عماد افروغ در یادداشتی تاکید کرد که بايد بين آزادي عقيده و آزادي هتاکي و فحاشي و ابتذال تفاوت قائل شد.
دکتر عماد افروغ در يادداشتي در روزنامه مردم سالاري آورده است: هر چند در ضرورت آزادي عقيده و تضارب آرا در رسيدن به حقيقت و رشد و کمال جامعه ترديدي نيست، اما اولاً نبايد تمام عقايد را يکسان فرض کرد و في نفسه به هر عقيدهاي اصالت بخشيد.
به هر حال ايدهها و عقايد، مراتب و تفاوتهايي دارند، نميتوان هر عقيده غلط، پوچ يا متوهمانه را، هم ارز عقايد موجه، مستدل، درست، استعلايي و رهايي بخش پنداشت. ثانياً بايد بين آزادي عقيده و آزادي هتاکي و فحاشي و ابتذال تفاوت قائل شد.
اگر آزادي عقيده براي رشد و کمال يک جامعه ضروري است، بايد علاوه بر محتواي آن به قالب آن هم توجه داشت. آيا اصولاً با توهين ميتوان حرف صواب و حقي را منتقل کرد و نشر داد؟ آيا هدفي که در پس آزادي عقيده است و هدفي صواب هم محسوب ميشود با رعايت نشدن قالب در وهله اول و محتوا در وهله دوم و به مثابه امري مطلوب و مورد انتظار، نقض غرض نبوده و نتيجهاي معکوس در بر نخواهد داشت؟ البته همانگونه که اشاره شد نبايد هر عقيده مخالفي را هم به اسم توهين و هتاکي محکوم کرد.
هتاکي و توهين قابل تعريفند حداقل اينکه هتاکي و توهين، فرد و شخصيتي را نشانه ميگيرد و عقيده مخالف غير هتاکانه، تفکر و مضموني را. حداقل نمود دفاع و حمله ناپسند، مربوط به قالب اين دفاع و حمله و خلط تفکر با شخصيت قائل به يک تفکراست،
هرچند مطلوب اين است که عقايد برخاسته از آزادي تفکر و به تعبير استاد مطهري (ره) برخاسته از «آزادي معنوي»، و در قالبي صحيح به مصاف هم بروند تا هم شاهد مصاف آراي مختلف به مثابه يک هدف باشيم و هم بهرهمند از نتايج نيکوي يک چنين مصافي، اما بايد توجه داشت که رسيدن به اين وجه نيکو و در نهايت عقيده مطلوب، بدون وجود رقيب و بيان آزاد عقايد مختلف، ولو عقايد واهي و بي ريشه و بي توجه به ملزومات آزادي معنوي و غير برخاسته از تفکر آزاد، و البته در قالبي غير هتاکانه، امکان پذير نيست.
تبلور و فوران افکار متعالي و فعليت بخشي به ظرفيتهاي ناب ومرتبط با منابع اسلامي، بدون پرسشهاي مبنايي و طبعاً بدون آزادي طرح اين پرسشها، خيالي واهي و باطل است اما طرح آزادانه پرسشهاي مبنايي از منابع ديني کجا و توهين به اين منابع و ارزشها و اشخاص متعالي و بزرگ و الگوهاي اخلاقي و معنوي بشريت، آن هم به اين شکل مبتذل، فجيع، حيواني و غير قابل تحمل، کجا؟!
به طور قطع از ملزومات پاسداشت حرمت آزادي عقيده اين است که اشخاص حقيقي و حقوقي مدافع آزادي، اين قبيل هتاکيهاي آشکار و منافي آزادي بيان را محکوم و فضا را براي طرح آزادانة پرسشهاي مبنايي و تضارب آرا، در قالبي صحيح به منظور ارتقا و اعتلاي فکري و معرفتي جامعه مهيا نمايند.