این مسیر فقط با عشق طی میشود وگرنه چه امتیاز ظاهری دارد که کیلومترها پیاده در گرمای وانفسا، کیلومترها راه را طی کنند...
هر سال جمع میلیونی از شیعیان و از فِرَق و ادیان دیگر با انگیزههای شخصی و اعتقادی و بدون مزاحمت برای دیگران، کاملا آزادانه و در گرمای نزدیک به پنجاه درجه، که نشان میدهد به حسب ظاهر به آنان خوش نمیگذرد؛ با شوق به راهپیمایی اربعین میروند.
این زائران خودشان هزینههای خودشان را میپردازند، بلیت هواپیما را هم از جیب مبارک، حتی با قرض از دیگران و گرانتر از سفرهای خوش آب و هوا تهیه میکنند، و تازه مبلغی را هم برای خروج به دولت میدهند.
این مسیر فقط با عشق طی میشود وگرنه چه امتیاز ظاهری دارد که کیلومترها پیاده در گرمای وانفسا، کیلومترها راه را طی کنند.
به تعبیرها امروزیها، سفر اربعین همه اش پارادوکسیکال است. از یک سو گرمای طاقت فرسا، و از سوی دیگر حس شادابی و آرامش؛ از یک سو شور رفتن با پای پیاده، و از سوی دیگر شوق به رسیدن. از یک سو سفر انفرادی، و از سوی دیگر گم شدن در دریای مواج انسانی؛ از یک سو خستگی راه و از سوی دیگر همراهی مجاوران و میزبانان برای رفع خستگی، و صدها پدیده دیگر که در محاسبات بشری نمیگنجد. اگر برخی مغزها این پدیده شگفت انگیز را نمیفهمند، تقصیر دیگرانی که نسبت عشق و عقل را به خوبی درک میکنند، چیست؟!
معلوم است که این مناسک، شور رفتن و شوق رسیدن، تنها با عشق به امام حسین(ع) و کربلا تفسیر میشود، وگرنه در سفری که در آن عشق نباشد، کسی حاضر نیست کوچکترین رنجی را تحمل کند. عشق است که اربعینی ها را روانه چنین سفر پر مشقتی میکند. تازه به این رقم چند میلیونی کسانی را هم اضافه کنید که به هر دلیلی نتوانسته اند در راهپیمایی اربعین شرکت کنند. در هر صورت، همه آزادانه میروند، جای کسی را هم تنگ نمیکنند، مزاحم کسی نمیشوند، تازه در یک دیپلماسی فعال مذهبی به گسترهی همه جهان هم فعالیت میکنند، همه از پول شخصی خودشان خرج میکنند، هستند کسانی که یکسال مبلغی را پس انداز میکنند تا موسم اربعین که رسید آن را هزینه کنند. در آن طرف مرز هم عراقی ها یکسال پول خود را جمع میکنند تا شبانه روز به زائران امام حسین خدمت نمایند.
اما چرا اینقدر سفر اربعین به مذاق بدخواهان ایران تلخ میآید که هر زمان که موسم اربعین میشود هرچه لایق خودشان است نثار جمعیت مومن و عاشق اربعینی میکنند؟!
البته این بغض بیدلیل نیست، یک دلیل مهم دارد و آن هم ترس بیگانگان از تجمع و انسجام یک امت از کشورهای مختلف جهان است. طبیعی است که بیگانگان از هر رفتار و مناسکی که موجب بازآفرینی انسجام باشد، چه ملت و چه امت، هراس دارند. قصد آنها و هزینههای مالی و تبلیغاتی آنان همیشه بر تفرقه، تجزیه و فردگرایی استوار بوده و هست. این را ما به خوبی میفهمیم. لذا آنان با مشاهده و طنین این پدیده، نقشههای خود را برآب رفته میبینند و فریاد میزنند. فریاد آنان انعکاس طبیعی تجمع میلیونها مسلمان در یک نقطه کانونی در جهان است، لذا هوچیگری میکنند تا صدا به صدا نرسد و جلوی زائل شدن نقشههای خود را بگیرند. اتفاقا آنها هستند که برای به هم زدن اربعین، میلیونها دلار هزینه میکنند، اما به جایی نمیرسند. فریادهایشان تاثیرگذار نیست، و میبینیم که هر سال بر تعداد اربعینی ها افزوده نیز میشود. به تعبیر سلمان هراتی، «و جهان از آنٍ امت محمد است».