تاريخ انتشار: 10 آذر 1404 ساعت 22:44:40
«نشنال اينترست» گزارش داد:جانبداري ترامپ از ظالم در طرح‌هاي صلح

پايگاه تحليلي «نشنال اينترست» در گزارشي نوشت: موج توافقات صلح بي‌کيفيت دولت دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا، بر پايه‌اي ناپايدار بنا شده است.

به گزارش پايگاه تحليلي «نشنال اينترست»، اشتياق علني ترامپ، براي دريافت جايزه صلح نوبل باعث شده است تا او معناي واژگاني مانند "توافق صلح" و "ميانجي‌گري" را به‌طرزي بي‌سابقه کش بدهد و تحريف کند.

او هر اقدامي را که بتوان آن را به‌نوعي حرکت از جنگ به‌سوي صلح تعبير کرد و خود در آن حتي اگر فقط اندک نقشي داشته، به نام خود ثبت کرده است.

در دور اول رياست‌جمهوري‌اش، اين اقدام با «توافق‌نامه‌هاي ابراهيم» آغاز شد که در واقع توافق صلح نبودند، بلکه فقط ارتقاء روابط ديپلماتيک ميان رژيم اسرائيل و برخي کشورهاي عربي بود که نه‌تنها در جنگ با اسرائيل نبودند، بلکه همکاري‌هاي گسترده‌اي نيز با آن داشتند.

تأثير اين توافق‌ها بر صلح در خاورميانه منفي بود؛ چرا که اسرائيل اين ارتقاء روابط را جايگزيني براي صلح با فلسطيني‌ها تلقي و از آن به‌عنوان پايه‌اي براي ايجاد يک ائتلاف نظامي ضدايراني استفاده کرد.

ترامپ در دور دوم رياست‌جمهوري‌اش مدعي شد که در چندين منازعه نقش صلح‌ساز ايفا کرده، درحالي‌که عمده کار ميانجي‌گري توسط ديگران انجام شده بود. از جمله در مناقشه مرزي ميان کامبوج و تايلند، اين مالزي بود که مسئوليت اصلي ديپلماسي را بر عهده داشت.

سندي که ترامپ به آن نسبت «توافق صلح» داده بود، حتي مسائل مورد اختلاف را حل نکرد؛ امري که کامبوج و تايلند نيز تأييد کردند و آن سند را فقط نسخه‌اي مکتوب از محتواي نشست خواندند.در ديگر منازعاتي که ترامپ ادعاي نقش‌آفريني در آن‌ها داشته - نظير درگيري ميان کنگو و رواندا- نبردها ادامه داشتند؛ چرا که گروه‌هاي شبه‌نظامي درگير، طرف توافق‌نامه صلح نبودند.

در مورد منازعه ديرينه هند و پاکستان، يکي از طرفين - يعني هند- به صراحت با هرگونه مداخله طرف ثالث مخالفت و مشارکت ايالات متحده را رد کرده است.نقش ترامپ يا دولتش در تلاش براي حل برخي از اين منازعات، در حد تهديد به توقف مذاکرات تجاري محدود بوده، مانند ماجراي کامبوج و تايلند.

اما در دو مورد ديگر، مشارکت دولت او بسيار پررنگ‌تر بوده است.

اين دو مورد براي شناسايي يک الگو کافي هستند، الگويي که مي‌توان آن را بخشي از وسواس ترامپ به هم‌ذات‌پنداري با برندگان و تحقير بازندگان دانست.

اين الگو شامل جانبداري آشکار از طرف قوي‌تر نظامي است، درحالي‌که منافع طرف ضعيف‌تر تا حد زيادي ناديده گرفته مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد ترامپ تسهيل و تشويق قدرت‌نمايي طرف قوي و درهم‌شکستن طرف ضعيف را سريع‌ترين مسير براي پايان دادن به جنگ و نماياندن آن به‌عنوان «صلح» تلقي مي‌کند.

يکي از اين نمونه‌ها، طرح صلح 20 ماده‌اي ترامپ براي غزه است. با وجود تحليل‌هايي در هفته‌هاي اخير مبني بر اينکه ترامپ نخست‌وزير اسرائيل را به انجام برخي اقدامات مانند عذرخواهي از قطر بابت يک حمله هوايي واداشته، اين طرح در کل منطبق با سياست ترامپ در تمام دوران رياست‌جمهوري‌اش است؛ يعني تسليم کامل در برابر ترجيحات اسرائيل در تمام مسائل اصلي.

