امروزه روانپزشكي همان مطالبي را تعليم ميدهد كه پيامبران تعليم ميدادند. چرا؟
روانپزشكان دريافتند كه دعا و نماز و داشتن يك ايمان محكم به دين، نگراني و تشويش و
هيجان و ترس را كه عامل نيم بيشتري از ناراحتيهاي ماست، برطرف ميسازد.۱
« ديل كارنگي » روانشناس مشهور، در كتاب « آيين زندگي »، دربارة آثار رواني دعا
مينويسد: يكي از پيشوايان علم مزبور ميگويد:
«كسي كه حقيقتاً معتقد به مذهب است هرگز گرفتار امراض عصبي نخواهد شد. اگر
مذهب نداشته باشيد، زندگي پوچ و بيمعني است و بازيچهاي بيش نخواهد بود.»
چند سال پيش از مرگ «هنري فرود» يك روز به ملاقات او رفتم، قبل از اينكه او را
ببينم، انتظار داشتم اندوه و ملالتي جانكاه، كه حاكي از سالها اداره كردن يكي از
مؤسّسات بزرگ بود، در سيمايش بخوانم، ولي هنگامي كه او را در هفتاد و هشت
سالگي اينچنين شاداب و آرام يافتم، دچار حيرت شدم، وقتي از او علّت را پرسيدم گفت:
معتقدم كه خدا خودش كارها را روبهراه ميكند و احتياج به اندرز من ندارد. »۲
امروز حتّي روان پزشكان نيز مبلّغ جديد مذهب شدهاند. آنها ما را به دين پايبند مي كنند
كه از آتش مسائل دنيايي در امان بمانيم.
¨ روانشناس ديگر « ويليام جيمز » ميگويد: « ايمان يكي از نيروهايي است كه بشر
به مدد آن زنده است و فقدانش نابودي و نيستي را در بر ميگيرد.»
¨ « گاندي» رهبر بزرگ نهضت استقلال هندوستان، دربارة دعا و نماز ميگويد:
«دعا و نماز زندگيام را نجات داده، بدون آنها مدّتها پيش ديوانه شده بودم. اگر توانستهام
بر نااميديها چيره شوم، بهخاطر دعاها و نمازهايم بوده است. اغلب خود را در وضعي
مييافتم كه بدون نماز و دعا نميتوانستم شاد باشم. اينك در واقع مردمي را ديدهام كه
حسرت آرامش مرا داشتهاند.»۳
¨ روانشناس بزرگ « هانري لينگ » ميگويد: در نتيجة تحقيقات طولانيام و در
اجراي آزمايشهاي رواني بر روي افراد به اين موضوع پي بردهام، كسي كه به عبادت
بپردازد آنچنان شخصيّتي قوي و نيرومند پيدا ميكند كه هيچگاه يك انسان بيدين نميتواند
چنين شخصيّتي را بهدست آورد.۴
¨ دكتر «آلكسيس كارل» دانشمند و فيزيولژيست فرانسوي مينويسد:
«... من در زندگي پزشكيام با كساني روبرو شدم كه هيچ يك از وسايل مداوا برايشان
مؤثّر نبود و هيچ داروئي بر بيماري آنان اثر نميگذاشت، امّا به ياري دعا و اعتقاد به
خداوند نجات مييافتند.»
فايدة مسلّم اين اعمال چنان است كه ما به ياري آنها ميتوانيم، نيروي ناچيز خود را به
نيروي بيپاياني متّصل و مربوط سازيم كه تمام كائنات را ميگرداند، ما از آن نيرو تمنّا
ميكنيم مقداري از نيروي خود را صرف ما كند. تنها همين تقاضا كافي است كه مشكلات
و نارسائيهاي ما برطرف شود و قدرتمان افزون گردد.۵
¨ روان شناس و نويسندة مشهور دكتر «ديل كارنگي» دربارة نماز ميگويد:
نماز دل را از تعلّقات غلط بيمه ميكند و جان را با برق عشق جانان منوّر ميگرداند و
پيوند بشر را از آنچه غير خداست جدا مينمايد. بيشتر اوقات كه درهاي اميد به سوي
ما بسته ميشود به جانب خدا رو ميآوريم؛ ولي چرا بگذاريم يأس و نااميدي برما چيره
شود؟ چرا همه روزه به وسيلة خواندن نماز و بهجا آوردن حمد و ثناي خداوند قواي خود
را تجديد نكنيم!۶
¨ دكتر « روژه گارودي »، فيلسوف و اسلامشناس فرانسوي، در اين باره سخني زيبا
دارد. او ميگويد:
در نماز انسان به خود باز ميگردد و همة هستي را در وجود خويش احساس ميكند.۷
۱- كتاب لذّت حضور از : اسدالله حيدري ص 25
۲- كتاب لذّت حضور ص 56 و 57
۳- كتاب نماز عارفان : غلام عباس هاشمي ص 23، به نقل از همة مردم برابرند. مهاتماگاندي، ترجمة محمود تفضلي ص106
۴- همان كتاب ص 23 و 24 به نقل از : راه تكامل. احمد امين ج 7 ص 215
۵- راه و رسم زندگي : دكتر ديل كارنگي ص 170 به نقل از: نماز عارفان . ص 24
۷- هشدار به زندگان : روژه گاوردي . ترجمة علي اكبر كسمائي ص 259 به نقل از نماز عارفان ص 25
منبع : asemane-aabi.blogfa.com