بازخوانی واقعه عاشورا، تنها مروری بر یک رویداد تاریخی نیست، بلکه نگاهی به یک مکتب زنده است که در آن، امام حسین (ع) در برابر ظلم ایستاد و پاسداری از حقوق مردم، حتی مخالفان خود، را وظیفهای الهی دانست. این اصل، امروزه در قالب مفاهیمی چون «حقالناس سیاسی» و «حقوق بنیادین بشر» متجلی میشود که شامل حق انتخاب، حق آزادی بیان، حق امنیت حیثیتی و حق تعیین سرنوشت است.
۱. مقدمه: فراتر از یک اصطلاح فقهی
در اندیشه اسلامی، مفهوم حقالناس از یک اصطلاح صرفاً حقوقی فراتر میرود و ستون فقرات عدالت اجتماعی و ضامن مشروعیت حکومتها به شمار میآید. این مفهوم در فقه شیعه، نهتنها بر حقالله (حقوق خداوند) مقدم است، بلکه تضییع آن با توبه و عبادت جبرانپذیر نیست؛ مگر اینکه صاحب حق رضایت دهد. این نگرش ریشه در آموزههای قرآنی دارد که ظلم به دیگران را بزرگترین گناه اجتماعی میداند.
بازخوانی واقعه عاشورا، تنها مروری بر یک رویداد تاریخی نیست، بلکه نگاهی به یک مکتب زنده است که در آن، امام حسین (ع) در برابر ظلم ایستاد و پاسداری از حقوق مردم، حتی مخالفان خود، را وظیفهای الهی دانست. این اصل، امروزه در قالب مفاهیمی چون «حقالناس سیاسی» و «حقوق بنیادین بشر» متجلی میشود که شامل حق انتخاب، حق آزادی بیان، حق امنیت حیثیتی و حق تعیین سرنوشت است.
۲. تبیین فقهی و اخلاقی حقالناس
حقالناس در فقه امامیه به مجموعهای از حقوق اشاره دارد که به افراد یا گروههای اجتماعی تعلق دارد و نقض آن، به منزله شکستن یک عهد الهی است. تمایز اساسی آن با حقالله در این است که حقالله با توبه و اعمال عبادی قابل جبران است، اما حقالناس بدون جلب رضایت صاحب حق بخشوده نمیشود. بر اساس روایتی از امام علی (ع)، ظلم به مردم سه پیامد ویرانگر دارد: سلب امنیت، زوال اعتماد و فروپاشی مشروعیت حاکم. بهویژه در حوزه سیاسی، تضییع حقوق مردم نوعی پیچیده از ظلم است که هم کرامت فردی را در هم میشکند و هم ساختار اجتماعی را تضعیف میکند.
حقالناس تنها به مسائل مالی محدود نمیشود و ابعاد وسیعی از روابط اجتماعی را در برمیگیرد. این حقوق به طور کلی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
حقوق مالی: شامل مواردی مانند سرقت، کمفروشی، ربا، رشوه، اختلاس، تصرف غیرمجاز در اموال دیگران و حتی اتلاف وقت.
حقوق جانی: شامل هرگونه آسیب رساندن یا تهدید به جان افراد.
حقوق حیثیتی و آبرویی: این نوع از حقالناس، بالاترین اهمیت را دارد و شامل غیبت، تهمت، افترا، تمسخر، افشای اسرار، زخمزبان و تحقیر افراد است.
۳. حقالناس در سیره امام حسین (ع)
سیره امام حسین (ع) نشان میدهد که ایشان، حقالناس را محدود به مسائل مالی نمیدانستند و آن را شامل حق انتخاب، آزادی اندیشه و امنیت مخالفان نیز میدیدند. پیش از واقعه کربلا، امام در پاسخ به نامههای مردم کوفه، صراحتاً بیان کردند که مشروعیت حکومت وابسته به خواست و بیعت مردم است و ایشان بیعت اجباری را نمیپذیرند. این موضعگیری، تأکیدی عمیق بر حق تعیین سرنوشت مردم است.
در اوج اختلاف با سپاه حر، امام حسین (ع) دستور دادند که به آنان و حتی اسبهایشان آب داده شود. این اقدام، نمادی از رعایت حق حیات و حق برخورد انسانی با مخالفان است. از دیدگاه شهید مطهری، قیام امام حسین (ع) صرفاً یک مبارزه سیاسی نبود، بلکه تلاشی برای بازگرداندن مردم به جایگاه حقیقی خود بهعنوان صاحبان حق در حکومت بود. مخالفت امام با بیعت اجباری یزید، در حقیقت دفاعی قاطع از حقالناس سیاسی بود.
۴. حقالناس سیاسی؛ از عاشورا تا امروز
«حقالناس سیاسی» در تعریف حقوقی امروز، مجموعهای از حقوق شهروندی است که مشارکت آزادانه، رقابت منصفانه و امنیت سیاسی شهروندان را تضمین میکند. این مفهوم در فقه اسلامی نیز جایگاهی محکم دارد. یکی از اصلیترین مصادیق آن، حق مشارکت در انتخابات و تعیین سرنوشت سیاسی است که در اسناد بینالمللی حقوق بشر نیز به رسمیت شناخته شده است. تضییع این حقوق، چه در عاشورای ۱۴۰۰ سال پیش و چه در جهان امروز، نتایجی یکسان به دنبال دارد: بیاعتمادی عمومی، تضعیف مشارکت اجتماعی و زمینهسازی برای استبداد.
