بسمالله الرحمن الرحيم
امروز 10 آذرماه، سالروز شهادت آيتالله سيدحسن مدرس به دستور رضاخان است. مدرس به جرم ايستادن در برابر قلدري، ديکتاتوري و سلطهطلبي رضاخان، به خواف و سپس کاشمر تبعيد شد و در يک روز ماه رمضان به دست دژخيمان و به دستور رضاخان به شهادت رسيد. رضاخان با کنار زدن مدرس و ساير آزاديخواهان به يک قدرت بلامنازع تبديل شد و هر ظلمي که خواست به مردم ايران روا داشت ولي سرانجام، مقبره مدرس در کاشمر به زيارتگاه مردم تبديل شد و رضاخان در نهايت فلاکت در تبعيدگاهش در آفريقا جان داد و چيزي غير از ننگ و نکبت از خود برجاي نگذاشت.
امام خميني که از نزديک با مدرس آشنا بود، ضمن تمجيد از شجاعت، سادهزيستي، هوشمندي، اراده قوي، آزاديخواهي و مردمدوستي او، به مردم ايران توصيه کرد افرادي را به مجلس بفرستند که مانند مدرس باشند. با رعايت همين توصيه بود که بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي معتقد بودند مجلس در رأس امور است.
منظور امام اين بود که اگر افرادي مانند مدرس در مجلس شوراي اسلامي حضور داشته باشند چنان مجلسي خواهد توانست تمام امور کشور را زير نظر داشته باشد و جامعهاي بسازد که شجاعت، سادهزيستي، هوشمندي، اراده قوي، آزاديخواهي و رعايت حقوق مردم از ويژگيهاي بارز آن باشد. در چنين جامعهاي، حکمرانان چارهاي غير از خدمت به مردم و حرکت در چارچوب قانون و موازين اخلاقي نخواهند داشت. قوه مجريه به وظايف قانوني خود عمل خواهد کرد، قوه قضائيه علاوه بر تلاش براي جلوگيري از وقوع جرم، با مجرمين براساس عدالت برخورد خواهد نمود و آحاد مردم نيز به پيمودن راه حق و انصاف و رعايت حقوق همديگر پايبندي نشان خواهند داد.
مردم ايران به همان اندازه که با اصل نهضت امام خميني همراهي کردند و انقلاب اسلامي را به پيروزي رساندند، براي عمل کردن به توصيه ايشان در زمينه انتخاب افرادي با ويژگيهاي مدرس جهت شکل دادن به مجلس قانونگذاري آمادگي داشتند و در مراحل اوليه نيز همين کار را کردند ولي به تدريج اين امکان را از دست دادند و در نتيجه، شکل گرفتن مجلسي با ترکيب مدرسگونه، به يک آرزوي دست نيافتني تبديل شد. برخوردهاي فراقانوني و سليقهاي در تشخيص صلاحيتهاي داوطلبان ورود به مجلس از يکطرف و شيفتگي بسياري از تکيهزنندگان بر کرسيهاي مجلس نسبت به قدرت از طرف ديگر، مجلس را از جايگاهي که قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي برايش در نظر گرفته است دور کرد. اکنون بهيچوجه نميتوان مجلس شوراي اسلامي را همان مجلسي دانست که مدرس با يک نطق کوتاه خود، آن را به سدي در برابر لشکر جرار روسيه آن روز که تهديد کرده بود اگر خواستههاي ما را نپذيريد وارد تهران خواهيم شد و همه چيز را در دست خواهيم گرفت، تبديل کرده بود. امام خميني چنان مجلسي را در رأس امور ميدانست.
فرد قدرتطلبي که در کسوت رياست جمهوري خطاب به نمايندگان مجلس و در داخل مجلس گفت مجلس در رأس امور نيست، هدفش اين بود که آنها را مرعوب کند تا بپذيرند که او بايد در رأس امور باشد. متأسفانه آن روز نمايندگان مجلس با او برخورد نکردند و از حق مجلس دفاع نکردند و زمينه را براي افول اين نهاد که بايد قدرتمندترين نهاد کشور باشد فراهم ساختند. پايههاي ديکتاتوري اينگونه شکل ميگيرد و اين مجلس است که اگر در رأس امور باشد ميتواند مانع شکل گرفتن ديکتاتوري شود.
نمايندگاني که وقتي مردم از فيلتر بودن اينترنت مينالند از اينترنت سفيد استفاده ميکنند، نمايندگاني که وقتي مردم با گرانيها دست و پنجه نرم ميکنند خودروهاي شاسيبلند تحويل ميگيرند و نمايندگاني که ميبينند مردم هر روز بيشتر زير خط فقر ميروند ولي خودشان حقوقهاي نجومي دريافت ميکنند و از انواع رانتها برخوردارند، هرگز نميتوانند آرمان امام خميني را که ميخواست مجلس در رأس امور باشد، محقق سازند. درود خدا بر روح بلند شهيد مظلوم آيتالله بهشتي که ميگفت «ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت» و با اين جمله پرمغز درصدد بود خطر قدرتطلبي را به مسئولين نظام گوشزد کند. صدافسوس که جاي شهيد بهشتي در ارکان نظام و جاي شهيد مدرس در مجلس خالي است.
*روزنامه جمهوری اسلامی