تاريخ انتشار: 05 تير 1391 ساعت 22:15:28
جهاد اقتصادی : راهکارها و چالشها (3)

پژوهش از: محسن رمضانی گل افزانی (فروردین ۱۳۹۰) 

  

 

نحوه كسب روزي و مديريت در صرف نمودن آن 

 

يكي از مسائلي كه بايد در راستاي جهاد اقتصادي و پيشبرد وضع جامعه به ويژه در جوامع اسلامي مورد توجه قرار گیرد، چگونگي كسب روزي و برنامه ريزي براي خرج نمودن آن است كه اسلام در اين زمينه مباني مشخصي دارد.

 

ابو محمد على بن الحسين (ع) گفت: انسان بايد با حفظ اقتصاد، راه انفاق را در پيش بگيرد. يعنى ابتدا حدّ كفاف خود را تأمين‏ كند كه به نيازمنديهاى او رسا باشد و بعد از حد كفاف، سهمى از درآمد اضافى را به مستمندان ببخشد تا زاد و توشه آخرت او باشد. با حفظ اين روش، نعمت او پاينده‏تر و فضل و كرم الهى نزديكتر مى‏شود و براى عافيت زندگى نافعتر است. ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: اگر كسى دار و ندار خود را در راه خدا انفاق كند، به شيوه پسنديده و موفّقى دست نيافته است، چرا كه خداوند تبارك و تعالى مى‏گويد: «در راه خدا انفاق كنيد، اما سرمايه خود را به نابودى نكشانيد و راه نيكى و احسان بپوئيد كه خداوند اهل احسان را دوست مى‏دارد». يعنى كسانى كه ميانه‏رو باشند و با انفاق خود، سرمايه اصلى را به خطر نيندازند. ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: اسراف و زياده‏روى موجب فقر و نيازمندى است و اقتصاد و ميانه‏روى مايه دولت و بى‏نيازى‏است. ایشان فرمود: اگر خداوند تبارك و تعالى باران رحمت خود را بر شما فرو ريخت، شما نيز دست خود را به جود و بخشش باز كنيد. و اگر باران رحمت خود را از شما باز گرفت، شما نيز دست از جود و كرم باز داريد مبادا در صدد برآئيد كه در جود و كرم، بر خدا پيشى بگيريد كه خداوند از همه كس به جود و كرم شايسته‏تر است و اگر صلاح نباشد باران رحمت خود را باز نمى‏گيرد.14

 

هم چنین فرمود: چه بسا فقيرى كه از مردمان غنى بيشتر اسراف مى‏كند. مردمان غنى از دارائى خود انفاق مى‏كنند، اما مرد فقيرى كه اسراف مى‏كند، دار و ندار خود را از دست مى‏دهد. مردى به ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: اين آيه را توضيح بدهيد كه مى‏گويد: «و حق برداشت را در روز برداشت محصول ادا كنيد، اما اسراف مكنيد كه خدا مردمان مسرف را دوست نمى‏دارد».ابو عبد اللَّه گفت: يك نفر از أنصار مدينه درخت خرمائى داشت و چون موقع چيدن فرا مى‏رسيد، همه محصول درخت را ميان فقرا و مساكين تفريق مى‏كرد و براى اهل و عيال او چيزى نمى‏ماند. خداوند با نزول اين آيه، شيوه او را اسراف و ناپسند خواند.15

 

ابو عبد اللَّه صادق (ع) اين آيه را تلاوت كرد: «بندگان خدا كسانى باشند كه چون انفاق كنند، راه افراط و تفريط نپويند و در ميانه افراط و تفريط راه پايندگى بجويند». ابو عبد اللَّه به منظور تفسير آيه، مشتى ريگ از زمين برداشت و محكم در دست خود فشرد، و گفت: اين است‏ راه تفريط كه با تنگ‏چشمى و خسّت از انفاق و هزينه دريغ ورزند. سپس مشتى ريگ برداشت و پنجه‏ها را سست گرفت تا آن حدّ كه بيشتر ريگها بر زمين فرو ريخت، و گفت: اين است راه افراط و اسراف كه در انفاق و هزينه زندگى زياده‏روى نمايند. و نوبت آخر، مشتى ريگ برداشت و پنجه‏ها را تا آن حدّ باز گرفت كه قسمتى از ريگها فرو ريخت و قسمتى در مشت او باقى ماند، و گفت: مايه قوام نعمت و پايندگى عافيت اين است. به ابو الحسن امام كاظم (ع) گفتم: بر اهل و عيال خود چه گونه انفاق كنم؟ ابو الحسن گفت: راهى در پيش بگير كه ميانه افراط و تفريط باشد، چرا كه افراط و تفريط هر دو ناپسند است. ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: با اسراف و زياده‏روى، بركت اموال رو به كاهش مى‏رود. 16

