با اينکه همه ميگويند کار فرهنگي با بگير و ببند جور درنميآيد، چند روزي است که طرح امنيت اجتماعي به نقطهاي رسيده که به زعم بسياري، از فرط عجيب بودن بيسابقه است.
مأموران نيروي انتظامي با آغاز روز، راهي مغازههايي ميشوند که کراوات ميفروشند؛ گويي هنوز پتانسيل طرحهاي بسياري پيرامونمان هست که از آن بيخبريم.
تابناک نوشت: سالهاست که تقريبا همه شهرهاي کشورمان با فرا رسيدن فصل گرما ـ گاهي هم فصل سرما ـ شاهد طرحهاي فصلي نيروي انتظامي شده و همه جا سخن از پوششهاي نامناسب به ميان ميآيد تا کسي يادش نيايد که ميشد راهکار ديگري جز اين هم به کار برد؛ گويا فعلا قرار نيست چه بپوشيم جايگزين چه نپوشيم شود و در نگاه سلبي به مقوله پوشش تغييري ايجاد شود!
اين در حالي است که به تازگي در بحبوحه طرحي که هميشه مخالفيني بسيار جدي به خود ميديده، مقولهاي به اجرا رسيد که از فرط عجيب بودن براي بسياري باور نکردني بود؛ در زمانهاي که برخي سابقون از احتمال مذاکره با آمريکا سخن به ميان ميآورند، برخي دوستان در نيروي انتظامي به سراغ ممنوعيتي رفتند که پس از انقلاب وضع شده بود و در ساليان پياپي، هيچ مقامي ضرورت احياي آن را احساس نکرده بود، مگر امسال که رؤساي اداره اماکن نيروي انتظامي، به يکباره پي به قانوني نبودن آن بردند و طرح امنيت اجتماعي را به سمت کراوات فروشيها تغيير مسير دادند.
ظاهر ماجرا به اندازاي ساده و دمدستي طراحي شده که کمتر کسي بخواهد در نقد ماجرا بکوشد تا شايد پرسشهايي طرح و بانيان طرح نقد شوند؛ براي نمونه، بپرسيم آيا کراوات تاکنون ممنوع نبوده؟ اگر بوده، کوتاهي از جانب چه افرادي منجر به اجراي طرحي شده که هم هزينههاي مالي بسياري دارد و هم پيامدهاي جانبي بسياري در پي خواهد داشت؟
جالب اينجاست که موضوعي مانند کراوات، سالهاست به فراموشي سپرده شده بود و نه سابقهاي براي طرح دوباره آن در دسترس است و نه حتي پشتوانه قانون جديد، بازنگري، تأييد و طرح خاصي براي در دستور کار قرار دادن آن ميتوان يافت تا طرح آغاز شده، مجالي براي انديشيدن داشته باشد؛ اينقدر ساده که حتي خود مجريان هم انگيزهشان براي مراجعه به آرشيو قوانين را بيان نميکنند.
اينجاست که خواهناخواه پرسشگري به اذهان ميآيد که پس پتانسيل بالاي ميهني ـ که هميشه در جايگزيني گرههاي غربي در جامعه مثال زده ميشود ـ کجاست که برخورد قهري در دستور قرار گرفته است؟ آيا جايگزيني براي کراوات مشکل ساز انديشيدهايد يا صرفا نگاه حذفي داريد و آيا اولويت ديگري در موارد قانوني مغفول نبود که اين قانون به ظاهر خنثي، بازخواني شد و به اجرا رسيد؟
اما اين سوالات مطرح مي شود که مگر نه اينکه نيروي انتظامي و به عبارتي بهتر پليس، يک نيروي تخصصي است، آيا براي جمع کردن کراوات نميشد از اين نيروي تخصصي که براي موارد بسيار مهمتر کارايي دارد، بهره نجست و مثلا از طريق اتحاديههاي اصناف و نهايتا رسانهها به احيا و حتي اجراي قانون همت گمارد؟ آيا اجراي هر ساله طرحهايي چون مبارزه با بد حجابي تا اين اندازه موفق بوده که آن را به مواردي چون جمعآوري کراوات تسري ميدهيد؟ و اينکه آيا رضايتمندي مردم از طرحهايتان را سنجيدهايد؟ اگر نه، دست کم يک بار خطاپذير بودنتان را آزمايش کنيد تا شايد مانع از شکلگيري يک استقراي نادرست شود.