جريان بيداري اسلامي به دليل خطري كه براي منافع قدرتهاي استعماري دارد، از هر طرف مورد هجوم است. هر چند اين تهاجم در قالبها و شكلهاي مختلف و ابزارهاي گوناگون سازماندهي و اجرا ميشود، ولي هدف فقط اينست كه ملتهاي مسلمان با تكيه بر تعاليم ديني درصدد رقم زدن سرنوشت خود نباشند و حاكميت كشورهاي اسلامي در اختيار قدرتهاي سلطهگر باشد.
يك نوع تهاجم عليه بيداري اسلامي همان است كه در مصر جريان دارد. آمريكا، رژيم صهيونيستي و عربستان، محورهاي سه گانه اين تهاجم هستند كه با برنامه ريزي، تبليغات و هزينه كردن پولهاي كلان تلاش ميكنند مهرههاي رژيم وابسته به ديكتاتوري حسني مبارك به قدرت باز گردند و انقلابيون مسلمان راه به جائي نبرند.
اظهارات جديد "احمد شفيق" آخرين نخستوزير حسني مبارك كه گفته است: "انقلاب مصر تمام شده و بازنگري در حكم حسني مبارك يك خواسته كودكانه است" نمونه روشني از اين نوع تهاجم سازماندهي شده به جريان بيداري اسلامي است.
سرلشكر احمد شفيق، وزير هوانوردي رژيم حسني مبارك بود و سابقه همكاري فراواني با اين رژيم وابسته دارد و به دليل اينكه مهره دست آموز آمريكا و رژيم صهيونيستي است در روزهاي اوج انقلاب مردم مصر در سال 1389 حسني مبارك قصد داشت از وجود او براي جلوگيري از پيروزي انقلابيون استفاده كند ولي او نتوانست به عنوان نخستوزير كاري از پيش ببرد.
سرانجام "شوراي نظامي" زمام امور مصر را به دست گرفت و اوضاع را بگونهاي تنظيم كرد و به پيش برد كه افرادي مانند سرلشكر احمد شفيق بتوانند به قدرت برگردند و منافع نامشروع آمريكا و رژيم صهيونيستي را در مصر حفظ كنند. روشن است كه مصر اگر براي آمريكا و صهيونيسم حفظ شود، فاتحه انقلابهاي منطقه خوانده شده خواهد بود.
نمونه ديگر تهاجم، كه ريشه ايتر است، توطئه حساب شده، دقيق و همه جانبه ايست كه عليه "جبهه مقاومت" ترتيب داده شده هر چند براي آنكه چهره مهاجمان و اهدافشان افشا نگردد از پوششهاي انحرافي استفاده ميشود. برنامه ريزي براي سقوط دولت نوري مالكي در عراق، دولت بشار اسد در سوريه، حزبالله در لبنان و محاصره اقتصادي و سياسي و تبليغاتي نظام جمهوري اسلامي ايران، مصداق روشن اين تهاجم است.
اين مجموعه، به دليل برخورداري از دو ويژگي از اهميت زيادي برخوردار است و تهاجم به آن از نوع تهاجم ريشهاي به حساب ميآيد. اين دو ويژگي يكي حضور اعضاء اين مجموعه در جبهه مقاومت عليه رژيم صهيونيستي است و ديگري نزديكي آنها در تفكرات مذهبي با همديگر.
روشن است كه اين مجموعه، مشتركات خود را از انقلاب اسلامي ايران و آرمانهاي مطرح شده توسط امام خميني دريافت كردهاند. ظهور دولت مردمي در عراق بعد از سقوط صدام نيز از مؤلفههاي مهم پيدايش و اوج گيري بيداري اسلامي در منطقه خاورميانه عربي است كما اينكه پيروزيهاي درخشان حزبالله لبنان بر رژيم صهيونيستي در نبردهاي مختلف از جمله جنگ 33 روزه تابستان 1385 نيز تأثير زيادي در بيداري اسلامي داشت.
