تاريخ انتشار: 21 فروردين 1391 ساعت 14:57:53
فرهنگ چيست؟

بحثمون در مورد آگاه سازی از فرهنگ اسلامی به عنوان یکی از راههای تقویت باورهای دینی بود .قبل از این که از فرهنگ اسلامی بحث کنیم ، لازم است که ابتدا جایگاه و اهمیت فرهنگ را از نگاه برون دینی و از دیدگاه جامعه شناسان بررسی کنیم.

 

جامعه چیزی جز افراد و اَشکال ارتباطات و مناسبات میان افراد نیست و فقط افراد هستند که می‏اندیشند و عمل می‏کنند. افراد نیز دارای روحیات متفاوت و صاحب ذوق‏ها و سلیقه‏ های گوناگون هستند، به گونه‏ای که هر کس دارای شخصیتی ویژه و منحصر به فرد است. با توجه به این دو نکته چه عاملی توانسته است این افراد مختلف و دارای دیدگاه‏های متفاوت را در کنار هم گرد آورد و با کنش متقابل، زندگی گروهی را در قالب جامعه شکل بخشد و علی‏رغم از بین رفتن انسان‏ها و پدید آمدن افراد جدید، این شکل کلّیت خود را حفظ کند؟

 

به اعتقاد دانشمندان علوم اجتماعی، «فرهنگ» تنها عاملی است که می‏تواند افراد متعدد را در کنار هم قرار دهد و بنایی به نام «جامعه» به وجود آورد؛ زیرا افراد تنها در پرتو فرهنگ عامّه که توسط غالب افراد پذیرفته شده است می‏توانند ارتباطات و مناسبات میان خویش را سامان بخشند. از این‏رو می‏گویند: تفکیک فرهنگ و جامعه تنها به لحاظ مفهومی است وگرنه در واقع، از هم جدا نیستند.

 

آنتونی گیدنز در کتاب جامعه ‏شناسی در این‏ باره می‏ نویسد:

 

«فرهنگ» را می‏توان به لحاظ مفهومی از جامعه متمایز کرد اما ارتباط بسیار نزدیکی بین این مفاهیم وجود دارد. «فرهنگ» به شیوه زندگی اعضای یک جامعه معیّن مربوط می‏شود؛ «جامعه» به نظام روابط متقابلی اطلاق می‏گردد که افرادی را که دارای فرهنگ مشترکی هستند به هم دیگر مربوط می‏سازد. هیچ فرهنگی نمی‏تواند بدون جامعه وجود داشته باشد همان‏گونه که هیچ جامعه‏ای بدون فرهنگ وجود ندارد. بدون فرهنگ نه زبانی خواهیم داشت و نه هیچ‏گونه احساس خودآگاهی و توانایی تفکر یا تعقّل ما نیز به شدت محدود خواهد شد.[۱]

 

بدون شک، یکی از اساسی‏ ترین و پیچیده ‏ترین مسائل هر جامعه، فرهنگ آن است. از این‏رو یکی از مفاهیمی که بیش از همه توجه اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی و انسانی را به خود معطوف داشته «فرهنگ» است، تا جایی که بیشترین تعریف را در این ‏باره ارائه داده‏ اند. هرسکوتیس از حدود ۲۵۰ تعریف یاد کرده است، کروبر نیز به ۳۰۰ تعریف اشاره می‏کند.[۲]

 

اما معنای اصطلاحی «فرهنگ» یکی از جنجالی‏ ترین مفاهیمی است که طی سالیان طولانی در میان دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی مورد بحث و گفت‏وگو قرار گرفته و نتیجه‏ اش ارائه تعاریف بی‏شماری بوده است. جولیوس گولد این تعاریف را در شش دسته مهم تشریحی، تاریخی، هنجاری، روان‏شناختی، ساختاری و تکوینی دسته‏ بندی کرده است.

 

اما شایع‏ترین تعریفی که از «فرهنگ» ارائه شده و مورد قبول غالب جامعه‏ شناسان معاصر است، تعریف بروس کوئن، جامعه ‏شناس معاصر، است :

 

فرهنگ به شیوه ‏های زندگی که افراد یک جامعه می ‏آموزند در آن مشارکت دارند و از نسلی به نسل دیگر انتقال می‏ یابد، اطلاق می ‏شود.

 

وی در ادامه می ‏گوید:

 

فرهنگ دارای سه عنصر شناختی، مادی و قواعد سازمانی است که جنبه شناختی ‏اش، شامل ارزش‏ها، ایدئولوژی‏ ها و دانش‏ها، و جنبه مادی فرهنگ، شامل مهارت‏های فنی، هنرها، ابزار و وسایل و اشیای مادی دیگری است که اعضای آن جامعه از آن استفاده می ‏کنند و قواعد سازمانی فرهنگ شامل مقرّرات، نظام‏ها و آیین‏ هایی است که انتظار می‏ رود اعضای گروه هنگام فعالیت‏های روزمرّه زندگی از آن پیروی کنند.[۳]

—————————————————————————-

[۱] آنتونى گیدنز، جامعه‏شناسى، ترجمه منوچهر صبورى تهران، نى، ۱۳۴۴، ص ۳۶٫

[۲] محمود روح‏الامینى، مبانى انسان‏شناسى تهران، عطاء، ۱۳۷۴، ص ۱۴۷٫

[۳] جولیوس گولد، فرهنگ علوم اجتماعى، ترجمه گروهى از مترجمان تهران، مازیار، ۱۳۷۶، ص ۶۳۱ و ۶۷۷٫

 

بر گرفته از مقاله فرهنگ و نوآوری ، نوشته : شمس‏ اللّه مریجی

 

** با تشكر از ارسال كننده : جناب آقاي علمدار **

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=14529
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.