تفريح شاهزاده!! روزى ابوالفتح ميرزا سالار الدوله و پسر مظفرالدين شاه از راهى عبور مى كرد.
پيرمردى را ديد، ديگى گلاب بر آتش نهاده مى جوشاند. امر داد گلاب جوشان و سوزان را به چهره بيفشاند. التماس باغبان نتيجه نبخشيد و چون ناگزير فرمان را به كار بست چهره اش يك باره سوخت و چشمش نابينا شد و حمل بار زندگى را از آن پس نتوانست .
منبع : انقلاب مشروطيت ايران ، دكتر رضوان ، صفحه 57 |