۵. درسهایی برای جهان امروز: مولفههای حقالناس و کاربردهای واقعی
مکتب عاشورا، علاوه بر ابعاد تاریخی و مذهبی، حامل درسهای راهبردی برای جوامع معاصر است. رعایت اصول حقالناس و کرامت انسانی در عرصه سیاست، مبنایی برای عدالت، مشروعیت و ثبات اجتماعی فراهم میآورد. در ادامه، با نگاهی به واقعیتهای امروز، این درسها بسط داده میشوند:
حق تعیین سرنوشت و مشارکت آزادانه: امام حسین (ع) با نپذیرفتن بیعت اجباری، مشروعیت حاکم را به رضایت مردم گره زد. این اصل در جهان امروز به معنای برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه است. ممانعت از این حق، به هر بهانهای، اعتماد عمومی را از بین برده و خطر استبداد و فساد را افزایش میدهد.
حفظ کرامت و آبروی افراد: برخورد امام حسین (ع) با سپاه حر، درسی جاودان در زمینه احترام به کرامت انسانی است. در دنیای امروز، این اصل در برابر حملات رسانهای، انتشار اخبار جعلی، و اتهامزنیهای بیاساس قرار میگیرد. فضای مجازی، بستر جدیدی برای تضییع حقالناس حیثیتی فراهم کرده است که در آن، آبروی افراد به راحتی تخریب میشود.
حق مقاومت در برابر ظلم و فساد: قیام عاشورا نشان داد که ایستادگی در برابر ظلم، وظیفهای اخلاقی و سیاسی است. این درس، الهامبخش جنبشهای مدنی و اعتراضات مسالمتآمیز در سراسر جهان است. برای مثال، جنبشهای ضدفساد در بسیاری از کشورها، بر اساس همین اصل، به مقابله با سوءاستفاده از قدرت و تضییع حقوق عمومی برخاستهاند.
شفافیت و پاسخگویی مسئولان: امام حسین (ع) با آشکار ساختن انگیزههای قیام خود، به مردم و مخالفان آگاهی بخشید. در جوامع مدرن، شفافیت در تصمیمگیریهای دولتی و پاسخگویی نهادها، ستون اصلی حکمرانی خوب است. پنهانکاری، زمینه را برای فساد، شایعهپراکنی و بیاعتمادی فراهم میکند.
همزیستی اخلاقی با مخالفان: درس عاشورا این است که حتی در شدیدترین مناقشات، تعامل انسانی و اخلاقی با مخالفان ممکن و ضروری است. این اصل در جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی امروز اهمیت مضاعفی پیدا کرده است، جایی که احترام به تفاوتها و پرهیز از نزاعهای بیحاصل، پیشنیاز اصلی صلح و ثبات اجتماعی است.
۶. نتیجهگیری: حقالناس، محور بقای جامعه
حقالناس در فقه، اخلاق و سیاست اسلامی، فراتر از یک حق فردی است؛ آن بنیاد اعتماد عمومی و ستون عدالت اجتماعی است. امام حسین (ع) در عاشورا، این اصل را نه با کلام، بلکه با خون خود تثبیت کرد.
بازخوانی عاشورا به ما یادآوری میکند که پاسداری از حقوق مردم، نه یک انتخاب اخلاقی، بلکه تکلیفی الهی است. در جهانی که حقوق افراد به سادگی پایمال میشود، مکتب عاشورا چراغ راهی است که به ما نشان میدهد:
عدالت اجتماعی بدون کرامت انسانی بیمعناست: تضییع حقالناس، چه در حوزه مالی، چه در عرصه سیاسی و چه در زمینه حیثیتی، در نهایت به فروپاشی ارزشهای انسانی و اجتماعی منجر میشود.
مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی: هر یک از ما در قبال حقوق دیگران مسئولیم، از یک راننده که با پارک نامناسب موجب سلب آسایش دیگران میشود تا مسئولی که با فساد، حق عمومی را پایمال میکند.
تغییر از درون: همانگونه که امام حسین (ع) برای احیای ارزشها قیام کرد، امروز نیز تغییر در جامعه جهت رسیدن به عدالت اجتماعی نیازمند تغییر درونی و فردی است. تا زمانی که افراد به صورت عملی به حقالناس پایبند نباشند، عدالت اجتماعی تنها یک آرمان دور از دسترس باقی خواهد ماند.
به راستی، مکتب عاشورا مکتبی زنده است که پیوندی ناگسستنی میان اصول معنوی و مسئولیتهای اجتماعی برقرار میسازد و به ما میآموزد که سعادت اخروی، بدون ادای حقوق مردم ممکن نیست. آیا ما آمادگی پذیرش این مسئولیت سنگین را داریم؟
*دکتر مسعود کاظمیان (کارشناس امنیت ملی)