با گذشت بیش از یک سال از ریاست جمهوری پزشکیان، او هنوز نتوانسته است به بخش اعظم وعده هایش عمل کند. این که تقصیر خود اوست یا نگذاشتند و ... موضوع بحث حاضر نیست چون در خروجی و نتیجه گیری تاثیری ندارد. مهم این است که مردم به کسی با وعده هایی رأی داده اند که امروز بسیاری از آن وعده ها یا عملی نشده اند یا به طور ناقص محقق شده اند.
عصر ایران؛ در بحبوحه رقایت های انتخابات ریاست جمهوری، مسعود پزشکیان در پاسخ به این سوال که اگر نتوانستید به وعده های خود عمل کنید، چه خواهید کرد گفته بود: «اگر هر کاری کردیم و نتوانستیم به گفتهها و قول هایمان عمل کنیم طبیعتا از ادامه کارهای سیاسی خداحافظی خواهیم کرد و ادامه نخواهیم داد و این مسألهای روشن است. قرار نیست عمرمان را تلف کنیم و نتوانیم به مردم عزیز کشورمان خدمت کنیم و تبعیض، اجحاف و بی عدالتی در جامعه باشد و ما هم نتوانیم کاری [برای رفع آنها] انجام دهیم ولی همچنان ادامه دهیم. قطعا اگر نتوانیم کاری انجام دهیم از مردم خواهیم خواست رأیشان را پس بگیرند.»
من همچنان مسعود پزشکیان را یکی از راستگوترین سیاستمداران ایران می دانم. بر این هم واقفم که او مدت کوتاه ریاست جمهوری اش، کارهای مهمی در راستای جلوگیری از تشدید تنش ها در جامعه کرده است، مانند استنکاف از اجرای قانون ضد مردمی موسوم به عفاف و حجاب که اگر قرار بود آنچه نویسندگانش نوشته بودند اجرا شود، مردم و پلیس و دادگاه، در باتلاق نزاعی بی پایان و روزانه فرو می رفتند و بحرانی تمام عیار، جامعه را فرا می گرفت.
اما واقعیت این است که پزشکیان، مانند پزشک بخش اورژانس، تنها توانسته است تا حد ممکن، جلوی برخی خونریزی ها را بگیرد و عجالتاً بیمار را زنده نگه دارد اما هنوز نتوانسته است کاری برای شفای او بکند.
طبیعتاً پزشکیان نیز مانند هر فرد و مدیر دیگری، دارای نقاط ضعف خاص خودش هست و حتماً این ضعف ها به علاوه کاستی های دولتمردانش، در وضعیت کنونی اثرگذارند؛ کسی نمی تواند رئیس جمهور و دولتش را یکسره مبرا از مسوولیت بداند و فرافکنی کند. در کنار این واقعیت، آنچه امروز بر همه مردم ایران مسلّم است این که رئیس جمهوری که با رأی اکثریت مردم انتخاب می شود، هنوز نمی تواند خواسته اکثریت مردم را اجابت کند. ساختارهای موازی و تو در تو و ذینفعان شناخته و ناشناخته در سیستم حکومتی ایران به حدی پرتعداد و پیچیده اند که رئیس جمهور - اعم از این که نامش روحانی باشد یا رئیسی یا پزشکیان - در نهایت تبدیل به اپراتوری برای رتق و فتق امور جاری می شود و نمی تواند خواسته های عمومی را به معنای واقعی کلمه نمایندگی و اجرا کند.
البته این به معنای بی اختیاری مطلق رئیس جمهور نیست. یک رئیس جمهور باعرضه، می تواند در دایره سیستم موجود، همین امور جاری را تا حد ممکن در چارچوب خواست مردم پیش ببرد کما این که پزسکیان درباره قانون پیش گفته ، همسو با خواست اکثریت، همین کار را کرد. در واقع، هنوز معتقدم که فرق می کند چه کسی رئیس جمهور باشد؛ خاصه آن که دستکم یک رأی در جلسات سران قوا دارد و می تواند در اقناع نسبی دیگران در جلسات حکمرانان، موثر باشد. گاه تنها یک تصمیم درست می تواند سرنوشت یک جامعه را بهبود بخشد و هر رئیس جمهوری می تواند در بزنگاه ها در اتخاذ چنان تصمیمی اثرگذار باشد.
با این حال، با گذشت بیش از یک سال از ریاست جمهوری پزشکیان، او هنوز نتوانسته است به بخش اعظم وعده هایش عمل کند. این که تقصیر خود اوست یا نگذاشتند و ... موضوع بحث حاضر نیست چون در خروجی و نتیجه گیری تاثیری ندارد. مهم این است که مردم به کسی با وعده هایی رأی داده اند که امروز بسیاری از آن وعده ها یا عملی نشده اند یا به طور ناقص محقق شده اند. مثلاً وعده رفع فیلتر و جمع کردن بساط مافیای فیلترشکن فروشان، در حد رفع فیلتر یکی دو اپلیکیشن عمل شد و بقیه به محاق رفت. یا در زمینه سیاست خارجی، تحریم ها که لغو نشدند، بلکه قطعنامه های تحریمی شورای امنیت در دوران احمدی نژاد نیز بازگشتند. تورم همچنان دو رقمی است، سهمیه های ناعادلانه در دانشگاه ها ادامه دارد، نهادهای بودجه خوار و بدون بازده، همچنان بیت المال را می بلعند، ارزش پول ملی هم روز به روز کاهش می یابد و ... .
در شرایط فعلی دو حالت قابل تصور است:
1 - پزشکیان هنوز بر سر وعده هایش هست ولی زمان بیشتری می خواهد.
2 - رئیس جمهور، به این نتیجه رسیده که شرایطی که برای تحقق وعده هایش نیاز دارد - به هر علتی - در دسترس او نیست.
اگر حالت اول باشد، انتظار می رود با مردم سخن بگوید، وعده هایش را بازخوانی کند و بگوید که برای هر کدام از آنها تا کنون چه کرده، چه موانعی وجود دارد و در چه بازه زمانی، وعده هایش محقق خواهد شد. وعده بدون زمان، چیز جز باد هوا نیست.
اما اگر وضعیت دوم پیش آمده، بهترین کار عمل به همان وعده نخستین است؛ یعنی اگر خودش نمی تواند، دولتش یاری نمی کند یا نهادها و ساختارهای خارج از دولت نمی گذارند کارش را پیش ببرد و وعده هایش را محقق سازد، باید جلوی دوربین بنشیند و با تشریح صریح و صادقانه وضعیت، علل ناکامی را توضیح دهد و بگوید که اگر نتوانسته یا نگذاشته اند به همه وعده هایش عمل کند، می تواند دستکم به وعده استعفایش عمل کند.
امیدوارم پزشکیان بتواند ابتکار عمل را به دست گیرد و با قدرت به سمت تحقق وعده هایش پیش برود تا کار به استعفا و بدتر از آن، بدنامی او و بدتر شدن حال ایران و مردم ایران نکشد.