گروه اجتماعي: ديروز حداقل در 70 کشور جهان مردم با نيش باز و قهقهه راهي خيابانها شدند تا روز جهاني خنده را جشن بگيرند. اولين يکشنبه ماه مي از 14 سال قبل به عنوان روز جهاني خنده در تقويم جهاني جا باز کرده، اما سهم ايرانيان از اين روز چيست؟
اولين بار، در سال 1998 بود که هنديها تصميم گرفتند زنجيره خنده راه بيندازند و جشن خنده را در بمبئي برگزار کنند.
مراسمي که دکتر مادان کاتاريا، بنيانگذار حرکت يوگاي خنده آن را به راه انداخت تا به قول خودش عاطفهاي مثبت را براي تغيير خويشتن افراد و تغيير جهان به شيوهاي صلحآميز و مثبت به جريان درآورد.«
مادان کاتاريا» يک پزشک هندي است که سال ها قبل، وقتي در حال تهيه مقاله اي درباره تاثيرات خنده درماني بود، تصميم گرفت يک مرکز عمومي براي خنده راهاندازي کند. او صبح همان روز ايده اش را در پارک عملي کرد و به کساني که در حال ورزش بودند، گفت همزمان با هم شروع به خنديدن کنند.
پيشنهادي که خيلي ها آن را شوخي تلقي کردند اما وقتي 5نفر از مردم با دکتر کاتاريا شروع به خنديدن کردند، کم کم اولين باشگاه خنده تشکيل شد.اين ايده آن قدر با استقبال مواجه شد که حالا بيشتر از 6هزار باشگاه خنده در دنيا وجود دارد که شعار همه آنها برادري و دوستي از راه خنده است. اين باشگاه ها در 10 سال گذشته پايشان به ايران هم باز شده و در بيشتر شهرهاي بزرگ کشور شعبه دارند.
بهانه خنديدن در باشگاه هاي خنده ايراني شکلک و بازي و شعرهاي کودکانه اي مثل «عموزنجيرباف» و «وروره جادو» است که حتي زنان و مردان سالمند را هم به خنده مي اندازد. با اين حال همين خنديدن هم از قانون مسري بودن تبعيت مي کند و رهگذران پارک ها را به خنده مي اندازد.
به همين دليل هم بود که شهرداري تهران در دو سه سال گذشته، اين باشگاه ها را رواج داده و برنامه خنده درماني جمعي را در فرهنگسراهايي مثل بانو، ملل و سرو برگزار کرده است. يوگاي خنده اي که در اين باشگاه ها آموزش داده مي شود، نوع بومي شده اين تکنيک هاست که با حذف برخي حرکات و تغيير بعضي ديگر، تبديل به يک سبک ايراني شده است.
اما صرفنظر از تلاشهاي قابل تقديري که براي شادکردن مردم در کشور صورت ميگيرد سوال اينجاست که سهم مردم ايران از خنده در زندگي روزمره خود چقدر است؟ با وجود مشکلات مختلف اقتصادي و معيشتي و گرفتاريها و مشغلههاي ذهني مختلف که گريبان اکثريت مردم را گرفته، خنده براي لبهاي اکثر مردم به يک غريبه تبديل شده است.
طبيعي است که در چنين شرايطي، روز جهاني خنده هم در ايران، نمود بارزي نداشته باشد و اغلب ايرانيان هم از وجود چنين روزي بيخبر باشند. اي کاش مسوولان بيشتر به فکر حل مشکلات مردم باشند تا مجال بيشتري براي آمدن لبخند به روي لبهاي مردم ايران باشد.
منبع : روزنامه مردم سالاری