سهم غيرقابل انكار دولت سوريه در حمايت از حزبالله لبنان و گروههاي مبارز فلسطيني كه آنها هم در سالهاي اخير به شكلهاي مختلف از جمله در جنگ 22 روزه غزه طعم شكست را به ارتش رژيم صهيونيستي چشاندند، از نظر آمريكا و صهيونيستها و ارتجاع عرب جرم كوچكي نيست.
توجه به اين واقعيتها ميتواند ريشههاي تهاجم همه جانبه و سنگيني كه اكنون عليه دولت بشار اسد، حزبالله لبنان و دولت نوري مالكي در جريان است را نشان دهد. شناسائي عوامل اين تهاجم، پي بردن به اهداف بانيان آن را آسان ميكند.
فراكسيون "العراقية البيضاء" در مجلس عراق با انتشار بيانيهاي اعلام كرد طرح براندازي دولت نوري مالكي توسط قطر، عربستان و تركيه درحال اجرا ميباشد. همين مطلب را يكي از اعضاي فهرست "العراقيه" وابسته به گروه مخالف نوري مالكي در مجلس عراق به اين شكل مورد تأييد قرار داده كه نايف بن عبدالعزيز وليعهد عربستان از سران فهرست العراقيه از جمله اياد علاوي خواسته تمام تلاش خود را براي سلب اعتماد از نوري مالكي بكار بگيرند. عربستان، پول زيادي نيز در اختيار اياد علاوي قرار داده تا اين توطئه را به اجرا در آورد.
در همين حال، از عربستان و سوريه خبر ميرسد روحانيون وهابي با دريافت پول از شيوخ قطر و عربستان فتوا دادهاند ريختن خون علويهاي سوريه حلال و تعرض به زنان آنان مجاز ميباشد!
اين فتواي شيطاني و ضداسلامي درست در زماني صادر شد كه هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در جمع مخالفان دولت سوريه كه زير چتر حمايتي دولت تركيه گردهم آمده بودند آشكارا اعلام كرد دولت بشار اسد نبايد بيش از اين دوام پيدا كند و بايد سرنگون شود.
تقارن اين دستورالعمل با آن فتواها نشان دهنده هماهنگي تنگاتنگ ميان مفتيهاي وهابي و شيطان بزرگ براي مقابله با جريان بيداري اصيلي است كه از اعتقادات اسلامي ريشه ميگيرد و آبشخور آن مكتب اهلالبيت است.
روشن است كه در جريان بيداري اسلامي نه تنها هيچ منازعهاي ميان تشيع و تسنن وجود ندارد بلكه شيعه و سني دست به دست همديگر در برابر دشمنان مشترك ايستادهاند و ميخواهند اسلام را بر سرنوشت ملتهاي منطقه حاكم كنند، اما توطئهاي كه اكنون تدارك ديده شده اينست كه با توسل به فتواهاي شيطاني، انقلابهاي منطقه را منازعاتي ميان شيعه و سني جلوه دهند و از جنگي كه ميان خود مسلمانان به راه مياندازند با تكيه بر سياست "مذهب عليه مذهب" جريان بيداري اسلامي را به فراموشي بسپارند و سلطه قدرتهاي استعماري و مهرههاي آنها را بر كشورهاي منطقه برگردانند.
درست در همين نقطه و در همين زمان است كه نوبت به علماي اسلام ميرسد تا با روشنگري تاريخي خود، مانع اجراي توطئه خطرناك "مذهب عليه مذهب" شوند و راه را بر جناياتي كه دشمنان درصدد هستند به دست مسلمانان عليه همديگر و اكنون مشخصاً به دست وهابيون عليه شيعيان در عراق و سوريه و لبنان مرتكب شوند ببندند. امروز اگر جلوي اين توطئه گرفته نشود، بايد منتظر خونريزيها، هتك حرمتها و اهانتهاي بيسابقه به مقدسات باشيم. علماي اسلام، اعم از شيعه و سني، ميتوانند با حضور روشنگرانه و تدابير عالمانه خود مانع اين خسران بزرگ شوند و دشمنان اسلام را در اين مرحله حساس ناكام نمايند.
برگرفته از : روزنامه جمهوری اسلامی