ماههاست از دستگیری تعدادی از مهندسان ایرانی به دست تروريستهاي تحت حمايت عربستان در سوریه میگذرد و هر از چند گاهی خبری در مورد آزادی آنها در سایتهای خبری و روزنامه و حتی رادیو و تلویزیون میشنویم و بعد از اندک زمانی، خبر آزادی آنها تکذیب میشود. از مهندسان ایرانی که بگذریم تعدادی دیگر از هموطنان ما نیز اکنون در دست تروريستهاي وهابي در سوریه بازداشت شدهاند.
متأسفانه آنچه که شاهد آنیم این است که مسئولان دستگاه دیپلماسی ما، از خود سلب وظیفه کرده و گویی وظیفه آزاد سازی این افراد فقط بر عهده دستگاه امنیتی است. گرچه در مورد کشوری مانند سوریه و اوضاع آن، آزادی ایرانیان دربند مخالفان بیشتر به عهده دستگاه امنیتی است اما در سایر موارد بیشتر نیازمند "حمایت سیاسی " و حرکتی سیاسی است.
یکی از تفاوتهای دستگاه های دیپلماسی ما و سایر مسئولین امر با سایر کشورها، در حساس بودن نسبت به سرنوشت تک تک شهروندان و حمایت سیاسی از آنهاست.
هم اکنون در بیشتر کشورها شاهد آن هستیم که حتی اگر افرادی به لحاظ خاک و خون تابعیت آن کشور را نداشته باشند و به دلایل دیگر تبعه آن کشور شده باشند باز هم مورد حمایت جدی دولتهای آن کشورها هستند و سرنوشت آنها برای دولت مردان آن کشور مهم است، حتی اگر این افراد از سوی کشوری مورد تهدید واقع شوند که تبعه اصلی آنجا هستند. نمونه واضح و روشن این امر برای ما، خانم کاظمی بود و اکنون امیر حکمتی که به جرم جاسوسی در ایران دستگیر شد.
مسئول بودن در برابر سرنوشت تک تک شهروندان و حمایت سیاسی از آنها حتی در رژیم صهیونیستی وجود دارد به طوری که در برابر سرنوشت اتباعش (چه مرده و چه زنده) حساسیت زیادی دارد و اخیراً در قبال آزادی یک سرباز، حاضر به آزادی صدها زندانی فلسطینی شده است.
نکته عجیب هم آنکه، این حکومتها حتی در قبال شهروندان خطاکار خود نیز مسئولیت دارند، نمونه آن نیز اميرحکمتی است که به جرم جاسوسی خود اعتراف کرده و نمونه دیگر دو تبعه روس است که چندی پیش در ایران دستگیر شدهاند.
ولی متأسفانه دستگاه دیپلماسی ما حرکت سیاسی موثري برای آزادی زندانیان ایرانی در سایر کشورها نکرده است، به یاد داریم که آمریکا برای آزادی سه تبعه خود که در ایران به جرم جاسوسی دستگیر شده بودند و اتهام آنها نیز اثبات شده بود چه کرد و در نهایت با رایزنی نخست وزیر عراق و عمان توانست انها را آزاد کند.»
در ادامه اين گزارش از خانم شهرزاد قلی خانی و آقایان امیر حسین اردبیلی- علیرضا عسگری- محسن افراسیابی (افشاری) - محمود یادگاری- بکتاش فتاحی- امیر زمانی- حسن سعید کشاری- علی امیر نظمی به عنوان برخي از ايرانيان در بند در كشورهاي خارجي نام برده شده و آمده است: چرا همان افرادی که برای آزادی دو تبعه آمریکایی کلی رایزنی کرده بودند حال برای آزادی ایرانیان بازداشت شده در آمریکا تلاشی نمیکنند؛ و یا نمونه چند سال پیش ملوانان انگلیسی، که در هر حال ما هر متجاوزی را تحت عنوان رأفت اسلامی به کشورشان تحویل میدهیم؟
و در کدام آموزه دینی ما و احادیث اسلامی نوشته شده که مسلمان در بند کفر و استکبار باشند و ما این بیگانگان را در بهترین حال و با امکانات تمام رفاهی مدتی نزد خود نگه داریم و بعد آنها را با کت و شلوار و گل به دولتشان تحویل بدهیم و جالبتر اینکه همین افراد بعد از برگشت به کشورشان شروع به فحاشی علیه ایران و ایرانی میکنند.»
« رسانه های ما هم در ابتدا دستگیری این عزیزان و به خاطر پر کردن صفحات خبری خود هر روز تیتر متنوعی درباره آنها منتشر مي كنند و بعد از مدت کوتاهی این افراد به تاریخ سپرده میشوند.
اکنون سالهاست که از دستگیری بیشتر ایرانیان در اقصی نقاط جهان میگذرد و این افراد در فراموشی کامل قرار گرفتهاند. فرض کنیم که این افراد با رسانه های ایرانی دسترسی داشته باشند در این صورت چه حسی به آنها دست میدهد که میبینند که حتی یک کلمه خبر هم در مورد آنها مطرح نشده است. دیگرانی که در ایران هستند چه فکری درباره حمایت سیاسی حکومت خود میکنند وقتی میبینند افراد مهم از نظر دولت (از اساتید دانشگاه گرفته تا دیپلماتهای ایرانی)، به فراموشی رفتهاند.»
« یکی از عناصری که به مردم یک کشور هویت می دهد، حمایت سیاسی دولت از شهروندان خود است. حمایت سیاسی بدین معناست که وقتی ما شناسنامه و یا گذرنامه یک کشور را داشته باشیم به جای اینکه این شناسنامه یا گذرنامه معرف تابعیت کشوری خاص است بیشتر نشان دهنده حمایت سیاسی و کنسولی دولت صادر کننده شناسنامه و گذرنامه از آن فرد و یا افراد است. نکته دیگر در مورد حمایت سياسی این است که حمایت سیاسی برای کشورها خط قرمز محسوب می شود، به عبارت ساده تر اینکه چشم پوشی از حمایت سیاسی و کنسولی از اتباع و شهروندان مانند چشم پوشی از تمامیت ارضی است.
البته این انتقاد فقط متوجه دستگاه دیپلماسی ما نمی شود و متوجه رسانه های ما نیز می شود، حتی عدم توجه به حال و روز ایرانیان زندانی در سایر کشورها، با برای هموطنان داخل کشور هم مهم باشد و این این افراد با راه اندازی کمپین و بیانیه هایی اعتراض ایرانیان را به گوش سازمانهای بین المللی برسانند. این مشکل، فقط مختص خانواده این افراد نیست و احتمال وقوع آن برای هر ایرانی است پس، «باید کاری کرد... »
منبع : الف