 

 و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: كسى كه زكات واجب را از مال خود بپردازد، و دست عطا در قوم خود بگشايد، بخيل نيست، بلكه بخيل «حقيقت بخيل» كسى است كه زكات واجب را از مال خود نپردازد، و دست عطا در قوم خود نگشايد در حالى كه در موارد ديگر تبذير كند.17

 

 و از فضل بن ابى قرّه سمندى روايت شده است، كه گفت: امام صادق عليه السّلام مرا فرمود: آيا ميدانى شحيح كيست؟ گفتم: او بخيل است. امام فرمود: شحّ شديدتر از بخل است، زيرا بخيل نسبت به چيزى كه در دست خود دارد بخل ميورزد، و شحيح هم به آن چه در دست مردم است و هم به آن چه در دست خود او است بخل مي كند، چندان كه چيزى را در دست مردم نمى‏بيند مگر آن كه آرزو مي كند كه آن چيز چه از طريق حلال و چه از راه حرام متعلّق به او باشد و به آن چه خداى عزّ و جلّ روزى او ساخته است قناعت نميكند.18

 

و امام ابو الحسن موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمود: هيچ كس در روش اقتصاد دستخوش فقر نمي شود. و امام صادق عليه السّلام فرمود: من براى كسى كه اقتصاد پيشه سازد ضمانت مي كنم كه فقير نشود.19

خداى عزّ و جلّ فرموده است: «و كسانى كه چون انفاق كنند سخت نگيرند، و اسراف نكنند، و انفاقشان در اين ميان قوام باشد» (فرقان 67) و قوام حدّ وسط است.20

 

پيامبر «ص»فرمودند : امّت من در دنيا سه گروهند: گروه نخست، دوستار گرد آوردن و ذخيره كردن مال نيستند و در فراهم آوردن و احتكار كردن آن تلاش نمى‏كنند و آن چه از دنيا مايه خرسندى ايشان است، خوردن به اندازه رفع گرسنگى و پوشيدن براى پوشاندن خود است و بهره‏مندى ايشان از مال به آن است كه آنان را (با زندگيى ساده) به آخرت رساند. اينان كسانيند كه (در آن جهان) آسوده خاطرند، نه ترسى دارند و نه در اندوه به سر مى‏برند.

 

گروه دوم، كسانى هستند كه مال را از پاكيزه‏ترين راهها گرد مى‏آورند، و با بخشيدن آن به خويشاوندان صله رحم مى‏كنند و آن را به برادران خود مى‏دهند و مقدارى از مال خويش را به فقيران مى‏بخشند؛ در نزد اينان خاييدن سنگ داغ آسانتر است از كسب يك درهم از راه حرام، يا نپرداختن حقّ مال، يا نگاهدارى مال تا دم مرگ و اين گروه (با وضعى كه گفته شد)، اگر با دقّت به حسابشان رسيدگى شود دچار عذاب مى‏شوند، و اگر مورد عفو قرار گيرند، جان سالم به در مى‏برند.و امّا گروه سوم، آن كسانند كه جمع‏آورى مال را از حرام و حلال دوست مى‏دارند و حقوق واجب مال را نمى‏پردازند؛ اگر انفاق كنند از روى اسراف است و شتابناك و اگر آن را نگاه دارند از روى بخل است و احتكار؛ اينانند كه دنيا افسار آنان را به دست گرفته است و مى‏برد تا (به دليل اين همه گناه) به دوزخشان درافكند.21

 

منابع :

 

14- بهبودي ، محمد باقر ،گزيده كافى، ج‏3، ص 113 

15- همان ، ص 117 

16-  همان ، ص 115  

17- شيخ صدوق ،من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، ج‏2، ص 369 

18 تا 20 - همان 

21- حكيمي ، محمد رضا ،الحياة، ترجمه احمد آرام، ج‏3، ص 78

 

 

 

* استفاده از این مقاله بدون ذکر نام نویسنده و سایت جایز نیست*

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=20646
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.