تاريخ انتشار: 14 اسفند 1390 ساعت 07:24:49
فنته انگیزی یهود

اوس و خزرج دو طایفه بزرگ مدینه بودند که سالیان دراز با یک دیگر جنگ و اختلاف داشتند تا این که به قبول اسلام و رهبری های خردمندانه پیامبر(صلی ا... علیه و آله) با یک دیگر صلح کردند و اختلاف آنها به صمیمیت و وحدت تبدیل گردید.

 

 روزی مرشان بن قیس یهودی که کفر شدیدی داشت و نسبت به مسلمین پر کینه بود و به وحدت آنها حسادت می ورزید از کنار دو نفر مسلمان صمیمی که از طایفه اوس و خزرج بودند گذر کرد. از الفت آنها در غضب شد و به فکر فتنه انگیزی بین آنها افتاد. به یک جوان یهودی گفت به طرف طایفه اوس و خزرج برود و با آنها بنشیند و جنگها و اختلافات گذشته آنها را یادآوری کند و سخنان و اشعار گذشته را به یاد آنها آورد.

 

جوان یهودی به توصیه های پیرمرد یهودی عمل کرد و آتش اختلاف و فتنه را در بین طایفه اوس و خزرج شعله ور نمود، به طوری که دوباره به افتخار و تفاخر گراییدند و فریاد درخواست سلاح از آنها بلند شد و می رفت که به جنگ و خونریزی منتهی شود . پیامبر(صلی ا... علیه و آله) با خبر گردیده به سوی آنها رفت و با موعظه های خود آتش فتنه را خاموش کرد، و آنها  را آگاه کرد که توطئه ای در کار بوده است و از این رو سلاحهاي خود را بر زمین گذاشته و با یک دیگر معانقه کردند. و آیات 98 تا 101 سوره آل عمران در این باره نازل گردید .

 

منبع : درالمنثور جلد2

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=11761
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.