در دور اول، ترامپ هدايايي بي‌سابقه به دولت بنيامين نتانياهو نخست‌وزير اسرائيل اعطا کرد، مانند انتقال سفارت آمريکا به قدس و به‌رسميت شناختن حاکميت اسرائيل بر بلندي‌هاي جولان که هردو خلاف اجماع بين‌المللي بود.

در دور دوم، ترامپ پشتيباني ديپلماتيک و نظامي عظيمي از حمله مرگبار [رژيم] اسرائيل به نوار غزه ارائه داد، از جمله کمک‌هاي مادي گسترده به ارتش [رژيم] اسرائيل.

اسرائيل به تازگي نيز دولت ترامپ را تحت فشار قرار داد تا ديداري را که قرار بود در ترکيه بين استيو ويتکاف و يکي از رهبران حماس برگزار شود، لغو کند. حماس اين طرح را به‌طور کامل رد کرده و به صراحت گفته است که اين طرح، فلسطيني‌ها را همچنان تحت سلطه خارجي نگاه مي‌دارد.تشکيلات خودگردان فلسطين، با وجود کهنگي و ناکارآمدي، اعلام آمادگي براي مشارکت کرده است، اما [رژيم] اسرائيل مشارکت آن را نمي‌پذيرد و هيچ نشانه‌اي از تمايل دولت ترامپ براي مقابله با خواسته‌هاي نتانياهو در اين زمينه ديده نمي‌شود.

مفاد اين طرح به شکل کامل به نفع اسرائيل و به ضرر فلسطينيان تنظيم شده است. از حماس خواسته شده که به‌طور کامل خلع سلاح شود، درحالي که هيچ الزام مشابهي براي طرفي که باعث تلفات و ويراني بيشتر شده، وجود ندارد.

هيچ تضميني براي عقب‌نشيني ارتش اسرائيل وجود ندارد، و تل‌آويو مي‌تواند با ادعاي اينکه ساير شرايط محقق نشده‌اند، هرگونه عقب‌نشيني را وتو کند.

هيچ مکانيسمي براي نظارت بر نقض‌هاي آتش‌بس توسط اسرائيل تعريف نشده، درحالي که اين نقض‌ها تا کنون قابل‌توجه بوده‌اند.همانند آتش‌بس قبلي در اوايل سال جاري، احتمال مي‌رود که اسرائيل در هر زمان و مکاني که اراده کند، عمليات نظامي را از سر خواهد گرفت و به تعهدات ادعايي خود در مراحل بعدي طرح بي‌توجهي خواهد کرد.

اما مهم‌ترين مسئله اين است که طرح ترامپ در پاسخ به پرسش اصلي درباره حق تعيين سرنوشت فلسطيني‌ها و حتي امکان تشکيل کشور مستقل فلسطيني پاسخي منفي مي‌دهد.

نهاد کنترل‌کننده اين طرح هياتي خواهد بود به رياست فردي کاملاً همسو با اسرائيل، يعني خود ترامپ.هدف اسرائيل براي تداوم سلطه بر فلسطيني‌ها و جلوگيري از دستيابي آنان به کشور مستقل، در اين طرح نيز حفظ شده است.

اين طرح همچنين آنچه را که در کرانه باختري مي‌گذرد، ناديده مي‌گيرد؛ يعني اخراج‌هاي گسترده، حملات نظامي تل‌آويو، و افزايش خشونت توسط شهرک‌نشينان که زندگي را براي ساکنان فلسطيني اين مناطق هر روز دشوارتر مي‌کند.

زبان به‌کاررفته در طرح ترامپ درباره اينکه اگر شرايط خاصي فراهم شود، شايد امکان دستيابي به مسير معتبر براي تعيين سرنوشت و دولت فلسطيني مهيا گردد، ضعيف‌تر و بي‌معناتر از بسياري از اظهارات مبهم قبلي در اين باره است.

*روزنامه جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 7
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=104057
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.