آقاى محمد على انصارى، یكى از اعضاى دفتر امام خمینى(ره)،مىگوید:
علاقه امام به اهلبیتعلیهم السلام وصف ناشدنى است; امام عاشقآنهااست. عاشقى كه تا صداى یاحسین بلند مىشود، او بىاختیاراشك مىریزد.
امام با اینكه در برابر مصیبتها صابر است و حتىدر برابر مشكلاتى چون شهادت حاج آقا مصطفى اشك نمىریزد اما بهمجرد اینكه یك روضهخوان بگوید: «السلام علیك یا اباعبدالله»، قطرات اشك از دیدگانش فرو مىچكد; و این واقعا علاقه كمىنیست;
ودر همان مواقعى كه بسیارى از شبهروشنفكران قبل از انقلاب بهعزادارى و سینهزنى مىتاختند و اگر این فرهنگ رشد پیدا مىكرد،آثارى از شعائر اسلام باقى نمىماند و ما را از درون بىمحتوامىكرد.
امام شدیدا به ترویج همان سنتهاى دیرینه عزادارىمىپرداخت و مردم را به برگزارى هرچه باشكوهتر عزادارىهاىاهلبیتعلیهم السلام سفارش مىكند.
شركت در روضه حضرت زهرا(س)
آقاى محمدعلى انصارى مىگوید:
یك روز كه روز شهادت حضرت فاطمه(س) بود، از امام تقاضا شد كه در جمع برادران دفتر، كه به همین مناسبت تشكیل داده بودند،حاضر شوند.
امام آمدند و نشستند، به مجرد اینكه یكى ازبرادران دفتر شروع به خواندن مصیبت كردند، امام با صداىبلندگریه كردند كه ایشان براى ملاحظه حال امام مصیبت را كوتاهكردند و قطرات اشك هم چون دانههاى مروارید برگونههایشان فرومىغلتید و با اینكه دنیا وتبلیغات روى گریه امام تفسیرهاى مختلف مىكنند، امام باكى ندارند كه حتى در صفحه تلویزیون نیز به خاطر ابىعبدالله (ع) گریه كنند و اشك بریزند.
علاقه امام به آقا امام زمان (عج)
آقاى محمدعلى انصارى در این باره مى گوید:
یك روز یكى از طلاب در مدرسه رفاه به امام عرض مىكند كه: شماچرا در بین صحبتهایتان از امام زمان كمتر اسم مىبرید؟
امام به محض شنیدن این سخن درجا ایستادند و فرمودند:
چه مى گویى؟ مگر شما نمىدانید ما آنچه داریم از امام زمان استو آنچه من دارم از امام زمان(عج) است و آنچه از انقلاب داریماز امام زمان است.
برگرفته از : تبیان