت را در ميان مردم قرار دهد؛ پس كسى به ديگرى ستم نخواهد كرد.33
«... و بعد الحسن ابنه الحجّة القائم المنتظر فى غيبته، المطاع فى ظهوره، لو لم يبق من الدنيا اِلاّ يوم واحد لطوّل اللّه ذلك اليوم حتى يخرج فيملأها عدلا كما ملئت جوراً».34
«و بعد از امام حسن عسكرى(عليه السلام) فرزندش حضرت حجّت قائم، امام خواهد بود آن كس كه در دوران غيبتش مورد انتظار و در زمان ظهورش مورد اطاعت مؤمنان است. اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد خدا همان روز را چنان طولانى كند كه قيام فرمايد و زمين را از عدالت پر كند چنانكه از ستم پر شده باشد.»
امام جوادعليه السلام فرمود:
قائم ما آن كسى است كه [مردم] بايد در زمان غيبت، انتظار ظهور او را داشته باشند و چون قيام كرد به فرمان او گردن نهند.35
در باره اين كه چرا حضرت مهدى (عليه السلام)«منتظَر» ناميده مى شود فرمود:
«إن له غيبة يكثر ايامها و يطول امدها فينتظر خروجه المخلصون و ينكره المرتابون و يستهزئ به الجاحدون و يكذَّب فيها الوقاتون و يهلك فيها المستعجلون و ينجو فيها المسلّمون».36
«او را غيبتى هست كه زمانش زياد است و پايانش به طول مى انجامد. پس مخلصين چشم انتظار قيام او مى مانند و شك كنندگان به انكار او بر مى خيزند و منكرين به استهزاى او مى پردازند و تعيين كنندگان وقت ظهور مورد تكذيب قرار مى گيرند و عجله كنندگان در آن هلاك مى شوند و تسليم شدگان نجات مى يابند.»
امام هادىعليه السلام فرمود:
امام پس از من فرزندم حسن و پس از او فرزندش «قائم» است آن كه زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ستم و جور شده باشد.37
«اذا غاب صاحبكم عن دار الظالمين، فتوقّعوا الفرج».38
«زمانى كه صاحب و امام شما از ديار ستمگران غايب گشت، چشم انتظار فرج باشيد.»
امام حسن عسكرىعليه السلام فرمود:
سپاس خداى را كه مرا از دنيا نبرد تا آن كه جانشين مرا به من نشان داد. او از نظر آفرينش و اخلاق، شبيهترين مردم به رسول خداست... .39
«المنكر لولدى كمن اقرّ بجميع أنبياء اللّه و رسله ثم انكر نبوّة محمد رسول اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم) و المنكر لرسول اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم) كمن انكر جميع الانبياء لأن طاعة آخرنا كطاعة اوّلنا و المنكر لآخرنا كالمنكر لأوّلنا».40
«كسى كه فرزندم ـ مهدى (عليه السلام) ـ را انكار كند مانند كسى است كه تمام پيامبران و رسولان الهى را قبول داشته باشد، اما نبوت حضرت محمد رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)را انكار كند. و انكار كننده رسول اللّه مانند كسى است كه همه انبياء را انكار نمايد. چون اطاعت آخرين امام ما به منزله اطاعت اولين امام است و منكر آخرين امام ما به منزله منكر اولين امام است.»
نتیجه:
همان طور که در این مقاله اشاره شد یکی از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه مهدویت انتظار است. اما این که انتظار چگونه باید باشد مسئله مهمی است که باید جداگانه به آن پرداخته شود. اما به طور اختصار باید گفت درست است که در روایات مختلف فراگیر شدن ظلم و فساد در زمین از علل ظهور معرفی شده است ولی این سوال مطرح می شود که آیا وظیفه منتظر واقعی این است که به گسترش ظلم کمک کند تا بدین وسیله زمینه ظهور را فراهم گرداند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: همان طور که در قرآن و روایات و سخنان بزرگان آمده است انسان برای بندگی خدا آفریده شده است و هدف آمدن پیامبران تکامل انسان است در حالی که ظلم و فساد نقطه مقابل این مفاهیم است . متاسفانه در بسیاری از فرق انحرافی این تفکر رواج دارد و مردم را به ظلم و زمینه سازی برای فقر تمام اقشار جامعه ترغیب می کنند تا به اعتقاد خود موانع ظهور را برطرف کنند. اما فراموش کرده اند که این خودسازی و کمک به ساختن جامعه ایده ال است که به گفته قرآن و معصومین زمینه را برای ظهور فراهم می کند.
پا نوشتها :
16-احتجاج، ج 2، ص 70.
17-كمال الدين و تمام النعمة جلد 1 باب 29 صفحه 316.
18-غيبت طوسى، ح 143، ص 184.
19- محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بيروت دار احياء التراث، ج 52، ص 92؛ ر.ك: لطف الله صافى، منتخب الاثر، ص 271، كامل سليمان، روزگار رهائى، ترجمه على اكبر مهدى پور، نشر آفاق، سوم، 1376، ج 1، ص 86.
20- روزگار رهائى، همان، ص 87؛ شيخ صدوق، معانى الاخبار، ص 132.
21- منتخب الاثر، ص 172، روزگار رهائى، همان، ص 87.
22- همان، ص 187، بحارالانوار، همان، ج 51، ص 135.
23- بحار الانوار، ج52، ص153 و ج53، ص324؛ منتخب الاثر، ص 251 و 253.
24- همان، ص 251، و بحارالانوار، ج 51، ص 134.
25- بحارالانوار، همان، ج 51، ص 135، روايت 3.
26- همان، ج 52، ص 125.
27 ـ كمال الدين و تمام النعمة جلد 1 باب 29 ص 330.
28- همان، ج 1، باب 32، ح 15، ص 602.
29- غيبت نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.
30- بحار، ج 52، ص 347، ح 97.
31- غيبت نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.
32- «زيارت جامعه» از ملحقات مفاتيح الجنان: السلام عليكم ائمّة المؤمنين... و عباد الرحمن و شركاء القرآن...
33- همان، باب 35، ح 5، ص 60.
34- مفاتيج الجنان، «زيارت آل يس» ـ روايت شده از ناحيه مقدسه امام زمان(عليه السلام) ـ .
35- غيبت نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.
36- بحارالانوار ج 51 ص 158 ـ كمال الدين صفحه 378.
37- غيبت نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.
38- كمال الدين جلد 2 باب 37 ـ صفحه 380.
39- غيبت نعمانى ، باب 37، ح 7، ص 118.
40- كمال الدين و تمام النعمة باب 38، صفحه 409.
* استفاده از این مقاله بدون ذکر نام نویسنده و سایت جایز نیست*