این مجموعه شامل چهل سؤ ال عرفانى است که تنظیم کننده با طرح سؤ الاتى پاسخهاى مربوطه به آن را از کتب امام خمینى به تناسب سؤ الات استخراج نموده است .
4 - مسئله تكبر و راههاى مبارزه عملى با تكبّر
سؤ ال :
مسئله تكبر كه از اهم مباحث اخلاقى است در قرآن كريم و روايات متعدّد، مكرّر، به آن اشاره شده ، استدعا دارد طريقه عملى رهايى از اين خصيصه زشت را بيان فرموده سپس جهت تبرك و تيمّن آيه و روايتى را به عنوان استشهاد در اين باب بيان فرمائيد.
پاسخ :
اگر در صدد اصلاح نفس برآمدى طريق عملى آن نيز با قدرى مواظبت ، سهل و آسان است و در اين طريق با همّت مردانه و حريّت فكر و بلندى نظر به هيچ مخاطره ، تصادف نمى كنى . تنها راه غلبه به نفس امّاره و شيطان و راه نجات برخلاف ميل آن ها رفتار كردن است .
هيچ راهى بهتر براى سركوبى نفس از اتّصاف به صفت متواضعين و رفتار كردن مطابق رفتار و سيره آن ها نيست . در هر مرتبه از تكبّر كه هستى و اهل هر رشته علمى و عملى و غير آن كه هستى ، برخلاف ميل نفسانى چندى عمل كن با تنّبهات علمى و تفكّر در نتايج دنيايى و آخرتى ، اميد است راه آسان و سهل شده ، نتيجه مطلوبه بگيرى .
اگر نفس از تو تمنّا كرد كه صدر مجلس را اشغال كن و تقدّم بر هم قطار خود پيدا كن ، تو برخلاف ميل آن رفتار كن . اگر تانّف(اكراه) مى كند از مجالست با فقرا و مساكين ، تو دماغ (او) را به خاك ماليده ، با فقرا مجالست كن ، هم غذا شو، هم سفر شود، مزاح (كن )، ممكن است نفس از راه بحث با تو پيش آيد و بگويد تو داراى مقامى بايد مقام خود را براى ترويج شريعت حفظ كنى . با فقرا نشستن ، وقع (جايگاه و مرتبه) تو را از قلوب مى برد. مزاح با زيردستان تو را كم وزن مى كند. پايين نشستن در مجالس تو را از مقام تو كاسته مى كند آن وقت خوب نمى توانى به وظيفه شرعى خود اقدام كنى .
بدان تمام اين ها دام هاى شيطان و مكائد نفس است . رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله موقعيّتش در دنيا از حيث رياست از تو بيش تر بود و سيره اش آن بود كه ديدى ... بايد وارد مجاهده با قصد خالص شد. البته آن وقت نفس اصلاح مى شود.
تمام صفات نفسانيّه قابل اصلاح است ، ليكن در اوّلِ امر كمى زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح ، سهل و آسان مى شود. عمده به فكر تصفيه و اصلاح افتادن است و از خواب بيدار شدن است . منزل اوّل انسانيّت ((يقظه )) است . و آن بيدار شدن از خواب غفلت و هشيار شدن از سكر(مستي) طبيعت است و فهميدن اين كه انسان مسافر است و هر مسافر زاد و راحله مي خواهد. زاد و راحله انسان ، خصال خود انسان است . مركوب اين سفر پرخوف و خطر و اين راه تاريك و باريك و صراطِ اَحَدِّ از سيف و ادَّقِ از شَعْر،(برنده تر از شمشير وباريكتر از مو) همّت مردانه است ...
شيطان كه تكبّر به خدا نكرده بود. تكبّر كرد به آدم كه مخلوق حقّ است . گفت : خلقتنى من نار و خلقته من طين . خود را بزرگ شمرد و آدم را كوچك . تو آدم زاده ها را كوچك شمارى و خود را بزرگ . تو نيز از اوامر خدا سرپيچى كنى .
فرموده فروتن باش ، تواضع كن با بندگان خدا. تكبّر كنى ، سرافرازى نمايى . پس چرا فقط شيطان را لعن مى كنى ؟ نفسِ خبيث خودت را هم شريك كن در لعن . همان طور كه شريك با او در اين رذيله يى . تو از مظاهر شيطانى ، شيطان مجسّمى . شايد صورت برزخى و قيامتى توشيطان باشد.
در كافى شريف ، از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده است كه : در جهنّم وادى (اى ) است از براى متكبّران كه آن را سَقَر گويند. به خداى تعالى شكايت كرد از شدت حرارت خود و خواهش كرد كه اذن دهد كه تنفس كند. پس نَفس كشيد و جهنَّم از آن محترق شد)).
عزيزا! انسان اگر احتمال صدق اين طور احاديث را بدهد بايد بيشتر از ما در صدد علاج نفس برآيد. جائى كه چيزى خود محل عذاب و آتش است از شدّت حرارت به ناله درآيد و از نَفَس آن جهنَّم محترق شود، آيا ما با اين عذاب بايد چطور به سر بريم ؟ آيا براى اين چند روزه سركشى و بزرگى فروشى به بندگان خدا، يا تكبّر به عبادت و اطاعت خدا، چطور خود را حاضر كنيم از براى چنين عذابى كه جهنم را به فرياد درآورَد؟ واى به حال غفلت و سرمستى ما. امان از اين بى هوشى و خواب سنگين ما.
منبع : کتاب خورشید عرفان ، محمد رضا رمزی اوحدی
(استفاده بدون ذکر نشانی سایت جایز نیست)