ای نور چشم عاشقان الله مولانا علی توضيح : اين شعر به ظاهر در ديوان شمس تبريزي مولوي آمده است ؛ البته شعر زير را در ديوان شمس نيافتيم . به هر حال چه مربوط به مولوي باشد يا به ديگري شعرزيبائي درذكركمالات علي عليه السلام است.
ای شاه شاهان جهان الله، مولانا علی
ای نور چشم عاشقان الله، مولانا علی
حمد است گفتن نام تو ای نور فرخ نام تو
خورشید و مه هندوی تو الله، مولانا علی
خورشید مشرق خاوری در بندگی بسته کمر
ماهت غلام نیک پی الله، مولانا علی
خورشید باشد ذرهای از خاکدان کوی تو
دریای عمان شبنمی الله، مولانا علی
موسی عمران در غمت بنشسته بد در کوه طور
داود میخواندت زبور الله، مولانا علی
آدم که نور عالم است عیسی که پور مریم است
در کوی عشقت در هم است الله، مولانا علی
داود را آهن چو موم قدرست نموده کردگار
زیرا به دل اقرار کرد الله، مولانا علی
آن نور چشم انبیا احمد که بد بدر دجا
میگفت در قرب دنا الله، مولانا علی
قاضی و شیخ و محتسب دارد به دل بغض علی
هر سه شدند از دین بری الله، مولانا علی
گر مقتدای جاهلی کردست در دین جاهلی
تو مقتدای کاملی الله، مولانا علی
شاهم علی مرتضی بعدش حسن نجم سما
خوانم حسین کربلا الله، مولانا علی
آن آدم آل عبا دانم علی زین العباد
هم باقر و صادق گوا الله، مولانا علی
موسی کاظم هفتمین باشد امام و رهنما
گوید علی موسی الرضا الله، مولانا علی
سوی تقی آی و نقی در مهر او عهدی بخوان
با عسکری رازی بگو الله، مولانا علی
مهدی سوار آخرین بر خصم بگشاید کمین
خارج رود زیر زمین الله، مولانا علی
تخم خوارج در جهان ناچیز و ناپیدا شود
آن شاه چون بیدار شود الله، مولانا علی
دیو و پری و اهرمن، اولاد آدم مرد و زن
دارند این سر در دهن الله، مولانا علی
اقرار کن اظهار کن مولای رومی این سخن
هر لحظه سر من لدن الله، مولانا علی
ای شمس تبریزی بیا بر ما مکن جور و جفا
رخ را به مولانا نما الله، مولانا علی
|