اعجاز حق ( غزلی تقدیم به روح مطهّر شهداء ) دیدی چگونه مرغک دل پرکشید و رفت
لا جرعه جام عیش و طرب سرکشید و رفت
دیدی چه زود موسم هجران فرا رسید
وقتی ندا ز حق ، به قلندر رسید و رفت
دیدی به عزم سرخوشیِ روزگار ما
خیری از این ، دو روزه ی عالم ندید و رفت
دیدی صدای قهقهه آمد از آسمان
دل کند از این سرا و به باور رسید و رفت
گفتا دیارِ تب زده ارزانی شما
آنک ، سوار کشتی و لنگر کشید و رفت
بابِ بقای خود به دیاری دگر گشود
رضوانِ با سعادت عقبا ، خرید و رفت
دیدی چگونه لاله کبوتر شد و پرید
اعجاز حق ببین ، که چه بی پر ، پرید و رفت
دیدی (مهاجر)م که در این عالمِ فنا
از حصرِ این جهانِ پر افسون رهید و رفت
** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **
منبع : روزنامه اطلاعات
شادی روح شهدای اردیبهشت 1361 پایگاه مقاومت مسجدامام و هیئت انصارالخمینی(ره)صلوات |